مقاله بسیار جامع و قابل تاملی بود، گرچه به نظرم در رد کردنِ موردِ دوم (آلترناتیو) کمی زود-خواه و نابهنگام به نظر می رسید. باید قبول کنیم که دشوار است از جامعه ای غرق در استبداد یکسره به آنارشیسم و خودگردانیِ مردم دست یافت. دوره ای از گذار لازم است که جمهوریِ انتخابی می تواند آن را اداره کند، و این البته در صورتی است که آن جمهوری هم خود را به فتیشی دیگر تبدیل نکند. با این وجود، در شرایطی که قدرت-خواهانِ ضدِ دموکراتیک برای قدرت-یابی در ایران دندان تیز کرده اند – و اینها البته سوای خودِ جمهوری اسلامیِ بر قدرت هستند، فکر می کنم که نیرویی «سیاسی» در کنار نیروی «مردمی» لازم است تا در برابرِ آنها بایستد. چند و چونِ این نیروی سیاسی را البته باید به بحث و تفکر گذاشت. در نهایت، از شما سپاسگزاری می کنم که در این قحطیِ اندیشه در فضای سیاسیِ ایران، در کنارِ انگشت-شماری از دوستان مطالبِ تئوریکِ ارزشمند قلمی می کنید.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو