چپ ایران از اول دچار عقب ماندگی بود. اصلا این چپ از عقب شروع کرد و از عقب شیوع پیدا کرد. این چپ چپی ست که با خمینی آدمخوار بیعت کرد. :«خمینی کار گر برزگر ما با هم متحد می شویم» شعار چپ ایران بود چه توده ایها و چه فدایی ها! چپ ایران امروز در زیر مینها و انباریها منازل و کارگاهها و آتلیه ها در حال تریک کشی ست. فرهادپور ریسشان در اینکه یک هریینی ست افتخار می کند. البته گروهی از آنها که دیگر پاشان لب قبر است و در غرب و یا در ایران نه تنها تریکی که شیشه ای شده اند بعضی هاشان فسیل محضند. چند وقت پیش یکیشان که روز یبروبرو داشت را در خیابان دیدمش گفتم چطوری؟ اوپلا که نای حرف زدن نداشت٬ بعد هم که به حرف آمد گفت این دندون لا مسب پدر منو در آورده! گفتم کدوم بیچاره یه دندون مصنوعی رو در آورد و بعد افتاد روز زمین. تلفن زدیم اورژانس اومد و آقا رو برد. بیچاره تموم کرد!!! این اصلا بطور سمبولیک داستان چپ ایران است که در مسیر چپه شده. حالا چند تا گل تو این سرگین دراو.مده. اما اونم کاری ازشون ساخته نیست. چرا؟ چون نمیتونن از این اسلام پاک نجات پیدا کنن! من امیدوارم هم یک یه چپ زنده و هم یک اسلام زنده از این همه نجاست اسلام ناب و چپ توده ای در ایران بوجود بیاد.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو