ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی – کین ره که تو میروی به ترکستان است

زاهدی مهمان پادشاهی بود چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت کنند. چون بمقام خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند پسری صاحب فراست داشت.گفت ای پدر مگر در مجلس سلطان طعام نخوردی گفت در نظرایشان چیزی نخوردم که بکار آید گفت نماز راهم قضا کن که چیزی نکردی که بکارآید. با درود با ارزوی سلامتی برای جمال درودی و همزمان ارزوی بالا رفتن درجه تحمل ایشان. دوست گرامی اگر بخواهم به تمام نکاتی که شما یاداور شده اید بپردازم مثنوی و هفتاد من کاغذ است. شما با این کلمات نوشته خود را اغاز کردید:«جناب آقای مجید محمدی متاسفانه آشنائی چندانی با سوابق سیاسی واجتماعی شما ندارم وتنها ازطریق رسانه های گروهی به نام یک تحلیل گر سیاسی میشناسم. من هم یک مبارز سیاسی هستم.هردو بظاهرایرانی…!؟ یکی هزاران کیلومتردور از ایران درآشیانه امن که تنها رابطه اش با مردم ایران مقالات،اخباروگزارشات رسانه ها است.ودیگری دردرون ایران درکنارمردم وبقولی یکی دردرون آتش و دیگری ازدوردستی برآتش دارد.درنتیجه دیدگاههای ما فرسنگها از یکدیگردوربوده ودردو قطب مخالف قراردارد.یکی در اندیشه تکه تکه کردن ایران ودیگری به اتحاد وهم بستگی آن می اندیشد. هرچند دیدگاههای ما مغایر هم است ولی میتوانیم به نقد نظریات یکدیگربپردازیم.درحالی که اطمینان دارم هرگز به یک نقطه مشترک نخواهیم رسید.آنچه ازاهمیت ویژه ای برخورداراست داوری ملت فهیم ایران می باشد. تنها امیدوارم بتوانم پادزهری باشم دربرابر زهر کشنده ای که شما ویارانتان درجامعه ایران پراکنده کرده اید.» قبل از بیان نظراتم لازم میدانم یاداوری کنم که صدها نفر همچون مجیدی«اطلاحات چی های سابق» در کشورهای غربی ساکن هستند و هر کدام هم بنبال کاری؟ من از دلایل واقعی امدن مجید محمدی به خارج کشور بی اطلاعم اما باید اعلام کنم که اتهامهایی که شما به او نسبت میدهید تمامآ کذب محض است و نشانه بی اطلاعی شما. حاکمیت ۳۴ساله انقلاب اسلامی بر ایران باعث شد که از پیشرفت در زمینه های علمی و صنعتی از قافله کشورهایی که بطرف صنعتی شدن حرکت میکردند جا بمانیم٬هر چند خسارت وارده بر کشور عظیم است اما چه باک عقب ماندگی صنعتی و علمی قابل جبران است و نمونه های«ژاپن – کره جنوبی – ترکیه – برزیل – هند – چین»و دهها کشور دیگر تائیدی بر مدعای من است٬ اما با سقوط اخلاقی چه باید کرد؟ وقتی که مبارز سیاسی ما یعنی جمال درودی با تهمتهای ناروا بدیگران «تهمتهایی دروغین » را بنام عقاید مجید محمدی مطرح میکند و بعد به نقد ان مینشیند!! بفرمایید با این فاجعه چگونه باید برخورد کرد؟ نوشته اید که مجید محمدی را نمیشناسید!ایشان سالهای سال یکی از کاربدستان حکومت اسلامی بوده است ایشان قبل از رفتن به امریکا «مدیر و عضو کارگاههای مطالعاتی تنظیم پیش نویس قانون نشر کتاب، پیش نویس قانون تاسیس رادیو تلویزیونهای خصوصی، و سیاستهای نشر در ایران، یادداشت نویس روزنامه های اصلاح طلب، استاد دانشکدهء صدا و سیما تا سال ۱۹۹۰، مشاور بنگاههای نشر، مطبوعات و فرهنگسراهای تهران و محقق و پژوهشگر به فعالیت مشغول بوده است.» تعجب اور نیست این اظهار بی اطلاعی جمال درودی از گذشته یکی از کاربدستان حکومتی؟!جمال درودی باید کمی فکر کند و بعد ببیند چرا حکومت و عده ای از ناراضیان حکومت و پایبند به اصل انقلاب برخوردهای خصمانه ای با امثال مجید محمدی دارند؟ ایا تنها دلیلش بریدن این اشخاص از اصل حکومت اسلامی نیست؟والا کم نیستند اشخاصی که در دوه ای بر مسند قدرت بودند و بعد به خاج کشور اعزام شدند مثلا«سروش – کدیور- مهاجرانی- گنجی – موسویان …» و تنها اختلاف اینجاست که اشخاصی مانند محمدی دیگر اعتقادی به بازی «اصلاحات چی ها و اصولگراها»ندارند و میگویند!!«جدایی دین و دولت»تنها راه پیشرفت کشور است این است محل اختلاف بین کسانی مثل شما که گذر از جمهوری اسلامی را برابر با شکست ارمانهای خود میدانند و همراهان دیروزی شما از جمله مجید محمدی که بنا به نوشته ها و مصاحبه هایش از سد باورهای شما عبور کرده است .بعد با منطق عجیب خودتان ادامه میدهید:«هردو بظاهرایرانی…!؟ یکی هزاران کیلومتردور از ایران درآشیانه امن که تنها رابطه اش با مردم ایران مقالات،اخباروگزارشات رسانه ها است.ودیگری دردرون ایران درکنارمردم وبقولی یکی دردرون آتش و دیگری ازدوردستی برآتش دارد.درنتیجه دیدگاههای ما فرسنگها از یکدیگردوربوده ودردو قطب مخالف قراردارد.یکی در اندیشه تکه تکه کردن ایران ودیگری به اتحاد وهم بستگی آن می اندیشد.» از اینجای مطلب سیخ منطق شما پهلوی هزاران ایرانی فراری از جهنم انقلاب اسلامی را هم میشکافد٬ زیرا حال نوبت جمال دودی است که ترازو شکسته دوران طلایی خمینی را وصله پینه کند و بگوید که ایرانی است و که ایرانی نیست؟ این جبهه ملی جمال درودیها٬نهضت ازادی و. .بودند که بدلیل فقر سیاسی مبارزه سیاسی با حکومت را تبدیل به دشمنی شخصی و حیثیتی کردند و میخواستند شاه سرنگون شود و بدون توجه به هزینه های بعدی ان از طرف دیگر بدلیل مذهبی بودن حضرات جبهه ملی!؟ انها دست رد به سینه بختیار سکولار زدند و به زیر عبای اخوندی بنام خمینی خزیدند انهم برای استقرار ازادی و دمکراسی در کشور!!!؟رهبران ره نشناسی که نمیدانستند از چند صد سال پیش تا کنون چند بار همین شجره خبیثه مملکت را به لبه پرتگاه و انهدام کشانیده اند٬ حضراتی که اگاهی کافی از تاریخ مملکت ندارند ولی مدعی وطنپرستیند و وارثان ذکر مصیبت و دعواهای حیدری و نعمتی.باز هم مطابق معمول عده ای که شورشان از شعورشان سبقت گرفته سر بزنگاه که نفس حکومت اسلامی بشماره افتاده درد وطنشان گرفته و بجای نشانه رفتن به سمت دشمن اصلی یعنی حاکمان اسلامی به دیگر معترضان شلیک میکنند.جمال درودیها با ترساندن مردم ازخطرتجزیه ایران باعث تداوم عمر این حکومت میشوند و باور بفرمایید تجزیه طلب واقعی شما هستید زیرا این حکومت برای ادامه حیات خود از هیچ جنایتی خود داری نمیکند و در نتیجه اتش اختلافات بین مردم شعله ورتر میشود٬ باور کنید این حرکت شما یعنی پشتیبانی از حکومت اسلامی است که باعث نابودی کشورمیشود نه چیز دیگری. در جایی دیگرمیگویید:«شما نگران صلح جهانی هستید .بفرمایید درکجا .؟! ودر چه زمانی ..؟! ایران صلح جهانی را به مخاطره انداخته ..؟! قدیمیها میگویند«کسی که خوابیده را میشود بیدار کرد اما کسی که خودش را بخواب زده را نمیتوان بیدار کرد»حال این حکایت شماست. البته باید کمی تعجب کرد از کسی که خودش را فعال سیاسی میداند و اطلاع از بمب گذاری در ارژانتین – عربستان-لبنان-و دخالت در امور افغانستان و عراق و یمن و شرکت دربرپایی حمام خون سوریه ندارد؟یا مصلحت نظام مجبورش کرده که دروغ بگوید.ولی خبر بدی برای شما دارم به لطف اینترنت دیگر نمیتوان حقیقت راپنهان کرد ودروغ را بنام حقیقت بمردم عرضه کرد. خلاصه کنم ادبیات بکار رفته در نوشته شما کلیشه ای و حکیم فرموده مینماید . در پایان مدد میگیرم از دوست گرانمایه«م سحر» به امید ازادی ایران گاو مجسم * ای شیعه که خرچنگ به پرچم داری برگاهِ وطن، «گاوِ مُجسّم» داری گر خانهء تو لانهء جغد است چه باک تا مسجد و گلدسته فراهم داری!؟ «گاو مجسم» لقبی بود که در دوران مشروطیبت به شیخ فضل الله نوری استاد و مرادِ «روح الله خمینی» داده بودند.