ایکاش این نوشته کوتاه انتشار پیدا نمی کرد تا من هم مجبور نمی شدم اظهار نظر کنم در یک وضعیت بحرانی و در کشاکش قدرت بختیار برای کسب قدرت وارد میدان شد و خود را بالا کشید . در اعتقاد به مصدق راه و روش او را بیان کرد . اما خمینی از شورش مردم و تردید روشنفکران حتی بخشی که کسانی که بعدا باو پیوستند استفاده کرد و بر خر مراد سوار شد . بختیار قبل از انقلاب با بختیار بعد از انقلاب به جهت استفاده از وسائل نا مشروع یکی نیست . این ایراد به بختیار وارد است آقای صدر هم جز همان جیره خواران درگاه بختیار است . کسانی که از این درگاه می خوردند باو خیانت کردند . وقتی خزانه خالی شد او را تنها گذاردند . امروز بسیاری همان طور که در ایران رسم است هم مغلطه و هم مرده پرستی می کنند و از نبردبان بختیار استفاده می کنند . بنیصدر هم در مورد بختیار اقرار می کند . اطرافیان او و خودش حرف هائی را می زنند که همه میدانند . نتیجه این می شود بخشی از اپوزیسیون که طرفداران این دو باشند بجای مبارزه با رژیم آدمکش و غاصب و فاسد و دروغگو و ایران بر بادده بهم می پرند . خوبست هر دو گروه آرام بگیرند و سعی نکند با زدن دیگری خود را باثبات برسانند و عده ای را سرگردان کنند. قضاوت واقعی بر عهده تاریخ است . نه بختیار خائن به ایران بود نه بنیصدر خائن است . هرکدام کوشیدند در برحه ای از این گذار اجتماعی خدمتی بکنند . هرکس مدعی شود که یک عنصر سیاسی خودخواه نیست دروغگو است .
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو