متاسفانه در هر کشوری که کسی مثل خانم بقراط با سابقه هواداری در یک سازمان چپ پیدا شود که پس از مدتی با چرخش ۱۸۰ درجه به راست، انهم راست ارتجاعی سلطنتی بچرخد، عنوان “تحلیلگر” نمیدهند. چنین کسانی را اصلا در حد و اندازه ای نمیبینند که بخواهد راهکار نشان دهد، چه رسد که به تحقیر مبارزان آزادیخواهی بپردازد که بر ضد کودتاچیان پهلوی، چه کودتاچیان سوم اسفند ۱۲۹۹ و چه کودتاچیان ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بپردازد. آخر کسی که بقول خودش مرتکب چنان اشتباه بزرگی شده که بجای آنکه در کمپ راست سلطنت طلب باشد، در کمپ چپ، انهم سازمان چریکهای فدایی خلق پیکار کرده باشد، اساسا بدلیل همین اشتباه فاحش بینشی و معرفتی، باید دنباله رو باشد. منتهی بی مایگی ارتجاع سلطنتی سبب خالی بودن کمپ ارتجاع سلطنتی از تحلیلگران و متفکرین برجسته شده که راه را برای بریدگان سازمانهای چپ مثل خانم بقراط باز نموده است. پاسخ من به عنوان یک شهروند ایرانی آنست که بله خانم بقراط، من از بازگشت ارتجاع سلطنت و صف طویل کودتاچیانی که مدال خیانت به کشور بر سینه زده و بدان هم افتخار میکنند، وحشت دارم. ما با قیام ۵۷ کودتاچیان مکلا را از قدرت برکنار کردیم. ده حال هزار مشکل ما ارتجاع سلطنتی و دنباله های معمم کودتای ۲۸ مرداد است. بازگشت دوباره ارتجاع سلطنتی راه را برای بازگشت دوباره بنیادگرایی باز میکند. پیشنهاد من به خانم بقراط آنست که بجای نظریه پردازی و راهنمایی، بینش نظری خود را انقدر بالا ببرند که دوباره مرتکب اشتباه فاحش پیشین نشوند و بجای راست روی، به چپ نپیچند.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو
