با درود پیش از ادامه لازم میدانم برای بهتر شناختن احمد مدنی کمی بیشتر با سوابق او اشنا شویم. «احمد مدنی در مرداد ماه ۱۳۰۸ در شهر کرمان به دنیا آمد.برای ادامه تحصیل به تهران رفت و در دانشکده حقوق نام نویسی کرد. سال بعد جزو داوطلبان اعزامی دانشجویان نیروی دریایی برای ادامه تحصیلات به انگلستان رفت. در سال ۱۳۳۱ به درجه ناوبان دومی و در آبان ماه ۱۳۴۸ به درجه دریاداری رسید.بیشتر دوران خدمت خود را در بندر عباس و جزایر خلیج فارس گذراند. در سال ۱۳۵۱ به علت فعالیتهای سیاسی از کار برکنار شد و از آن تاریخ تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷ به تدریس در علوم سیاسی و اقتصاد در دانشکدههای مختلف در ایران پرداخت پس از پیروزی انقلاب درکابینه بازرگان بسمت وزیر دفاع و فرماندهی نیروی دریایی مشغول بکار شد. اما پس از دو ماه از وزارت دفاع کنارگرفت. پس از آن بنا به خواست بازرگان، وی مدتی عهده دار استانداری خوزستان شد. حال یکسال از انقلاب میگذرد و هنوز «احمد مدنی» سرمست نئشه«انقلاب شکوهمند اسلامی» است و دلخوش به اینکه«دیو چو بیرون رود – فرشته در اید» زیرا بعد از برکناری از وزارت دفاع و استانداری خوزستان تازه فیلش یاد هندوستان میکند و او در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، در بهمن ماه سال ۱۳۵۸، نامزد شد٬ و بعد از شکست در انخابات ریاست جمهوری او در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی، در ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ خورشیدی، شرکت کرد. از حوزه انتخابیه کرمان انتخاب شد اما اعتبار نامه وی به تصویب نرسید.بعد از تسخیر سفارت از سوی دانشجویان به جاسوسی و ارتباط با آمریکا متهم شد، لذا در اواسط سال ۱۳۵۹ برای همیشه از کشور خارج شد و به آمریکا مهاجرت کرد در اینجا حادثه ای رخ میدهد بطور مشخص تر بگویم«احمد مدنی» بنا بهر دلیلی ایشان از سازمان«سیا» کمک مالی میگیرد و دوستان و هوادارانش بجای بررسی موضوع و بحث بر سر این مورد مشخص فقط و فقط سعی در توجیه این عمل دارند و این حضرات از خود راضی و دلخوش به وجیه الملله مردن برای رد گم کردن «روضه ننه من غریبم» ساز میکنند که افتخارش را این میدانند که زن ایشان برای گذران امورش باید کار کند!! «گفت خدایا عقل که دادی چه ندادی و عقل هم ندادی چه دادی؟» متأسفانه گذشت زمان و ۳۴سال حاکمیت نظام اسلامی هم نتوانسته است حضرات جبهه ملی و در این مورد بخصوص «امیر هوشنگ آریان پور» را از تملق گویی باز دارد و بفکر وادارد! واقعا این فرهنگ تملق و از کاهی کوهی ساختن چه به روزگار ما آورده است؟ برای دریافت کمک مالی از جانب افراد تیم خودمان هزار توجیه بچه گانه دست و پا میکنید چو فقط ظاهر بین هستید و پرمدعا اما موارد مشابه و یا جزئی تری در رابطه با طرف مقابلتان را نمی بخشید و تا هنگام مرگ بر سر لجاجت و غرور خود پای میفشارید چون نخوت شما بسی مهمتر از اینده کشور است.بعنوان برای اینکه بهتر متوجه شوید چند نقل قول از خود تملق نامه برایتان ذکر میکنم. «در مورد علت کناره گیری مدنی از وزارت دفاع مدعی میشوید که چون با لشگرکشی به کردستان مخالفت کرد در نتیجه مجبور به کناره گیری شد و بازرگان او را به خوزستان فرستاد.!!!» در مورد دیگری مدعی میوید که: « خمینی با اعزام سه نفر از نزدیکانش ( اشراقی داماد او، ثقفی برادر زنش و فاضل نماینده مجلس) برای تحقیق در مورد تهمت هایی که به مدنی نسبت داده بودند به خوزستان فرستاد. این سه نفر بهر کجا که رفتند از فعالیت و عمران مدنی در خوزستان فصل ها دیدند و سخن ها شنیدند و با بررسی هایی که عیناً نمودند ناگزیر اقرار کردند که در خوزستان به اندازه سی سال کار عمرانی و آبادانی بدست مدنی انجام گرفته است.» چون«امیر هوشنگ آریان پور»معتقد به دروغ صلح امیز به ز راست فتنه انگیز است ٬ انچنان عجله دارد که متوجه معنی ادعای مطرح کرده خود نمیشود و فراموش میکند که حضور مدنی در خوزستان مقارن است با تحریکات عوامل صدام در انجا و انفجار هر روزه بمب و تیراندازی به مرد و مامورین بصورتی عادی در امده است حال در این عدم امنیت«اریان پور» لاف در غربت میزند که«فرستادگان خمینی اقرار کردند که در خوزستان به اندازه سی سال کار عمرانی و آبادانی بدست مدنی انجام گرفته است.» فقط باید به اریان پور گفت دروغگو دشمن الله است البته من میدانم شما فقط تقیه کردید و نیت تان پاک بوده . انشاالله گربه است. از باقی نامها و تملقهای بیمزه انان میگذرم که اب در هاون کوبیدن است.در پایان دیدیم که«مدنی» نشان داد که برای مبارزه با حکومت اسلامی حاضر به زیرپا گذاشتن خیلی از تابوها است٬ حال شما خیرات خورها بگویید بجز گریه و سینه زنی چه هنر دیگری اموخته اید؟
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو