نوشته ای که آقای پرچی زاده مدعی است من از آن بهره فروان برده ام، این نوشته بوده و نمی دانم منظور ایشان از بهره بردن از آن نوشته چیست! البته وقتی که اعتراف ابراهیم نبوی مبنی بر اشتباهش را در وبلاگم می گذاشتم، این چند لینک مرتبط را نیز ذکر کردم که نوشته آقای پرچی زاده نیز یکی از آنها بود. هر چند سپاسگذار محبت ایشان هستم، اما من از ایشان نخواسته بودم که چیزی بنویسند و تصور می کردم ایشان با شناختی که از من دارند، از من در مقابل اتهامات ابراهیم نبوی دفاع کرده اند. اگر ایشان بدون شناخت از من در دفاع از من مطلب نوشته اند، جای سوال است، اگر هم با شناخت از من، تنها حقیقت را نوشته اند، دیگر در شان ایشان نیست که در یک بحث نظری، از این کار خود یاد کنند! من که نمی توانم نظرم را به دلیل حمایت قبلی ایشان، عوض کنم! – بنده به ایشان هیچ اتهام و افترایی نزدم! نظر ایشان را کپی کرده ام و نظر خودم را ذیل نظر ایشان نوشته ام. این ساده ترین و اخلاقی ترین روش کار آکادمیک است. نوشته ایشان را دوبار خواندم، اما نتوانستم بفهمم که کجا من به «غیر علمی ترین و ناجوانمردانه ترین»روش به ایشان اتهام زده ام! – – آقای پرچی زاده درباره من نوشته اند: ” زیرا که شما در حقیقت مدتِ مدیدی است که از «درست» گسسته اید و به «نادرست» پیوسته اید ، و حاجبِ اندرونیِ خداوندگارِ زر و زور گردیده اید” من از آقای پهلوی به دلیل خدمت ارزنده ایشان، بابت شکایت از خامنه ای حمایت کرده ام، چه آنکه معتقدم این اقدام از شدت جنایات خامنه ای خواهد کاست. شگقتا که چون اینجانب مانند آقای پرچی زاده فکر نمی کنم، ایشان در مورد من از عبارت «حاجب اندرونی»، استفاده می فرمایند! – متاسفانه این رویه غلط، در ایران طبیعی شده که تا کسی با ما همعقیده نبود، به او انگ بچسبانیم! آیا بهتر نیست اگر از عقیده کسی انتقاد داریم، حرفمان را بدون «چسباندن انگ» بیان کنیم؟ – بنده از سلطنت طرفداری نکرده ام! اصولا خودم نیز جمهوری خواه هستم. اما همزمان نوشته ام پادشاهی پارلمانی نیز می تواند دمکراسی باشد (چون سوئد و بریتانیا) و این حق مردم است که خود نوع حکومت را انتخاب کنند! چنین حقی در اصل بیست و یکم اعلامیه جهانی حقوق بشر تضمین گردیده است. استاد بزرگوار، جناب آقای دکتر نوری علا نیز قبل از من چنین نوشته بودند. من سوال خیلی ساده ای از آقای پرچی زاده می پرسم، نیاز به هشت صفحه جواب هم ندارد. آیا ایشان قبول دارند که می توان پادشاهی پارلمانی که منطبق بر دمکراسی باشد؟! آیا ایشان قبول دارند که بریتانیا و سوئد(با وجود سیستم پادشاهی پارلمانی)، کشورهایی هستند که در آن دمکراسی وجود دارد؟! این هم دو نوشته پیشین من است که به مذاق آقای پرچی زاده خوش نیامده است، ابتدا این دو نوشته را بخوانید و خود قضاوت کنید که در کجا از دایره انصاف خارج شده ام و ناجوانمردی کرده ام؟! /———–/زهی انصاف! آیا سزای ثبت شکایت از خامنه ای، انگ چسباندن و دروغ گو خواندن است؟!/ قدردانی برآمده از اخلاق نیکو است! http://gomnamian.blogspot.co.uk/2012/06/blog-post_3100.html /———-/پادشاهی پارلمانی نیز می تواند پاسدار دمکراسی و حقوق بشر باشد. / انتخاب نوع نظام را به خود مردم واگذار کنیم…! http://gomnamian.blogspot.co.uk/2012/05/blog-post_7643.html
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو