شاید بهتر باشد بپنداریم آن چه ما از انقلاب سال ۱۳۵۷ آموخته ایم این است که چه ها نباید بکنیم، چه ها نمی خواهیم، و چه ها پیآمدهای ناخواسته/ناگواری در پی دارد! برای برپاداشتن سیستم فرمانروایی(حکومت) آینده همچنین نیاز داریم بدانیم/بیاموزیم چه ها باید/شاید بکنیم، چه ها می خواهیم، و چه گونه برای آن برنامه بریزیم و آن را پیش ببریم و به ویژه چه گونه در راستای کامیابی سیاسی همآهنگی پیشه کنیم. به گمان من این آموختنی ها از تجربه انقلاب ۱۳۵۷ به دست آمدنی نبوده و نتواند بود! پس چه بسا خام انگاری است اگر به صِرف تجربه انقلاب ۱۳۵۷ و زیستن چندساله در سیستم های گوناگون مردمسالار برون مرز بینگاریم که ما مشق مردمسالاری کرده ایم، آن را بلدیم و می شناسیم، و برای طرح ریزی و پیاده سازی آن این درس ها را فراگرفته ایم! ناگفته آشکار است و همه می دانیم که چنین نیست، و یحتمل از فردای برپایی چنان سیستم مردمسالارانه ای حتمن شاهد رفتارهای ناسازگار، جنجالی، برانداز، خودکامانه، و لابی-گری های پشت-پرده و … گروه ها و گرایش های گوناگون در پرتو آزادی خواهیم بود، چنان که شاید به کنترل و استبداد پیآمدش را دوباره پذیرا شویم!!! رفتار ایده آل مردمسالارانه همراه با بزرگ-منشی، گذشت و بردباری، و آزادگی ای بسیار بیش از اینی است که از هم اکنون _که نه به بار است و نه به دار_ شاهدش می باشیم… کاش مجالی باشد از هم اکنون به این ریسک های جدی بحران زا در آن آینده نیز پرداخته شود.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو