5 مرداد سالروز درگذشت محمدرضا شاه پهلوی در قاهره است. در مورد دوران سلطنت ایشان سخن ها بسیار گفته شده است و نقد ها و انتقادهای بسیاری نیز بر او وارد است. در دوران سلطنت او قانون اساسی مشروطیت و حقوق ملت پایمال شد، هیچ انتخابات آزادی در ایران برگزار نشد و بسیاری از رجالی که میتوانستند به کشور خدمت کنند خانه نشین شدند و جای خود را به هویدا ها و شریف امامی ها دادند. اما همین شاه در زمانی که صدای انقلاب را شنید و دید که کشور های غربی نیز از او دیگر پشتیبانی نمیکنند، به دنبال آن رفت که پیش از ترک ایران کلید مملکت را تحویل رجال ملی بدهد، و در نهایت قرعه به نام یکی از مخالفین افتاد که پدرش در زمان سلطنت شاه پدر اعدام و خودش بیش از 7 سال در زندانهای پادشاه پسر بود. در برابر آن روشنفکران ایران چه کردند؟ به جای اینکه از موقعیت پیش آمده در راه احیاء آرمانهای انقلاب مشروطه استفاده کنند، در خیابانها به دنبال عربده کش ها را افتادند و برای نزدیکی بیشتر به نویسنده کتاب ولایت فقیه و فرزند معنوی شیخ فضل الله نوری کوشیدند که از هم پیشی بگیرند که مبادا از بازی قدرت جا بمانند. اگر همین یک عمل محمد رضا شاه را با عملکرد روشنفکران مقایسه کنیم، وزنه میهن پرستی به سوی کدام یک بیشتر سنگینی میکند ؟؟؟
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو