نظر شما ؟
کوشش ما همیشه بر این بوده است که به تدقیق یک سری مفاهیم و اصطلاحات علمی بپردازیم تا مورد نقد و تجسس عالمان علوم قرار بگیرند؛ شاید منتجه آن، مسیر مباحث را هموارتر سازند.
امروز در جستجوی این هستیم که بدانیم رشد فرهنگ دموکراتیک در یک جامعه و چگونه تحقق پیدا می کند.
کوشش داریم با توجه فرضیات بالا ببینیم رشد فرهنگ دموکراتیک چگونه انجام می پذیرد. رشد فرهنگ دموکراتیک یعنی استفاده و بکارگیری از عوامل و ابزارهائی که به رشد دموکراسی در رفتار یک فرد، یک گروه از اقوام و مردمان کشور یا یک ملتی کمک کنند.
با این تعریف ملاحظه می شود که به راستی در جمهوری اسلامی فرهنگ غالب نه تنها در راستای استقرار دموکراسی نیست بلکه در جهت مخالف آن است و بطور سیستماتیک روابط و ابزار های دموکراتیک را تخریب و تهدید می کند. به نظر شما در چنین شرایطی راه حل برای گسترش فرهنگ دموکراتیک کدامند؟
<iframe src=”https://www.facebook.com/plugins/post.php?href=https%3A%2F%2Fwww.facebook.com%2Ffarhang.ghassemi.5%2Fposts%2F4675259629194044&show_text=true&width=500″ width=”500″ height=”783″ style=”border:none;overflow:hidden” scrolling=”no” frameborder=”0″ allowfullscreen=”true” allow=”autoplay; clipboard-write; encrypted-media; picture-in-picture; web-share”></iframe>
فرهنگ قاسمی
سخنگوی حزب جمهوری خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران
9 پاسخ
آقای فرهنگ قاسمی برای پاسخ دادن به پرسش شما خوب است به این خبر توجه کنیم:
«یوسف نصیری سرپرست شهرداری نسیمشهر به رسانهها گفته است: در پی یک فرونشست ۱۲ واحد مسکونی در معرض بلعیده شدن توسط زمین قرار گرفتهاند که همگی آنها فعلاً تخلیه شدهاند.
-موسسه جهانی «اینتل لب» تیرماه ۱۴۰۰ با استناد به تصاویر ماهوارهای درباره تشدید پدیده فرونشست در تهران داد و آن را به یک بمب ساعتی تشبیه کرد.
-نرخ فرونشست سالانه هم در دشتهای تهران حدود ۲۵ سانتیمتر در سال تخمین زده میشود که در جنوب غرب در یک دهه گذشته، ۳ برابر شده است.»
این ماجرای همه ی شئون ایران تحت اضغال است! و اما پیش از پرداختن به پرسش شما و هم رابطه اش با خالی شدن زمین و بلعیده شده مسکن مردم و البته خود مردم تهی شدن زیر پایشان میخواستم انتقادی همگانی از همه بکنم که اتفاقا را بسوی دموکراسی دارد. چرا که دموکراسی ضد اسلام و اسلام ضد دموکراسی آزادی و شرافت انسانی و هم بزرگواری انسان که شما در چند شما ی پیشنینتان آنرا بسیار مختصر و کوتاه عنوان کرده بودید. برای همین هزار حیف که سایت شما به این موضوع مهم نپرداخت که پس از قتل عام مردان دختربچه های ایران و زنانش را اسلام به غنیمت گرفت و آنها را مورد تجاوز قرار داد و اینرا مولوی حاج محمدحسین گرگیج به صورت شفاف بیان کرد و اما کسی آنرا مورد تجزیه و تحلیل قرار نداد!
بنا بر این دست کم:
لطفا این پیام مرا به آقای ف سخن برسانید. من نمیتوانم برایش گونه ای دیگر بنویسم. بنا بر این سخن من است به ایشان:
آقای ف سخن. شما در همه ی زمینه ها قلم میفرسائید و نظر میدهید و من که دختری ۲۸ ساله هستم همیشه نظرات شما را میخوانم. خصوصا که پدر من یک در مسائی هوانوردی بود و همه ی شواهد نشان میدهد که او را به قتل رسانده اند. و چون شما هم هوانورد بوده اید احساس خوبی نسبت به شما و نوشته هاتان دارم. در این جا میخواهم شگفتی خودم را از سکوت شما در برابر سخنان بسیار مهم و افشاگر محمدحسین گرگیج و اثر آن را جامعه ی ایران و خصوصا زنان و به ویژه استفاده ی بیشمار از این نام به عنوان نام مستعار و در ایران و در نظرگاههای گونانگون و…گوشزد کنم و ابراز دارم.
آمیدوارم کسی این نوشته ی مرا به دید شما برساند.
و اما به نظر من که به خاطر شدتهای زندگی نسبت به سن و سالم پرتجربه هستم. این خالی شدن زیر ساختمانها که در حقیقت و واقعیت خالی شدن زیر پای مردمی هم هست که اینهمه اینهمه ساکت هستند.این خالی شدن زیر پا، یکی واقفعیت و حقیقت پنهان نیز داشته که حالا مثل روز روشن است. و آن خالی شدن زیر پای این نظام ضد بشر است. این در واقع به قول پدر کشته شده و بی تقصیرم که اگر هنوز مسلمان بودم او را شهید میدانستم:
چو تیره شود روز بر این نظام
همه آن کند تا بیفتد ز بام
من امیدوارم کسی مقاله ای محکم در مورد به غنیمت گرفته شدن این دختر بچه ها و برادرشان بنویسد. سخنان صریح و شجاعانه محمدحسین گرگیج چنان در جامعه همچون بمب ترکیده که سیدها دیگر به سیدبودنشان افتخار نمی کنند. مگر سید عطاء الله مهاجرانی و سید محمد خاتمی و سید علی خامنه ای و سید ابراهیم نبوی و سید احمد خاتمی و…چند سید دیگر.
یک عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه در خصوص وضعیت «طلاب» در ایران گفت که بسیاری از طلابی که میخواهند به بازار بروند، خریدی دارند، یا کاری دارند یا میخواهند به مغازهای بروند، سعی میکنند با لباس روحانیت نروند، برای اینکه مردم متلک یا فحش میدهند.
«فاضل میبدی»، در گفتگویی که روزنامه «همدلی»، روز سهشنبه، ۱۴ دی ۱۴۰۰، منتشر کرده، در خصوص وضعیت روحانیون در کشور گفت: «امروزه روحانیت کمتر با لباس روحانی در مجامع عمومی ظاهر میشود که معذب نشود. روحانی در تاکسی مینشیند، مردم متلک میگویند. مردم گرانی و تمام مشکلات را از چشم روحانیت میبینند، لذا به این سادگی نمیتوان آن رابطهای را که سابق بر این میان روحانیت و مردم بود و خدشهدار شد، اصلاح کرد».
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به این روزنامه گفته که در خانه بسیاری از طلاب به دلیل درآمد پایین و مشکلات معیشتی، اختلافات خانوادگی زیاد شده است.
من «ر ـ شین» به اصلالع او می رسانم که در کوچه پس کوچه ها و خیابانهخای تهران قرآنهای نیمه سوز را مردم دپر کگوچه رها میکنند. بنده خودم قرآنی را که به نظر میرسید به نجاست آلوده باشد را در خیابان دیدم. به علاوه چندین بار این بیت شعر را در کوچه ها دیده ام به این مضمون:
ریدم بریش رهبری
اصل خود پیغمبری
ریدم بریشت رهبرم
عزیزتر از پیغمبرم
به علاوه من به این شیخ میبدی پیشنهاد میکنم تا برود در سایتها « القصیده الانتریه فی احوالات رهبری علویه که در محراب به خود و جد مطهرش ریده» را سرو کند و او هم به رهبر اقتدا کند!
او میگوید «طلاب دو دسته هستند» که دسته اول در یکی از ارگانهای دولتی مانند پادگانها، ارگانهای نظامی، ادارهها و سایر بخشهای دولتی، مشغول به کار هستند و حقوق خوبی میگیرند. دسته دوم زندگی خود را با «شهریه» حوزه میگذرانند «که شهریه حوزه هم مبلغ بالایی نیست و حداکثر دو میلیون تومان است».
میبدی میگویند برخی طلاب «در اسنپ کار میکنند» یا «سرایداری» میکنند.
فاضل میبدی با بیان اینکه «دیگر وضع از بهبود رابطه میان مردم و روحانیون گذشته است»، توضیح داد: «عامه مردم از وضع موجود جامعه راضی نیستند و این را بهحساب روحانیت میگذارند؛ یعنی تا زمانی که کشور خصوصاً در مسائل اقتصادی به این شکل اداره شود و هر روز مردم با تورم و گرانی مواجه باشند و از طرف دیگر؛ شبها در تلویزیون هم یک روحانی را ببینند که از نگاه اسلام سخن میگوید؛ طبیعی است که نگاه مردم به طلاب نگاه مثبتی نخواهد بود.»
در پایان آقالی میبدی تازه اول کار است. اوج کار را فقط رهبری در کابوسهای شبانه اش میتواند تصور کند. چرا که او بیشتر از هر کسی میداند که در حرامزادگی تا کجا پیش رفته است!
واقعا برالی بشریت یک باخت عظیم خواهد بود که روحانیون و مداحان و طلاب به مرگ طبیعی از دنیا بروند. همچنانکه پدران کلیسا در عصر روشنائی نتوانستند قسر در روند! ایرانیان باید نه تنها کشورشان بلکه تاریخ و تمدنشان را از این نجاست مسموم که نامض اسلام است نجات دهند. بعد از پاک کردذن این نجاست میتوان به دموکراسی و حقوق انسان امیدوار بود. آقای قاسم فرهنگ این پاسخ من است. امید وارم نام قاسم را از خودتان پاک کنید. شما همان بزرگواری هستید که چندی پیش مطرحش کردید.
لطفا این نظر را که صراحتا اعتراف میکنم که روحانی زاده هستم را منتشر کنید.
بنده یک روحانی زاده هستم!
لطفا این نظر را تا پایان بخوانید. بنده فقط گزارش میدهم:
یک عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه در خصوص وضعیت «طلاب» در ایران گفت که بسیاری از طلابی که میخواهند به بازار بروند، خریدی دارند، یا کاری دارند یا میخواهند به مغازهای بروند، سعی میکنند با لباس روحانیت نروند، برای اینکه مردم متلک یا فحش میدهند.
«فاضل میبدی»، در گفتگویی که روزنامه «همدلی»، روز سهشنبه، ۱۴ دی ۱۴۰۰، منتشر کرده، در خصوص وضعیت روحانیون در کشور گفت: «امروزه روحانیت کمتر با لباس روحانی در مجامع عمومی ظاهر میشود که معذب نشود. روحانی در تاکسی مینشیند، مردم متلک میگویند. مردم گرانی و تمام مشکلات را از چشم روحانیت میبینند، لذا به این سادگی نمیتوان آن رابطهای را که سابق بر این میان روحانیت و مردم بود و خدشهدار شد، اصلاح کرد».
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به این روزنامه گفته که در خانه بسیاری از طلاب به دلیل درآمد پایین و مشکلات معیشتی، اختلافات خانوادگی زیاد شده است.
من «ر ـ شین» به اصلالع او می رسانم که در کوچه پس کوچه ها و خیابانهخای تهران قرآنهای نیمه سوز را مردم دپر کگوچه رها میکنند. بنده خودم قرآنی را که به نظر میرسید به نجاست آلوده باشد را در خیابان دیدم. به علاوه چندین بار این بیت شعر را در کوچه ها دیده ام به این مضمون:
ریدم بریش رهبری
اصل خود پیغمبری
ریدم بریشت رهبرم
هستی خود پیغمبرم
عزیزتر از پیغمبرم
به علاوه من به این شیخ میبدی پیشنهاد میکنم تا برود در سایتها « القصیده الانتریه فی احوالات رهبری علویه که در محراب به خود و جد مطهرش ریده» را سرو کند و او هم به رهبر اقتدا کند!
او میگوید «طلاب دو دسته هستند» که دسته اول در یکی از ارگانهای دولتی مانند پادگانها، ارگانهای نظامی، ادارهها و سایر بخشهای دولتی، مشغول به کار هستند و حقوق خوبی میگیرند. دسته دوم زندگی خود را با «شهریه» حوزه میگذرانند «که شهریه حوزه هم مبلغ بالایی نیست و حداکثر دو میلیون تومان است».
میبدی میگویند برخی طلاب «در اسنپ کار میکنند» یا «سرایداری» میکنند.
فاضل میبدی با بیان اینکه «دیگر وضع از بهبود رابطه میان مردم و روحانیون گذشته است»، توضیح داد: «عامه مردم از وضع موجود جامعه راضی نیستند و این را بهحساب روحانیت میگذارند؛ یعنی تا زمانی که کشور خصوصاً در مسائل اقتصادی به این شکل اداره شود و هر روز مردم با تورم و گرانی مواجه باشند و از طرف دیگر؛ شبها در تلویزیون هم یک روحانی را ببینند که از نگاه اسلام سخن میگوید؛ طبیعی است که نگاه مردم به طلاب نگاه مثبتی نخواهد بود.»
در پایان آقالی میبدی تازه اول کار است. اوج کار را فقط رهبری در کابوسهای شبانه اش میتواند تصور کند. چرا که او بیشتر از هر کسی میداند که در حرامزادگی تا کجا پیش رفته است!
واقعا برالی بشریت یک باخت عظیم خواهد بود که روحانیون و مداحان و طلاب به مرگ طبیعی از دنیا بروند. همچنانکه پدران کلیسا در عصر روشنائی نتوانستند قسر در روند! ایرانیان باید نه تنها کشورشان بلکه تاریخ و تمدنشان را از این نجاست مسموم که نامش اسلام است نجات دهند. بعد از پاک کردن این نجاست میتوان به دموکراسی و حقوق انسان امیدوار بود. آقای قاسم فرهنگ این پاسخ من است. امید وارم نام قاسم را از خودتان پاک کنید. شما همان بزرگواری هستید که چندی پیش مطرحش کردید.
روحانی زاده عاق شده از تهران
تصریح کنم که من و چندین جوان دیگر روحانی زاده هائی هستیم که عاق پدر یا عاق والدین هستیم. من یکیشان هستم و البته سلطنت طلب هم نیستم.
در ابتدا بگویم که من هیچ نسبتی با خانم محترزمی که خودش را شهربانو ساسانی نامیده ندارم و او را نمی شناسم. اما به او تبریک میگویم که به ای جنبش پیوسته و از خانمهای دیگر نیز چنین انتظاری دارم. در مورد قتل جدید اسلام باید بگویم که بله بکتاش آبتین را کشتند. بکتاش را اسلام کشت! این دین ضدبشر است که ۱۴قرن است بی وقفه هر روز و هر ساعت میکشد و خون می آشامد و سیری ناپذیر است. مردم ایران باید به خود آیند و تاریخ و تمدن و کشورشان را از نیش این گرگ خونآشام بیرون آورند آنگاه است که خودشان نیز نجات خواهند یافت. ایران در دستان پلید این دین به غنیمت است! در غنیمت اسلام است. ومگر ایران یک زن نیست! مگر مادر ما نیست! ای ایرانی بپا خیزیم. همدیگر را خبر و یاری کنیم، پیامهای موثر، نظرات مفید را کپی کنیم و به صورت پیامک برای دیگران بفرستیم. چرا که همه فیلترشکن ندارند. خود این کپی کردنها به آن رویدادی که در کمین این نظام مقدس است کمک خواهند کرد.هر ایرانی زن و مرد و دختر و پسر باید خانه ها و بیوت روحانیون را و سردمداران این حکومت ضد بشر را شناسائی کنند. باید آخوند و ملا و آیت الله و صدای اذان را از ایران برانداخت. بروید دوباره سخنان مولوی محمدحسین گرگیج را بشنوید تا به عمق فاجعه پی ببرید. فاجعه ای که اسلام در تمامیتش چه شیعه و چه سنی بر سر ایران خراب کردند و ایران را و کتبش را و تمدنش را و فرهنگ را و تاریخش را و روح و روانش را و جسمش را این گونه تخریب نمودند. خانم جامعه شناس از ایران هستم
لطفا این خبر ویس آف آمریکا را بخوانید تا من مسئله ای تاریخی را به شما عرضه کمنم تا بفهمید اینان چقدر عقب افتاده هستند…
جراحان آمریکایی برای نخستین بار در تاریخ، قلب یک خوک را با موفقیت (بدون پس زده شدن سریع) به یک انسان پیوند زدند. دیوید بنت که ۵۷ سال بیشتر ندارد و از بیماری قلبی رنج میبرد، برای زنده ماندن چاره دیگری جز پذیرش این عمل پیوند نداشت. او یک روز قبل از عمل جراحی گفت: «من بین مرگ و زندگی یکی را باید انتخاب کنم. من میخواهم زندگی کنم. میدانم که این تیری در تاریکی است، اما این تنها شانس من است».
حال ببینید که جرحان آمریکائی بدون اقراق حدود سیزده قرن و هشتاد نود سال از شیعه عقبند! چرا که در زمان بلوغ سکسیتی امام حسین جبریل نازل شد کاسه ی سر امام حسین را برداشته چند عرب با یبوست مزمن داوطلب شدند و از نردبان بالا رفتند و در حالی که مغز این امام و سید الشداء آینده را میخوردند وقتی تمام شد در کاسه ی سر آن حضرت ریدند. و آن مدفوع شد مغز متفکر امام حسین. پس بیجا نبود که اولا به شهربانو ساسانی ۵ ساله تجاوز کرد و با اسرار ۴ سال آزگار یک جانیشین بیمار عابدیت معلول را به عنوان امام چهارم پس انداخت و سپس همین امام منگول و بیمار روانی و لغوه ای را را با خود به جنگ برد و حتا علی اصغر شش ماهه رقیقه سه ساله قاسم یازده ساله و پیر مرد ۷۳ ساله را با خود به جنگ برد و با گلوی علی اصغر به تیر حرمله حمله کرد و حتا گلوی خودش را به خنجر شمشر که فرستاده ی یزد بود به قول رهبر فرزانه به معاملت و مجامعت و تعامله گذاشت. و البته از زرتیه آن حضرت امروز تا دلتان بخواهد و یا حتا نخواهد ما «مدفوعمغزِ» آیت الله و روضه خوان و مداح و طلبه داریم. پس باید توی دهن آمریکا زد با آن دموکراسیش که به قول رهبر مخنث و مدفوعمغزمان که وارث آن سید ال شهداء و آن پیامبر شیرخوار باز ست، قرمساقی ست. در اینجا باید به شهامت رهبری در خوردن مدفوعات عالیه بایدن که رهبری او را بادین می نامند و مدفوعات نفتالین بنت الموسی و ادرار مارکل آلمانی و ماکارون فرانسوی بر تعامل، یعنی معامله تبریک گفت و برای ایشون بقلی عمر تا انقلاب مهدی موعود آرزوی کرد. آنهائی که هر گهی رهبری بخورد آنها هم دور دهان این مقدس قدیس و قدیس مقدس را میلیسند یادشان رفته تا این شعار « خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی رو نگهدار» را در مورد این گه سگ نایب آن دیگری تکرار کنند و من به آنها پیشنهاد میکنم این شعار را بدهند: « خدایا، خدایا تا قذافیزاسیون، رهبری رو نگه دار».
با درود خدمت هر کس که میخواند این نوشته را بانو فرح پهلوی برای این روز !، دی یک پیام صدادار فرستاده که به من هم رسیده. البته در سایت کیهان هم هسته. من به عنوان یکم ایرانی افغانستانی جمهوریخواه ضمن درود فرستادن به یادمان رضا شاه – و در یاد ما باشد که جناب رضا شاه پیش از اینکه مجبور به پذیرش پادشاهی شوه، که شاید جبر زمانه و هم تاریخیت ایران چنین ضرور میدانست جمهوریخواه بود، و بیخود نیست که نوه ی او رضا پهلوی هم از جمهوریخواهی سخن رانده کرده- بله به عنوان جمهوریخواه رضا شاه را یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ مدرن ایران پس از اشغال تمامی ایرانشهر و نه تنها ایران توسط اسلام میدانم. من که زاده افغانستان هستم و از ۷ سالگی در یک شهر ایران زندگی میکنم. خودم را نه ایرانی و نه افغانستانی بلکه ایرانشهری میدانم. بر این باور هستم که ما باید یک اتحادیه ی کل پارسی گویان را در آینده تشکیل دهیم و یک دموکراسی نوین را پایه بریزیم حالا با با نام پارسیان یا ایرانشهر و یا هر نامی پر مسماء. اما از همین الان باید همچنانکه بزرگانی در اروپا پا به میدان نهادند و سازندگان اندیشه لائیک و سکولار شدند و طرح نو درانداختند ما نیز باید در این فکر باشیم. من از همه خواهان این هستم تا این ویدیو را با دقت گوش کنند و برای همه پارسی گویان ایرانشهر اعم از افغانستانی، تاجیکستانی و البته ایرانی بفرستند. اینرا ایرانیها باید بدانند و خانم فرح پهلوی هم بداند که ایشان تنها مادر و مادر بزرگ و بزرگ مادر ایران نیست و او مادر بزرگوار همه ی ایرانشهریها هم هسته. من البته چپی هائی را در شهر خودم در ایران می شناسم که با یک نوع یکدندگی حاد و بیمار گونه نمی خواهند حتا یک کار نیک پهلویها را برسمیت شناسا باشند. البته حالا کم کم در جاهائی شنیده های نوئی هست که میگوید می شود در آینده یک اتحاد در ایران بشود بین همه ی آزادیخواهان چه آنهائی که به خاندان پهلوی دل داشته باشند و چه آنهائی که چپ بوده باشند. و این اتحاد که در همین ویدیو هم هست میتواند کل منطقه که از جور اسلام و جور شیعه و سنی خونین شده و ذله کشته نوری نو در تاریکی باشد. من البته در اینجا خوان اینم تا گفته بشه که دوستان خانواده و خحاندان پهلوی بالیسته هست تا نه اینکمه قدری بلکه کاملا خیشتندار باشند. چرا که من در همین شهر بارها دیده ام افرادی را که کوچکترین انتقاد از دوران پهلوی را برنمی تابند و فوری با شدت عصبانی می شوند. من آنها را «شاه پرست» نام کرده ام. در اینجا خواهانم تا بگویم که داستان مولوی محمد حسین گرگیج بسیار آموزنده بوده. او گفته کرده که بچه دخترهای یزدگرد را پس از قتل پدرشان به مدینه برده اند و در آنجا آنها یکی با نام شهربانو به عنوان کنیز و غنیمت جنگی به حسین داده اند و …که مثلا عمر خطبه خوانده. اصلا طبق گفته خود اینها و آن کتابشان قرآن اصلا خطبه ای در کار نبوده آن دختر که گفته شده ۵ یا ۶ ساله بوده چطور میتوانسته بله بگوید!!! حالا شیعه ها گفته کردند که ای وای امیرالمونین علی خطبه خوانده. امیرالمونینی که طبق تمامی اخبار یک آدمکش میبوده و قصاب پیامبر. البته بنده سنی زاده هستم و هیچ فرقی را بین شیعه و سنی نمی دانم. برای همین شما حواله میدهم به دخالت رهبر انقلاب که ناچار وارد میدان شده و گفته کرده که : کسی غلطی گفته و کس دیگری دخالت کرده و ما باید بر سرغنیمت با هم تعامل کنیم و شیعه و سنی باید در کنار هم فقط در پی تقسیم غنیمت های سکس زنانه و ثروت های مردانه باشیم و اگر دعوا ادامه داشته باشه دشمن ایرانشهری از آن استفاده میکنه. بنده البته تند تند نوشته کردم و گاهی لهجه ی افغانیم بر لهجه ایرانیم غالب شده. که مرا ببخشید. سپاس میکنم اگر کسی این نظر من را در بخش کامنتهای یوتیوب « جزای مرتد در اسلام» گذارده کنه.
توییتر برای دومین بار در یک سال گذشته، یکی از حسابهای گًه خوری آیتالله علی خامنهای، رهبر مخنث حکومت اسلامی را برای همیشه بسته است.
بر اساس گزارش بخش مانیتوریگ بیبیسی، بسته شدن حساب کاربری سایت آیتالله خامنهای (KhameneiSite) پس از انتشار انیمیشنی صورت گرفت که در آن دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به انتقام ترور قاسم سلیمانی در دی ماه ۱۳۹۸ هدف قرار میگیرد. خامنه ای که پیرو آن محمد جنایت کار و شیرخوار باز است پیش از این به پیروی از امام علی خونخوار که هیتلر نیز به پیروی از او راه حل نهائی را برای یهودیان در نظر گرفته، راه حل نهائی را برای یهودیان ساکن اسرائیل پیشنهاد کرده بود.
یکی از سخنگویان توییتر به بخش مانیتورینگ آیت الله بیبیسی گفته است که این حساب کاربری “برای همیشه به حالت تعلیق درآمده است. لطفا ترجمه ی بی بی سی را دوباره بخوانید! تعلیق که همیشگی نیست! بسته شدن همیشگی ست. مثلا رهبری که هم بچه باز است و هم دکل باز برالی اینکار تعلیق میکند یعنی ملغ می زند! پس آنچه را توئیتر گفته بسته شدن است! “حساب مسدودشده آیتالله و آلتنا خامنهای در توییتر این ویدئو را ساعاتی پس از انتشار آن در وبسایت رهبر جمهوری اسلامی در دومین سالگرد کشته شدن حاج قاسم سلیمانی متجاوز و آدمخوار منتشر کرده بود.توییتر ابتدا این توییت را حذف کرد اما سپس تصمیم گرفت حساب را برای همیشه مسدود کند. (توجه کنید آیت الله بی بی سی اینبار نوشته برای همیشه).
بیچاره رهبر مفعول و مدخول!
این توئیت حاوی نقلقولی از آقای خامنهای بود که در آن دونالد ترامپ و مسئولان کشتن قاسم سلیمانی به انتقام تهدید شده بودند.
ایکاش ایرانیها مقیم خارج قدری جنم داشتند تا این ماجراها را در بوق و کرنا میکردند تا دنیا بیشتر بر علیه این نظام ضد بشر و اسلام ضدبشرتر موضع بگیرد.
در پایان فرهاد ایرانشهری از یک شهر ایران راجع به « جزای مرتد در اسلام» در یوتیوب نوشته. اگر ممکن است حتما
آدرسش را در اینجا بگذارید. چرا که ما با مشکل سرعت و اینترنت حکومتی سروکار داریم و خوب است که آدرسها هر چه شفافتر و صریح تر باشند تا ما وقت کمتری صرف بدست آوردذن آن کنیم. من خودم پیشنهاد می کنم تا هر کس میتواند سخنان محمد نوریزاد و هشدارش را به روحانیون ببیند. در سایت گویا ست.
به امید روزی که ملایان و مداحان و طلاب و فرماندهان پاسدار بر درختان و تیرها چراغ برق شهر ها و دهات ایران را دکوراسیوناسیون کنند. مرگ بر اسلام و در آتش باد قرآن و عمامه و عبا و مفاتیح.
ای رنگین کمانی ها این کاری ست کارستان. لطفا این آدرس را در اینجا بگنجانید. و خودتان هم گوش کنید.
در ضمن از لطف سایت شما که « جزای مرتد در اسلام» را منتشر کردید پیدا کردم. شما باید آن آدرس را بگذارید.
و این آدرس جدید که عنوانش این است: «تعریف شما از اسلام چیست؟ اسلام دین صلح یا دین وحشت؟ بخش اول»
https://youtu.be/HMpXuTJQTqU
باور کنید این کارهای نوئی ست!
برای پارسی زبانان
من سپاسگزار هسوم که این سایت ارجمند این کار را کرده و این نشانی سایت را داده. در آنجان هممیهنان ایرانشهری به عبارت افغانستانی ایرانی و تارجیکی همه در افشا گری اسلام همت کرده اند. حتا آنها که مسلم هم هستن با پرخاش و دریده کاری اسلامشان را افشا تر میکنند. من که زاده ی افغانستان هسوم و البته فرزند یک ملا بگویم که طالبها و داعشیانت بسیار از رسول محمد مهربانتر هستن.