ازشیخ ، زی فقیه چنان بود رفتنم … کز بیمِ مور در دهنِ اژدها شدم ناصر خسرو

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

با درود قبل از هر چیز باید درود فرستاد بر فرهنگ قاسمی٬زیرا ایشان با چاپ خاطرات سیاسی ابوالفضل قاسمی در این سایت  به من خواننده دو چیز یاد داد.-۱- نمیتوان موفق به یافتن چرایی تولد جمهوری اسلامی شد مگر با قراردادن تمام قطعات این پازل و اشنایی با تفکرات و عقاید بازیگران«دراینجا یکی از ملیون»عصر پهلوی.۲-حقیقت بالاتر از هر مصلحتی است.برای دست یافتن به حقایق باید شهامت داشت و ناگفته ها را انتشار بیرونی داد حتا اگر این نظرات خطا  از پدر خودت باشد .پس درود بر فرهنگ قاسمی و امید که از او بیشتر بیاموزیم. با خواندن نظرات«ابوالفضل قاسمی» و نحوه قضاوت او راجع بدیگر زندانیان اسیر دست ملایان در میابیم که اگر بخواهیم پا را از جاده انصاف بیرون نگذاریم این تنها شاه نبود که تنگ نظر بود و چشم دیدن مخالف را نداشت. سیاسیون ما«جبهه ملی» هم بدلیل داشتن تفکر بسته مذهبی و عدم اطلاع از معنی(سکولاریزم) انان ادعای سکولار بودن داشتند اما با نگاهی به شرایط عضویت در حزب ایران در سال ۱۳۲۵به نااگاهی انان و عدم باورشان به حق برابر حقوق بودن ایرانیان پی میبریم..اقایان از طرفی خودشان را سکولار میدانند و از طرف دیگر یکی از شرایط  عضویت شرایط عضویت در حزب ایران در سال ۱۳۲۵را مسلمان بودن قید میکنند.تازه در سال۱۳۲۷ عضویت ایرانیان زردشتی هم پذیرفته میشود.فکر نکنید در سالهای بعد تغیری در مواضع مذهبی خود داده اند٬ تازه حزب ایران بسلامتی از دیگران پیشروتر بوده و اکنون با خواندن خاطرات ابوالفضل قاسمی بهتر میفهمیم که چرا در ان  بزنگاه صدیقی ترد میشود و بختیار از طرف همه بایکوت میشود و حتا همسنگران حزبی خودش از دشمن ایران یعنی خمینی حمایت میکنند و از اخوند طلب ازادی میکنند!! نگاهی دوباره بیندازیم به قسمتهایی از باور ابوالفضل قاسمی:« درباره رفتار زندانبانها و مأموران قضائی دادگاه انقلاب ارتش سوال شد، گفتم: باید در نظر داشته باشیم نظام ما امروز خالص‌ترین نظام منفرد دینی جهانی است. خود ما نیز این نظر را اعلام داشته‌ایم. بنابراین باید درنظر داشته باشیم کردارهای بد ما در این جامعه مستقیماً به دین ضربه می زند. کار خوب ما موجب تقویت اسلام می شود. روش و کردار مجریان گاهی موجب زیانهای غیرقابل جبران می گردد. بنابراین باید مسئولان امر همه بدانند، نباید اعمال آنان موجب انزوای اسلام گردد.ما متأسفانه درزندان می بینیم اعمال افراد بازتاب بدی روی بسیاری انسان‌های معتقد به جا گذاشته است.» یا اینجا که میگوید: با خودم گفتم: مردک، هفتاد سال است در دستگاه «شاه» می خوری و می خوابی. مدت مدیدی پست بی‌ دردسر مدیریت عامل شیرو خورشید داشتی که فقط باید«والاحضرت شمس» را راضی کنی؛نماینده مجلس بوده‌ای؛ «استادی دانشگاه» را یدک می کشیدی؛…  با وجودیکه ایشان خودشان به ناحق در زندانند و شاهد که چطور پاسدارها  انسانها را تحقیر میکنند٬خود شاهد است که چطور زندگی و مرگ زندانی در دستان مشتی روانپریش مانند« خلخالی-گیلانی-لاجوردی-حاج داوود-..» است. اما باز در زندان هم تفکر خودی و ناخودی بر او حاکم است و براحتی اسیران مثل خودش را مسخره میکند بفرمایید « ناگهان صدایی بلند شد که خود را «غضنفرپور» یار غار «بنی‌صدر»و یکی از انقلابیون دوآتشه معرفی می کرد. جایتان خالی تا می دیدید این آقا به چه گُه‌ خوردنی افتاده بود. هرچه فحش و بد و بیراه بود نثار «بنی‌صدر» می کرد. نُه کرسی فلک را زیر پای امام گذاشت گفت: مرا «بنی‌صدر» وکیل کرد. تمام کارهایی که کردم به دستور او بود. غلط و توبه می کنم، از درگاه خدا استغفار می کنم. من یک خائن هستم. از امام درخواست عفو می نمایم… افرادی مانند اینان و بالاتر از اینان – امثال «احسان طبری»، «احسان نراقی»…- دقیقاً تغییر می کردند.تزکیه می شدند،به حقایق و علوم جدید! پی می بردند. مگر اینکه بپذیریم اینان از اول هم چیزی نبوده‌اند.به بوی کباب به میدان آمده‌ بودند. حال می بینند، نه بابا اینجا خر داغ می کنند، از اینرو ناگهان زیر همه چیز را می زنند.» بخوانیم و تجربه بیاموزیم

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.