واقعیت این است که انقلابیون آن سالها، بر اثر اشتباهات بزرگ خود مملکت را به دست عده ای نالایق و بیگانه با تحولات اجتماعی و سیاسی جهان سپردند که بر اثر آن امروز نظامی در ایران حاکمیت میکند که غیر از فقر و بدبختی و عقب ماندگی و انزوای جهانی برای مردم ما چیزی نیاورد و فرهنگ و تمدن ما را که در خدمت رشد تمدن بشری بوده، نه تنها پاسداری نکرده بلکه از آن چهرهای دیگر که به هیچوجه با پیشینهء فرهنگ و تمدن ایرانی مطابقت ندارد به مردم جهان ارائه داده است؛ حاکمیتی که از نظر سیاسی تمام آزادیهای فردی و اجتماعی را زیر پا گذاشته و آزادیخواهان و مبارزان اجتماعی را کشته، به زندان ها انداخته و یا به تبعید فرستاده است؛ حاکمیتی که از نظر اقتصادی در شکست کامل است. این رژیم تمامی منابع مادی و غیرمادی مملکت ما را به خدمت برنامههای ایدئولوژی اسلام دولتی خود درآورده است و به جای اینکه این منابع را در خدمت مردم قرار دهد از آن بعنوان عاملی برای سرکوب آنان و گسترش ابزار نظامی استفاده میکند؛ حاکمیتی که از نظر اجتماعی در خدمت مردم نیست و مردم را از رفاه اجتماعی و امنیت و تولید کار برخوردار نمیکند؛ حاکمیتی که از نظر استفاده از نیروی انسانی اصل را بر تخصص و کاردانی افراد جامعه نگذاشته بلکه معیار خود را در بکارگیری نیروی انسانی، فقط و فقط بر اساس ایدئولوژی اسلام دولتی بنا نهاده و بدین ترتیب نیروی انسانی لایق و کارگردان را از مملکت تارانده است. واقعیت این است که به جرأت میتوان ادعا کرد که اپوزیسیون جمهوری اسلامی در این 33 سال از ظرفیت خود استفاده نکرده که هیچ، بلکه از گذشتهء خود هم درسی برای اتحاد و همبستگی نگرفته است و کماکان در چند دستگی و ناهماهنگی نیروهای به سر میبرد.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو