در جامعه ای که به سوی توتالیتاریسم می رود، افراد غیراخلاقی و بی وجدانی که از هیچ کاری ابا ندارند، احتمالاً موفق ترند.

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

« سخنان آقای بنی صدر بعنوان منتخب مردم در آنزمان، در دفاع از آزادیها، حقوق و کرامت انسانی نشاندهنده این است که نه تنها بیان آزادی در انقلاب وجود داشته بلکه مردم به شخصی که از آن بیان دفاع می کرد، بالای 75 درصد رای دادند » اگر انتخابات در این نظام توتالیتر اسلامی ساخته ی خمینی و همکارانش مانند آقای بنی صدر اعتبار دارد، جنایتکاران دیگری مانند رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد هم رأی های بالایی آورده اند البته نه 75 درصد که کمی ظاهر سازی کرده اند. _ چرا در نظام توتالیتر جمهوری اسلامی ایران، خامنه ای و اعوان و انصار جنایتکارش در صدر نشسته اند؟ _ اگر جمهوری اسلامی چند سال دیگر هم عمر کند، چرا جنایتکاران و تبهکاران وحشی تری روی کار خواهند آمد؟ _ چرا اسلامگرایان توانستند در صدر بنشینند؟ _ چرا بنی صدر بر مسند رئیس جمهوری نظام توتالیتر خمینی نشسته بود؟ در جامعه ای که به سوی توتالیتاریسم می رود، افراد غیراخلاقی و بی وجدانی که از هیچ کاری ابا ندارند، احتمالاً موفق ترند. ( توجه داشته باشید که در این پرسشها به تفاوتهای شخصی و اختلافهای سهم خواهی صدرنشینان گروه های توتالیتری پرداخته نشده است. برای اینکه نمونه ای از این موارد را به طور صریح بیان کنم و از این متن داخل پارانتز بگذرم و به پرسش کلی بپردازم، مثالی میزنم. چرا بنی صدر از مسند ریاست جمهوری نظام توتالیتر خمینی عزل شد؟ شاید برای اینکه بیش از آن نتوانست با جنایتهای اسلامگرایان هسته ی مرکزی قدرت همراهی و همکاری کند. و این «نتوانستن» شاید برخاسته از بیداری وجدان ایشان و آگاهی شان به عمق فجایع نظام توتالیتر جمهوری اسلامی خمینی باشد که البته آگاهی وجدان در هر مرحله ای برای خود فرد و از منظر عمومی قابل تقدیر است هر چند که دیگر نظام توتالیتر جمهوری اسلامی ایران مستحکم شده بود و افراد زیاد دیگری آماده ی همکاری با جنایتهای امام دروغگوی ایشان بودند. همین پاسخهای کلی را میتوان برای این پرسش نیز مطرح ساخت که چرا آیت ا … منتظری برکنار شد؟ ) فریدریش فون هایک : * دلایل قوی بر این اعتقاد وجود دارد که آنچه به نظر ما بدترین خصوصیات نظام های توتالیتر به شمار می رود، نه محصولات فرعی عارضی، بلکه پدیده هایی است که توتالیتاریسم دیر یا زود به یقین به بار می آورد. همچنان که سیاستمدار دموکراتی که شروع به برنامه ریزی حیات اقتصادی کند بزودی با انتخاب یکی از دو شق روبرو می شود، دیکتاتور توتالیتر نیز هنوز دیری نگذشته باید از نادیده گرفتن اخلاق متعارف یا شکست، یکی را برگزیند. به این دلیل است که در جامعه ای که به سوی توتالیتاریسم می رود، افراد غیراخلاقی و بی وجدانی که از هیچ کاری ابا ندارند، احتمالاً موفق ترند. کسی که متوجه این امر نشده باشد، هنوز پهنای شکاف بین توتالیتاریسم و رژیم های لیبرال، یا فرق اساسی میان جو اخلاقی نظام های جمع گرا و تمدن ذاتاً فردگرای غرب را درست درک نکرده است. *

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.