با سلام به خوانندگان من امروز سی و چهار سال دارم. برادران سپاهی مرا و دوست پسرم را در پارک ساعی دستگیر کردند و در نارمک در یک خانه بردند. پدر و مادر من خیلی سنتی بوده و هستند. آنها میخواستند ما را به خانواده مان معرفی کنند. گریه زاری کردیم و آنها گفتند حب باید ما در عشق بازیمان آنها را نیز شریک کنیم. آنها به من شش بار تجاوز کردند آنها برای اینکه بتوانند دوباره تجاوز کنند رفتند چلو کباب آوردند و خوردند و دوباره تجاوز کردند. اینها همه و همه در هر کشوری ممکن است اتفاق بیفتد اما در کشور ما این همه جنایت از اسلام ناپاک می آید. من امروز اینر در یک اداره ی دولتی مینویسم و البته ترسی هم ندارم و اینرا میدان که به هزاران نفر دختر و حتا پسر بنام اسلام محمد و تشیع علی تجاوز شده و می شود. برای همین چنانکه کس دیگری هم نوشته با صدای بلند مرگ بر اسلام را نعره می زنم. اسلام دین تجاوز دین جنایت و دین آدمکشی ست. من از اینکه پدر و مادرم هنوز مسلمانند شرم دارم. آنها را کهنه و پوسیده می دانم و امیدوارم روز بخود آیند. این اسلام همین است و غیر از این نیست. آنچه را موسوی و کروبی و سروش و کدیور می گویند و آنرا اسلام رحمانی مینامند این مقوله ی مندرآوردی و دروغ محض است. بنا بر این مرگ بر اسلام که ضد زن است.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو