با درود مثلی معروف داریم که میگوید: ( شتر سواری دولا دولا بر نمی دارد) تکلیف مردم با حاکمان جنایتکار اسلامی (اخوندها یا پاسداران اسلامی) معلوم است. اما هنوز تکلیف مردم با جماعت جا انداز اسلامی نامشخص است. نمونه مشخص طیف ” ادیب برومند” و جماعت همفکر او از جماعت(مذهبیهای میلی بگیرید تا دروغ گویانی باز مذهبی که خود را ملی می دانند). . اینان که همچون بختک بر سر مردم ایران فرود امده اند چون باورمند به تقیه هستند به پیروی از مثل معروف «اسب ترکمنی است، هم از توبره میخوره هم ازآخور.»همچنان بازی های متداول میانه بازی را ادامه میدهند٬ عبا روی شانه و عصا دست میگیرد٬ تا بگوید مصدقی هستم و شر(علی گویم٬ علی جویم) هم می بافد تا بگوید (شاعر میلی) هستم. البته یادش نمی رود هنگام ننه من غریبم گفتن شرط عقل را بجا میاورد و اغاز سخنش را با عبارت نچسب « به نام خداوند جان وخرد» شروع کند. دومین موردی که بنظرم میرسد « با اب خزینه دوست گرفتن ادیب برومند است» یعنی سوء استفاده از رانت سازمانی و عنوان پرطمطراق تشکیلاتی است که او در ان عضو است. سوال من این است: نامه یا فردی است یا تشکیلاتی ٬ اگر فردی است که یاداوری عنوان تشکیلاتی محلی از اعراب ندارد و اگر سازمانی است چرا امضاء “شخصی دارد؟ «اسب تازی در طویله گر ببندی پیش خر// رنگشان همگون نگردد، طبعشان همگون شود»
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو