من مربی اخلاق نیستم و گاه و بیگاه خود دستی در دشنام دارم و اگر دست خودم باشد در مقالاتم فحش هم کار میگیرم. فحش بخشی از ادبیات است و درک این دشوار نیست. من چند داستان نوشته ام و منتشر هم شده است بصورت کتاب در فرانسه در این داستان ها از فحش هائی همچون کسکش و دیوث و جاکش زیاد استفاده کرده ام. اما وقتی که مقاله سیاسی می نویسم از این فحش ها استفاده نمی کنم. رضا پهلوی را نمی شود دیوث نامید و مهارجرانی کسکش نیست اما می توان برای این ها متناسب با تحلیل و جایگاهشان در مثلن اپوزیسیون ادبیات متناسبی یافت. البته اینا همشون قرمساق هستند اما….مرسی از چاپ مقاله خواندنی محمد قراگوزلو . من آماده ام که با این رفیق قدمی بزنم نزدیک پارک خونه مون و چپقی چاق کنم. دریغ که یک قاره فاصله داریم .فکر کنم بحث و مجادله با این رفیق خیلی با حال باشه.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو