گرامی باد اول ماه مه روزهمبستگی جهانی کارگران زنده باد گفتگو و همکاری مشترک تشکل های مستقل کارگری وفعالین کارگریگسترده باد پیوند فعالین کارگری مستقل با سازمان دهندگان اعتراضات کارگران،معلمان و..زنده با اتحاد وهمبستگی تمامی کارگران جهان – برگزاری مراسم اول مه در اندیمشک
– تظاهرات امروز کارگران در تهران یک حرکت کارگری نبود ، یک نمایش دولتی بود
– جلوگیری از برگزاری جشن روز کارگر در شرکت واحد
– اعتراض کارگران شرکت های مغان و پارس از وضعیت حقوق و دستمزد
– همه کارگران زندانی و بازداشتی را آزاد کنید! به حقوق کارگری و انسانی در ایران احترام بزارید!
– تصحیح یک اشتباه دراخباروگزارشات کارگری دیروز
بمناسبت 12اردیبهشت روزمعلم: خجسته باد 12اردیبهشت روزمعلم
-“بازخوانی دو اعتصاب معلمان”
– روز معلم
– همپوشانی مطالبات معلمان و کارگران
– معلم است دیگر …
زنده با اتحاد وهمبستگی تمامی کارگران جهان – برگزاری مراسم اول مه در اندیمشک
روز جهانی کارگر با حضور 50 نفر از فعالین کارگری و اجتماعی در شهر اندیمشک برگزار گردید. در این مراسم تاریخچه روزجهانی کارگر توسط مجری برنامه بیان گردید ودر ادامه یکی از فعالین کارگری ضمن تبریک این روز به تما م کارگران به بررسی وضعیت کارگران پرداخت و در انتها با خواندن بیانیه ای که حول خواستهها و مطالبات کارگران بود.این جلسه پس از دوساعت خاتمه یافت. بار دیگراین روز را به تمامی کارگران وتوده زحمت کش شاد باش میگوییم
خبر فوق توسط فعالین کارگری اندیمشک تنظیم و بدست اتحادیه آزاد کارگران ایران رسیده است.
تظاهرات امروز کارگران در تهران یک حرکت کارگری نبود ، یک نمایش دولتی بود
گفتگو با غلامرضا غلامحسینی، عضو سابق سندیکای شرکت واحد مقیم کانادا
غلامرضا غلامحسینی، عضو سابق سندیکای شرکت واحد، یادآوری می کند که همزمان با دادن اجازه به خانه کارگر برای تظاهرات امروز، تعدادی از رهبران کارگری را که خواهان برگزاری راهپیمائی برای ١١اردیبهشت بودند دستگیر کردهاند.
با توجه به تظاهرات امروز هواداران خانه کارگر در تهران که گفته می شود 10 هزار نفر در آن شرکت داشتند ، غلامرضا غلامحسینی، عضو سابق سندیکای شرکت واحد، ساکن کانادا، اظهار عقیده میکند که این مراسم توسط «عوامل دولت» ولی بنام کارگران برگزار شده است.
غلامحسینی عقیده دارد که حتی سخنانی هم که در مراسم امروز مطرح شد، در واقع حرف کارگران نبود. علیرضا محجوب اعلام کرد که بازنشستگی قبل از موعد را باید مورد رسیدگی قرار داد، یا چیزهای جزئی دیگری مثل همین مورد. در صورتی که اصلی ترین مشکل کارگران ایران داشتن تشکلهای مستقل کارگری است که بتوانند پیگیر حقوق طبقاتی خود باشند.
این عضو سابق سندیکای شرکت واحد می گوید که اینک در بسیاری از کارخانههای دولتی، حقوق کارگران ماهها به تعویق افتاده است. علیرضا محجوب چرا به این نکات اساسی اشاره نمی کند؟
بعقیده غلامرضا غلام حسینی، کسانی که دغدغه کارگران را دارند نباید به این گونه تحرکات دل خوش کنند و فکر کنند که این حرف ها مطالبات کارگران است.
کارگران امروز اصلیترین مشکلشان مشکل معاش است و دریافتی حقوقشان یک سوم هزینههای زندگیشان است.
غلامحسینی یادآوری می کند که همزمان با دادن اجازه به خانه کارگر، تعدادی از رهبران کارگری را که خواهان برگزاری راهپیمائی برای 11 اردیبهشت بودند دستگیر کرده اند.
همین چند روز پیش “ابراهیم مددی” و “داود رضوی” از اعضای هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد و نیز “محمود صالحی”، “کاک عثمان” و “پدرام نصراللهی” را در کردستان و سنندج بازداشت کردند؛ متأسفانه در راهپیمائی امروز، “علیرضا محجوب” و “حسن صادقی” در صحبتهایشان هیچ گونه اشارهای به بازداشت آنها نکردند.
منبع:رادیوبین المللی فرانسه – بقلم بیژن برهمندی
گوش کنید:
جلوگیری از برگزاری جشن روز کارگر در شرکت واحد
مدیریت و حراست شرکت واحد و پلیس امنیت عمومی با حضور بسیار گسترده در پایانه آزادی محل برگزاری جشن اول ماه مه کارگران شرکت واحد مانع از برگزاری مراسم این روز در ساعت مقرر شدند.
این مراسم قرار بود ساعت ۱۳ روز چهارشنبه نه اردیبهشت ماه برگزار شود اما با بازداشت سه شنبه شب آقایان ابراهیم مددی و داود رضوی و حضور گسترده پلیس امنیت با لباس شخصی از صبح چهارشنبه در پایانه آزادی و خیابان های اطراف و تماس تلفنی پلیس با اعضاء سندیکا و تهدید آنان، مراسم در ساعت ۱۷ همان روز پس از اینکه پلیس محل را ترک نمود برگزار شد. و کارگران با راهپیمایی در پایانه آزادی و فریاد شعار کارگر کارگر اتحاد اتحاد، کارگر زندانی آزاد باید گردد، زنده باد سندیکا همراه با پخش شیرینی بین همکاران و مردم این روز بزرگ را گرامی داشتند.
سندیکا بازداشت اعضاء و جلوگیری از برگزاری جشن روز کارگر را شدیدا محکوم کرده و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آقایان ابراهیم مددی ریس و داود رضوی عضو هیات مدیره سندیکا می باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد
11اردیبهشت1394
اعتراض کارگران شرکت های مغان و پارس از وضعیت حقوق و دستمزد
تعدادی از کارگران فصلی و قراردادی بخشهای مختلف شرکت های کشت و صنعت و دامپروری پارس و مغان نسبت به نحوه دریافت حقوق و مزایا، پایین بودن حقوق و دستمزد و شیوه بکارگیری افراد به شدت انتقاد کردند .
طبق اظهارات کارگران این دو مجموعه، پیمانکاران این شرکتها نه تنها مزایا و موارد فوق را پرداخت نمیکنند بلکه در پرداخت حداقل دستمزد کارگران که پایه حقوق آنان میباشد نیز خلاف قانون عمل میکنند و پایین تر از مبلغ قرار داد به کارگران میپردازند.
به گزارش 11اردیبهشت مغانه، با توجه به مصوبه شورای عالی کار، از ابتدای فروردین ماه سال ۹۴ حداقل دستمزد ماهیانه کارگان پیمانی و قراردادی ۷۱۲۴۲۵ هزار تومان اعلام شد که در مقایسه با پارسال از رشد ۱۷درصدی برخوردار است.
همچنین بر اساس این مصوبه، حق مسکن ماهیانه ۴۰۰۰۰ ،حق بن نقدی خواروبار ۱۱۰۰۰۰ ،حق اولاد دو فرزند۱۴۲۴۸۲ ،حق سنوات روزانه ۱۰۰۰ ،حق مزد روزانه ۲۳۷۴۷ ،مجموع دریافتی افراد مجرد۸۹۲۴۳۰ ،مجموع دریافتی افراد متاهل یک فرزند۹۶۳۶۷۱ و دو فرزند۱۰۳۴۹۱۲ تومان اعلام شده است.
طبق اظهارات کارگران این دو مجموعه، پیمانکاران این شرکتها نه تنها مزایا و موارد فوق را پرداخت نمیکنند بلکه در پرداخت حداقل دستمزد کارگران که پایه حقوق آنان میباشد نیز خلاف قانون عمل میکنند و پایین تر از مبلغ قرار داد به کارگران میپردازند.
این عده گفتند با توجه گرانی ها و تورم موجود در کشور مبلغ پرداختی حتی کفاف ده روز هزینه خورد و و خوراک و معیشت آنان را نمی دهد و کارگران را در تامین نیازهای اساسی زندگی با مشکلات جدی مواجه می سازد.
این کارگران ادامه داند، متاسفانه مسوولان و پیمانکاران از خودشان نمیپرسند، یک کارگر اجاره نشین چگونه میتواند با این وضعیت، خرج زندگی و وام و قسط و هزار مشکل دیگر را حل کند.
تبعیض و تعطیلی بدون حقوق و دستمزد در طول ایام سال یکی دیگر از معضلاتی است که کارگران پیمانی این دو بنگاه کشاورزی و اقتصادی با آن دست و پنجه نرم میکنند.
طبق اظهارات این کارگران که به دلیل ترس ازدست دادن کار خواستند نامشان فاش نشود، کسانی که در شرکت دارای پارتی و آشنا و فامیل هستند و توسط افراد مختلف سفارش شده اند به طور کامل حقوق و دستمزد خود را دریافت میکنند و در طول سال بدون تعطیلی بکار گرفته میشوند اما کسانیکه آشنایی ندارند و بی کس و کارند ماهها بدون حقوق،مزایا و بیمه راهی خانه هایشان میشوند و به انتظار به کار گماری مجدد و دریافت حداقل حقوق و دستمزد می نشینند.
پیمانکاران این دو شرکت در حالی با تاخیر و تعلل در پرداخت حقوق و دستمزد، مزایا و عیدی، کارگران را دچار مشکل می کنند که طبق قانون مصوب شورای عالی کار کارفرما موظف است در طول مدت قرارداد بدون هیچگونه تعطیلی و کسورات دریافتی حقوق کارگر را به طور کامل و در موعد مقرر بپردازد حتی اگر کار تعطیل شود و از طرفی این تاکید قانونی نیز وجود دارد که اگر کارگری به میزان کمتر از یکسال نیز در واحدی مشغول به فعالیت بوده، به همان نسبت باید از عیدی برخوردار شود و این کارکردها می تواند حتی به میزان یکماه نیز باشد.
این عده همچنین ناقص رد شدن و قطع بیمه را از دیگر مشکلات اساسی برخی از کارگران پیمانی شرکت های مغان و پارس اعلام کرد و افزودند: بسیاری از کارگران چند ماه بعد از آنکه بیمهشان به دلایل واهی قطع شده است، از این موضوع خبردار میشوند و اگر کسی هم قصد شکایت کردن به مراجع مربوطه را داشته باشد با ممانعت پیمانکارن شرکت مواجه میشوند و آنان را تهدید به اخراج و از دست دادن کار مینمایند و به طریقی کارگران را از طرح شکایت منصرف میکنند.
عدم ارائه نسخه دوم قرارداد به کارگران و جلوگیری از آگاهی یافتن کارگران با مفاد قرارداد یکی دیگر از مشکلاتی است که کارگران این بخشها به آن اشاره کردند و اظهار داشتند که پیمانکاران به هیچ عنوان برگه قرار داد فی مابین را که قاعدتا نسخه دوم آن باید در اختیار کارگر قرار بگیرد خودداری کرده و از ارائه آن سر باز میزنند.
از دلایل دیگر نگرانی کارگران قرارداد موقت و پیمانی از تمدیدنشدن قرارداد کاری شان در سال آینده است که هر ساله گریبان گیر آنان میشود در شرایطی که فکر و ذکر کارگران تامین معیشت و گذران زندگی است نمیتوان از آنها انتظار داشت تمام توان خود را صرف بهبود تولید و کار نمایند.
همه کارگران زندانی و بازداشتی را آزاد کنید! به حقوق کارگری و انسانی در ایران احترام بزارید!
کارگران آمریکا علیه جنگ:
به: رهبر،علی خامنه ای؛ رئیس جمهور، حسن روحانی؛ رئیس مجلس، علی لاریجانی؛ رئیس قوه قضائیه، صادق لاریجانی؛ و اعضای قوه قضائیه و دولت جمهوری اسلامی ایران
همه کارگران زندانی و بازداشتی را آزاد کنید! به حقوق کارگری و انسانی در ایران احترام بزارید!
اول مه ۲۰۱۵
من مطلع شده ام که در روزها و هفته های اخیر، کارگران و فعالان کارگری زیادی در ایران یا بازداشت شده اند و یا توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران احضار شده اند. من به شدت آزار و اذیت ناعادلانه، بازداشت و احکام تحمیل شده بر این فعالان کارگری را محکوم میکنم. من آزار مداوم و بازداشت فعالان کارگری در ایران از جمله سرکوب تلاشها جهت سازماندهی روز اول ماه مه را محکوم میکنم. تمام فعالان کارگری که بازداشت و زندانی شده اند و یا در نتیجه بکارگیری حقوق بین المللی انسانی و کارگری خود مجازات شده اند، باید فوری و بدون قید و شرط آزاد شوند. هر گونه آزار و اذیت آنها باید متوقف شود. من از دولت ایران می خواهم به به طور کامل حق همه کارگران برای سازماندهی در هر اتحادیه ای به انتخاب خود، انتخاب رهبران خود، و مذاکره آزادانه در دفاع از منافع خود، مطابق با کنوانسیون های سازمان بین المللی کار و منشور سازمان ملل متحد. را احترام بگذارد و بطور کامل رعایت کند. هیچ جامعه ای نمی تواند ادعا کند که دموکراتیک یا آزاد است اگر کارگران آزادی تشکل و آزادی بیان در دفاع از منافع خود نداشته باشند.
کارگران و فعالان کارگری دستگیر شده از جمله عبارتند از: ابراهیم مددی، معاون رئیس، و داود رضوی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، که در ساعات اولیه چهارشنبه ۲۹ آوریل ۲۰۱۵ بازداشت و سپس به زندان اوین انتقال داده شدند. محمود صالحی، فعال کارگری شناخته شده و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، و عثمان اسماعیلی، فعال کارگری و سخنگوی کمیته دفاع از کارگران مهاباد، به ترتیب در شهرستانهای سقز و مهاباد در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۱۵ بازداشت شدند. خالد حسینی، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی، چندین بار احضار و توسط ماموران امنیتی در شهر سنندج بازجویی شده است.
در روز چهارشنبه 29 آوریل سال 2015، پدرام نصرالهی، یکی دیگر از فعالان کارگری شناخته شده و عضو کمیته هماهنگی در شهرستان سنندج، توسط ماموران لباس شخصی در هنگامیکه همراه با همسرش در منزل یکی از دوستانشان مهمان بودند توسط ماموران لباس شخصی مورد حمله قرار گرفته و دستگیر شد. به گزارش کمیته هماهنگی، عوامل امنیتی، بدون حکم و یا هر توضیح، با مشت و لگد پدرام را در مقابل همسر خود و صاحب خانه ضرب و شتم کردند و سپس بازداشتش کردند. همچنین، شیث امانی، عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، در تاریخ ۳۰ آوریل ۲۰۱۵، به وزارت اطلاعات در سنندج احضار شد و برای بیش از 5 ساعت تحت بازجویی قرار گرفت. عوامل وزارت اطلاعات در این بازجویی سعی کردند که آقای امانی و تشکل او را برای متوقف کردن تلاش هایشان برای سازماندهی روز اول ماه مه تحت فشار قرار دهند.
در طول روزها و هفته هایی اخیر رضا امجدی، کوروش بخشنده، حامد محمودنژاد و نظام صادقی، همه از فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی، و فواد و آرام زندی، هر دو فعال کارگری در سنندج، همراه با منیژه صادقی، فعال حقوق کودکان و زنان، توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی دستگیر و زندانی شده اند. علاوه بر این، ریبوار عبداللهی، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی، در ۱۱ آوریل ۲۰۱۵ پس از اینکه به یک سال زندان محکوم شده بود زندانی شد. او در حال حاضر دوران محکومیت زندان خود را در سنندج می گذارند.
یوسف آب خرابات و واحد سیده، فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی در مهاباد، هر یک دو سال حبس دریافت کرده اند و در حال حاضر دوران محکومیت خود را میگذرانند. به حسن رسول نژاد، فعال کارگری و عضو دیگر کمیته هماهنگی یک سال زندان داده شده است.
هادی تنومند و جمال میناشیری، هر دو از فعالین کارگری و اعضای کمیته هماهنگی، به هر کدام 3.5 سال زندان داده شده است و در انتظار حکم دادگاه تجدید نظر می باشند. قاسم و ابراهیم مصطفی پور و محمد کریمی، فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی، هر کدام به 2 سال زندان محکوم شده اند و آنها در حال حاضر منتظر دادگاه تجدید نظر میباشند. جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی، فعالان کارگری و اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران، به ترتیب به 6 و 3.5 سال زندان محکوم شده اند و فرزاد مرادی نیا، یکی دیگر از اعضای کمیته هماهنگی، در انتظار حکم دادگاه می باشد.
در هفته های اخیر، اولین احکام پس از محاکمه ۳۰ نفر کارگر به دلیل شرکت در تظاهرات سال گذشته در معدن چادرملو صادر شده است. پنج نفر از این کارگران، که به “اخلال در نظم و جلوگیری از حقوق دیگران” متهم شده اند، به یک سال زندان و نیز شلاق محکوم شده اند.
لازم است که اینرا نیز برجسته کنیم که تعداد دیگری از فعالان کارگری همچنان زندانی می باشند و مورد آزار و اذیت دائمی قرار دارند. فعالان کارگری شناخته شده ایران، شاهرخ زمانی و محمد جراحی، از ژوئن ۲۰۱۱ زندانی شده اند و بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری دیگر که به خوبی شناخته شده است، از ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ در زندان است. رضا شهابی، که از ژوئن ۲۰۱۰ زندانی بوده است، در حال حاضر در مرخصی استعلاجی به علت جراحی و بدتر شدن شرایط سلامتی اش در اثر بدرفتاری هایی که در زندان متحمل شده بود، می باشد. رسول بداقی، عضو کانون صنفی معلمان تهران از سپتامبر ۲۰۰۹ زندانی است.
به این نقض فاحش حقوق کارگری و انسانی پایان دهید. به آزار و اذیت و محاکمه کارگران به خاطر تلاش برای احقاق حقوق خود پایان دهید. به آزادی تشکل و بیان در ایران احترام بزارید.
مایکل آیزنشر
هماهنگ کننده کشوری
کارگران آمریکا علیه جنگ
ترجمه و بازتکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
Translated and redistributed by: International Alliance in Support of Workers in Iran (IASWI)
تصحیح یک اشتباه دراخباروگزارشات کارگری دیروز
دراخباردیروز لینک متن کامل خبری باعنوان- برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران:تداوم آزار فعالان سندیکایی پیش از روز جهانی کارگر در ایران-اشتباه درج شده است.
بخش رسانه ای جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران طی یادداشتی کوتاه این اشتباه را بما یادآورشدند.
باسپاس از این یاد آوری وپوزش از خوانندگان درزیرنظرتان را به لینک درست خبرفوق جلب می کنیم:
https://www.fidh.org/article17595
بمناسبت 12اردیبهشت روزمعلم: خجسته باد 12اردیبهشت روزمعلم
“بازخوانی دو اعتصاب معلمان”
بازخوانی دو اعتصاب معلمان-دههی40 و 80 شمسی-هاله صفرزاده-در 18 بهمن سال 1340باشگاه مهرگان که در واقع سازمان صنفی معلمان بود، قطع نامه یا در مورد افزایش حقوق معلمان تصویب کرد. تا اردیبهشت سال 40 معلمان سراسر کشور با امضای تومارهایی پشتیبانی خود را از این طرح اعلام کردند. در این سالها حقوق معلمان کمتر از حقوق سایر کارمندان دولت حتا مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت بود. حقوق یک معلم لیسانسه در این سالها 400 تومان بود ولی یک لیسانسه با همان شرایط در یک سازمان دولتی دیگر 2500 تومان حقوق دریافت می کرد. در اسفند سال 39 در خبرها آمده که بنا به تصویب دولت حقوق معلمان ترمیم شد. حقوق کلیه معلمانی که کمتر از 600 تومان می گرفتند، به 600 تومان می رسد. محل تامین این اضافه حقوق معلمان نیز دریافت شهریه در دبیرستان های دولتی و واگذاری دبستان ها به شهرداری ها اعلام شد.( کیهان 25 اسفند 39) این شهریه از 10 تا 400 ریال اعلام شد.
از ابتدای سال 1340 این بحث ها ادامه یافت و از سوی سازمان معلمان اعلام شدکه درروز 12 اردیبهشت سال کلیه معلمان اعتصاب خواهند کرد. روز 12 اردیبهشت کلیه مدارس تهران تعطیل شد و معلمان در تظاهرات گسترده ای شرکت کردند.
لینک متن کامل:http://www.kanoonm.com/1326
روز معلم
ما کارگران و زحمتکشان، روز معلم را نه به مناسبت های تاریخی، که به مناسبت آموزاندن شیوه زندگی و احقاق حق در زمانِ حال گرامی می داریم و این روز را به معلمان فرهیخته و متعهد کشورمان تبریک می گوییم.
در گیر و دار زندگیِ سخت ناشی از بیکاری، گرانی مایحتاج و معیشت خانواده، قراردادهای سفید امضا و انواع و اقسام طرح های ضد کارگری و محدودیت و محرومیت ناشی از تعویق دستمزد و اخراج و … که هر نوع اعتراض پراکنده مان با شیوه های امنیتی و انتظامی مواجه می شود و در مواردی حتی با حکم شلاق مواجه می شویم، به ما آموختید که می توان به رغم اختلاف در دیدگاه ها و تفاوت در جغرافیای زندگی، اصلی را به عنوان منافع مشترک طرح نمود و حول آن به وحدت عمل رسید. به ما آموختید که فقط به منافع خودمان فکر نکنیم و به فکر همه ی مردم و مخصوصا کودکان باز مانده از تحصیل باشیم، که کالایی شدن آموزش از طریق خصوصی سازیِ مدارس، آنان را از آموختن محروم کرده است. به ما آموختید که به هر ترتیب که شده تشکل های مستقل خود را ایجاد کنیم و نسبت به جهت گیری و تداوم آن حساس باشیم. به ما آموختید که سکوت هم گاهی به اندازه فریاد پژواک دارد. به ما آموختید که زندگی ارزشمند بودنش را مدیون تلاش انسان هایی ست که گاهی جان و عمر ارزشمند خود را در راه دفاع از منافع جمع تقدیم می کنند.
جامعه ی کارگری ایران، به داشتن معلمانی از جنس شما به خود می بالد و امیدوار است که با موفقیت شما در احقاق حقوق مسلم خود و کودکان بازمانده از تحصیل، مسیر حق جویی هموار تر شود و خواهران و برادران کارگر شما نیز پیگیر حقوق سرکوب شده ی خود بوده و نیز از حمایت و تجارب شما بهره مند گردند.
کانون متحد کارگری «کمک»
اردیبهشت 94
همپوشانی مطالبات معلمان و کارگران
مستقل از اینکه آیا بین تشکلهای کارگری و تشکلهای صنفی معلمان رابطه ارگانیکی وجود دارد یا خیر، مطالبات و خواستههای کارگران و معلمان در یک هم سرنوشتی و هم سویی قرارگرفتهاند. برای درک و تحلیل این موضوع نیازی به رجوع به تحقیقات پیمایشی و فرمالیته دست راستی در دانشگاهها نیست که میکوشند با خطکشیهای کلیشهای در قالب متغیرها و پارامترهای تحصیلات، درآمد و.. بین طبقات فرودست جامعه گسست ایجاد نمایند.
جعفر ابراهیمی- فعال صنفی معلمان
شاخصهای عینی و ملموس زیست اجتماعی تمام زحمتکشان و مزدبگیران حکایت از این هم سرنوشتی دارد. اما برای توضیح و تبیین بیشتر کافی است نگاهی به جهتگیری و مطالبات کارگران و معلمان داشته باشیم.
اولویت مطالبات: با بررسی طرح مطالبات از سوی معلمان و کارگران بهوضوح میتوان به این نکته دستیافت که اولین و ضروریترین خواسته آنان رفع تبعیض و دریافت دستمزد بالای خط فقر است.
هم معلمان و هم کارگران در فراخوانها، بیانیهها و قطعنامهها اعلام کردهاند که دستمزد آنان که با خط فقر واقعی فاصله زیادی دارد و خواهان یک دستمزد عادلانه برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه هستند.
فراتر از این خواسته هم معلمان و هم کارگران بر مطالبات دیگری نیز تأکیددارند که خود بیانگر همسویی کارگران و معلمان است که در زیر به آن اشاره می شود.
حق تشکل یابی و عضویت در تشکلهای آزاد و نفی تشکلهای دولت ساخته: معلمان با حضور در تشکلهای صنفی و یا حمایت از فراخوان آنها نشان دادهاند که گرایش به تشکل یابی در بین معلمان به یک مطالبه محوری تبدیلشده است. این امر مستقل از آن است که کدام جناح سیاسی در رأس دولت باشد.
نگاهی به اعتراضات یک سال اخیر معلمان نشان از آن دارد که کانونهای صنفی بهعنوان مستقلترین تشکل موجود در بین معلمان از سوی معلمان با اقبال بیشتری روبرو بودهاند این در حالی است که در کنار فعالان مستقل، کانونها برای پیشبرد مطالبات صنفی متحمل هزینههای زیادی شدهاند تا جایی که دولتها میکوشند با محدود کردن آنها و ایجاد موانعی مانند غیرقانونی اعلام کردن و عدم مجوز برگزاری مجمع عمومی سد راه گسترش تشکلها شوند باوجوداین تشکل یابی به یک خواست واقعی تبدیلشده است و تشکلهای غیرمستقل و یا سیاسی نتوانستند افکار عمومی معلمان را جلب نمایند.
در سوی دیگر کارگران نیز علیرغم فشارها و هزینههایی که پرداختهاند هرگز از ایجاد و حمایت از تشکلهای مستقل دست برنداشتهاند، احکام قضایی و دستگیری کارگران اگرچه هزینههای مضاعفی را بر پیکره جامعه کارگری و فعالان وارد نموده است اما مبارزه برای رفع تبعیض و دستیابی به خواستهها از کانال تشکلها هرروز در سطحی گستردهتر مطرح می شود.
