تا مرد سخن نگفته باشد – عیب و هنرش نهفته باشد

با درود شوربختانه سخنان متین دفتری هیچ اموزنده نبود زیرا ایشان با تکرار کسالت اور داستان«اگر و مگر» فقط اتش کین و نفرت خود و همفکرانش را شعله ورتر کرد. بی مناسبت نمی دانم که نگاهی گذرا داشته باشم به گذشته سیاسی«هدایت متین دفتری» برای راست ازمایی ادعای ایشان مبنی بر باورش به ازادی و حقوق بشر. طبق شواهد و مصاحبه ایشان با برنامه (بی پرده بی تعارف) صدای امریکا ایشان بعد از اتمام تحصیلات شان در انگلستان!؟! به کشور باز می گردد و به استخدام دولت در می اید و بعد از چند سال استعفاء می دهد و به کار وکالت مشغول می شود. بد نیست بدانید که ایشان هیچ اشاره ای بتاریخ استخدام خود در دوایر دولتی نمی کند زیرا نمی خواهد بهانه بدست بد خواهان بدهد! مگر می شود مستخدم دولتی دیکتاتور بود و همزمان ان حکومت را غیر مشروع دانست؟ وقتی خبرنگار پرسشی را در مورد پدر ایشان یعنی «احمد متین دفتری» مطرح کرد٬ متین دفتری انچنان ناراحت و دستپاچه شد که مجری برنامه مجبور شد پوزش بخواهد و برای جبران خطای خود تا اخر برنامه هیچ سوال مهمی را مطرح نکند. اولا توصیه می کنم برنامه را ببینید و فقط جهت اطلاع ببینیم پرسش چه بود؟ “ایا درست است که پدر شما مخالف پدربزرگتان«محمد مصدق» بود و از مخالفان ایشان بعد از ۲۸ امرداد بود؟ در کابینه احمد قوام وزیر مشاور شد. در سال ۱۳۲۶ نماینده مشکین شهر در مجلس شورای ملی و دو سال بعد سناتور انتخابی تهران شد و سال ها در کسوت سناتوری باقی ماند و در همین سمت در ۵ تیر ۱۳۵۰گذشت. همانطور که می دانیم احمد متین دفتری در سال ۱۳۱۸ نخست‌وزیر ایران در زمان رضاشاه بود. بعد از سقوط رضا شاه احمد متین دفتری بجرم هواداری از هیتلر بوسیله متفقین دستگیر شد و دو سال در زندان بود. همچنین خواهر هدایت متین دفتری هم بنام «لیلی متین دفتری تحصیلکرده رشته هنر است و سالها در دانشگاههای ایران تدریس کرد و در جشنواره شیراز هم برنامه اجرا کرد و بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی در پاریس مرد. ببخشید از اصل مطلب دور شدم. ایشان تا سال ۱۳۵۵-۱۳۵۶ همچون دیگران مشغول زندگی عادی بود در اوایل بلبشوی ۱۳۵۷” جبهه دموکراتیک ملی ایران” را پی نهاد و حاضر به همکاری با بختیار نشد. بعد از فرار از ایران هم بجای حمایت از بختیار دست یاری به مجاهدین داد و ایشان تا سال ۱۳۷۶ نیز به همکاری با «شورای ملی مقاومت ایران» به رهبری تشکیلات مذهبی دیگری یعنی سازمان مجاهدین خلق ادامه داد. حالا هم هر از گاهی پیدایش می شود زیرا خاطره ای دیگر از پدر بزرگش یادش امده!!! این نحوه برخورد متین دفتری من را بیاد رفسنجانی می اندازد که هراز گاهی خواب نما می شود و بنا بر مصلحت خاطره ای همخوان با موقعیت تحویل هواداران انقلاب اسلامی می دهد.