
کسانی که بی محابا خود را واث ، آگاه ، مبلغ ، دارای صلاحیت برای تفسر و …. آنچه میدانستند که از خدا و پیامبران به ارث مانده است . آموزه های آنها را برمبنای عقل انسانی و عموماَ منافع خود تفسیر و مجری قوانین شرعی آنها بودند .” بالاخره از آغاز پیروزی انقلاب تا به امروز، افرادی با انقلاب مخالف بودند، با نظام جمهوری اسلامی مخالف بودند، با مرحوم امام خمینی مخالف بودند، با نهاد روحانیت مخالف بودند، عیبی هم ندارد سی سال مخالفت کردند، می توانند در واقع به این مخالفت ادامه بدهند، ولی این مجموعه نمی توانند مدعی جنبش سبز باشند … “آقای مهاجرانی همچنین در اقدامی جسورانه دو مبحث متصاد و شناخته شده در علم جامعه شناسی یعنی ” انقلاب وا صلاح ” را بدون در نظر گرفتن عملی بودن آن از دید علوم انسانی با هم تلفیق کردند و در نهایت فرمودند :” اما در نگاه سوم و جنبش سبز را در یک نگاه اصلاح طلبانه کامل ببینیم . این چهارچوب اصلاح طلبانه کاملی که مطرح شد ، یک مشخصه دارد که اقای موسوی هم در اعلامیه ها و منشور هم اشاره کردند ، و آن هم اینکه ما از قانون اساسی به عنوان یک سندی که باید به شکا کامل اجرا بشود “” دیدگاه دوم جنبش سبزرا میتوان به این شکل مطرح کرد که هم اصلاحی است ، و هم انقلابی . یک نویسنده گاردین تعبیری را به کار برد که تعبیر قابل تاَملی بود . او واژه Revolution را به کار برد برای جنبش سبز ، درواقع تلفیقی از انقلاب و اصلاح . در این موضعی که هم صلاح و هم انقلاب را میتوان مطرح کرد “” در نگاه اول ، جنبش سبز فرصت یک انقلاب است برای ملت ایران ، تغییر نظام ، تغیر قانون اساسی ، نهاد روحانیت و ولایت فقیه و … ، میتوان معتقدان به این طیف را سبز های سرخ نامید . که البته این نگاه در راستای خواست دستگاه قدرت در آمریکا و سیاست اسرائیل در منطقه است و لذا اعتقاد به این نگاه اساسا غیر ملی و مردود است ” ایشان با نگاهی آسیب شناسانه ضمن ارائه تعریفی از جنبش سبز، به این نکته اشاره کردند که دراین جنبش نظرهای گوناگونی مانند رنگین کمان وجود دارد ، و میتوان آن را در سه نوع نگاه برسی کرد.شنبه بیست و ششم ژوئن در یکی از کالج های شهر لندن ، نشتی با عنوان “سخنرانی و پرسش و پاسخ پیرامون جنبش سبز ” برگزار گردید که در آن آقای عطا الله مهاجرانی به همراه آقایان احمد سلامتیان و حسن یوسفی اشکوری به ایراد سخنرانی پرداختند .