شکل گیری حکومت های خودکامه بدون حضور روشنفکران کوته بین وحقیر ممکن نیست، این روشنفکران در عمل به رژیمی خدمت می کنند که مدعی مبارزه با آنند ( هانا آرنت اندیشمند معاصر آلمانی.) قبل از هر چیز لازم است که تاکید اکید بکنم که اقای ادیب برومند مکررا چند بار شفاهی و کتبی یاداوری کرده اند که جبهه ملی ایران هیچ تشکیلاتی در خارج از کشور (ن-د-ا-ر-د)و این بمعنای این است طبق مثلی معروف اول برادریت را ثابت کن و بعد ادعای ارث بکن. خانمها و اقایان امضا کننده این نامه پشتیبانی هموطنانی هستند که نباید بدلیل داشتن اقامت طولانی در خارج و یا تشکیل محافل خانوادگی با پسوند ملی این اجازه را به خود بدهند که نسبت به عزیزانی که در وطن هستند و تنها جرمشان این است که خواستار پالایش جبهه از باندبازی و تبدیل ان به خانه سالمندان !ان هم تحت نظارت سربازان گمنام ….این چنین اشفته حال برخورد کنند.ایا نباید این غیظ و غضب را هنگامی بروز می دادید که شاعر فرزانه ادیب برومند در مصاحبه با یک سایت اینترنتی بزرگترین افتخار سیاسی خود را ارتباط سیستماتیک با دستگاه امنیتی کشور به مدت ١٧ سال میداند که باعث شده برادران لطف کرده و زیر ریشی جمع شدن اقایان را تحمل کرده اند؟بزرگوارانی که در خارج زندگی می کنند اگر توجه کرده باشند چشم اسفندیار احزاب سیاسی ایران وازجمله جبهه ملی کیش شخصیت است و اجازه عرض اندام ندادن به نیروهای جوان که باید در اینده سکان رهبری کشور رادر دست بگیرند ! چطور است هنگامی که جمعی از اعضای جبهه ملی تقاضای انتخابات را مطرح می کنند ان هم بدلیل اینکه سالهات که مدت مسولیت اقای(مسولین) منقضی شده و با تمرد شاعر ملی وبرو می شود غیرت اقایان بجوش نمی اید؟اقایان دیگر دوران اینکه نام مصدق را بتوان همچون چماقی در مورد ناراضیان بکار برد گذشته است.خوب دقت کنید به نوشتار خودتان ( امروزه که راه مصدق بیش از پیش به راه مبارزات مردم ایران برای دست یافتن به آزادی و دموکراسی تبدیل شده است)اقایان دکتر مصدق کنشگر راه ازادی بود و وسلام .مردم ما مصدق پرست نیستند تشنه ازادی هستند و اگر بجای مصدق هر کس دیگری ان احتیاجات روز ایران را مطرح می کرد همان جایگاه را در تاریخ دارا بود .۶٠ سال از ان زمان میگذرد .برای اینکه متوجه بشوید که کجای کار هستید با یکی از احزابی که خودتان قبول دارید تماس بگیریدو بگویید حزبی را می شناسید که با کمک وپشتیبانی روحانیت از کودتا سرنگون می شود اما ده سال بعد که اصلاحاتی در کشور انجام می شود که حق رای به بانوان وسهیم کردن انان در جامعه یکی از بندهای ان اصلاحات بود این حزب با اصلاحات مخالفت کرد و با مرتجعین دست به یکی شد!تازه نه تنها با این موضع انحرافی برخورد نکرد بلکه ١۴ سال بعد که مسله حیات و ممات کشور در بین بود بجای تایید دکتر بختیار دوباره همان اخوند مرتجع را یاور شد !و این قصه پر اب چشم ادامه دارد تا امروز .اقایان بخود بیایید بعد کودتا تا به امروز باید به کدام حرکت درست جبهه ملی مردم ما افتخار کنند؟هر بار که کسانی سعی در خانه تکانی داشته اند فریاد وا مصدقا به اسمان رفته چشم عقل حکم میکند که شما هم خواهان برگذاری انتخابات باشید…… امید که این بارمشگل تکنیکی گریبان اظهار نظر مرا نگیرد.ممنون
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو