آقایان و خانمها

آقایان و خانمها. من از درون ایران با شما سخن می گویم. پدر من در بانک کار می کند. می خواهم به شما چپها بگویم که شماها اصلا و ابدا از زرفنای تقلب و نیرنگ و سرمایه داری این مستضعفین خبر ندارید و نخواهید داشت. شما نمی دانید که تمامی سپاه و بسیج و نیروخای لباس شخصی تمامی همشان و کوشششان امن کردن کشور برای دزدی و ناامنی ست. شما اصولا نمی توانید تصورش را هم بکنید که ثروت ایران در دست چه کسانی ست. شما نمی توانید تصورش را هم بکنید که مولتی میایاردر های ایران اصلا نمی دانند و نمی توانند با پولشان چه بکنند. این تازه بدوران رسیده های وحشی مارهای افعی شده چنان ثروت اندوخته اند که در هیچ کجای دنیا مگر روسیه و چنین که همراهان این حکومتند چنین سرمایه داری وحشتناکی را براه نینداخته اند. آری مگر کسانیکه در بطن باشند عیچکس از تقسیم ثروت ایران بدستان پلید ملایان هبر نخواهد داشت. عروسی ها و دامادیهای ثروتمندان حتنه سورانها و ضیافتها و ولخرجی ها چنان است که هر کدامش می تواند هزار خانواده را احیا کند. کشور ما بدبختانه بدست بچه ننر ها و تازه بدوران رسیده ها و آقازاده های در حال چپاول است. ایران همچون زنی زیر تجاوز این مردان وحشی و با کف زدنها ی زنان وحشی تر در حال جان کندن است. و البته شما چپهای ایران در رساندن ایران بدین جایگاه مقصرید. مقصرترید. چرا که در فلسفه شماها همگی ضدیت با ارتجاع و خرافات وجود داشت اما شماها آنرا زیر پاگذاشتید شاید از سر بی سوادی و شاید بی تجربگی آنرا زیر پا گذاشتید و با روحانیون این مصادرهای زشتی و تباهی و خرافات و سرمایه داری همدست و همداستان شدید و ایران را اینچنین ویرانه کردید. هیچکدامتان از سر راستی و تقوای سیاسی نه نقدی نوشتید و گفتند. هنوز نیز سیاهکل را نقطه آغاز جنبشی مترقی میدانید. در حالیکه چهار تا پاسبان دوهزار تومان حقوق را در پای گرگ هرافه ذبح شرعی کردید و نامش را آغاز جنبش سوسیالیستی ایران گذاشتید. بیایید یک بار هم که شده بروید بسراغ فرزندان قربانیان سیاهکل و از آنها معذرت بخواهید. شاید آنوقت آغاز کارتان باشد. امروز ایران یکی از خشن ترین و ضد انسانی ترین و هرافی ترین و ارتجاعی ترین سرمایه داریهاست و شما در این طبیعت سهمی بزرگ دارید.