تأکید بر حقوق تمام زحمتکشان: معلمان با طرح آموزش کیفی و استاندارد گامهای اساسی برای توجه به جایگاه و وضعیت سایر اقشار جامعه برداشتهاند. تأکید معلمان بر حقوق دانش آموزان بخصوص دانش آموزان مناطق محروم، انتقاد و نفی خصوصیسازی آموزش عمومی و تأکید بر آموزش رایگان و تلاش برای احقاق حقوق کودکان بازمانده از تحصیل، همان نقطهای است که خواستهها و مطالبات معلمان را با سایر اقشار جامعه بخصوص کارگران پیوند میزند.
معلمان با هوشیاری و بنا بر وظیفه انسانی و شغلی خود نشان دادهاند که درک درستی از سپهر اجتماعی ایران دارند و برای پیشبرد جنبش نو پای خود نبایستی سایر زحمتکشان و منافع آنان در ساختار آموزشی را نادیده بگیرند.
بیشک تحقق نظام آموزشی دموکراتیک، مشارکتی، کیفی و پویا تأثیرات متقابلی بر زیست اجتماعی معلمان و کارگران و فرزندانشان دارد.
کارگران نیز با درک این سوگیری انسانی معلمان و ضمن اینکه حق تحصیل کیفی و رایگان را حق فرزندان خود میدانند از طرق مختلف از معلمان حمایت کردهاند، بخصوص طبقه کارگر در ایران که از خصوصیسازی و تعدیل نیرو بر تن خسته خود زخمها دارد نیک میداند که اجراشدن سیاستهای خصوصیسازی آموزش منجر به تبعیض مضاعف در وضعیت فرزندان آنان خواهد شد.
برخورداری از بیمه درمانی و تکمیلی مناسب و کارآمد: حق برخورداری از بیمههای تأمین اجتماعی مناسب برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه به یکی از اولویتهای مهم معلمان و کارگران تبدیلشده است. علت این امر کالایی شدن بهداشت از طریق خصوصیسازی مراکز پزشکی است.
اگرچه طرح بیمه سلامت میکوشد چیز دیگری را القا نماید اما بالا بودن هزینه درمان در بخش خصوصی و پایین بودن کیفیت خدمات در بخش دولتی و حجم عظیم بیماران در این مراکز خانوادههای معلمان و کارگران را برای برخورداری از امکانات پزشکی و بهداشتی با مشکل جدی روبرو ساخته است این واقعیت عینی و ملموس باعث شده است که این مطالبه به یکی از محوریترین مطالبات زحمتکشان ازجمله معلمان و کارگران تبدیل شود.
اعتراض به احکام قضایی و فضای امنیتی: معلمان در تمام خواستهها و مطالبات خود، بر این نکته تأکید کردهاند که پاسخ به مطالبات از سوی فرارستان نباید احکام قضایی و احکام اداری منتهی به اخراج، تبعید، تعلیق و… باشد آنها در برنامههای مختلف همواره خواستار لغو احکام قضایی و درونسازمانی علیه معلمان شدهاند این مطالبه از آنجایی ناشی میشود که معلمان حق فعالیت صنفی را یک حق طبیعی تلقی میکنند.
کارگران نیز به اشکال مختلف به احکام قضایی و احکامی که از سوی کارفرما علیه فعالان کارگری صادرشده است اعتراض کردهاند، کارگران همیشه بر این باور بودهاند که پاسخ حقطلبی آنان نبایستی برخوردهای قضایی و سرکوبی باشد و کارفرمایان بخش دولتی/خصوصی نبایستی نسبت به اعمال خشونت دارای مصونیت باشند.
صرفنظر از مطالبات خاص کارگران و معلمان، میتوان به رفع تبعیض جنسیتی در ساختار آموزش و محیط کار، دفاع از حقوق کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان کار و خیابان، اعتراض به تخریب محیطزیست و اعتراض به وضعیت فساد اقتصادی را به لیست مطالبات مشترک برخی فعالان کارگری و فعالان صنفی معلمان اضافه نمود که هر یک به فراخور موقعیت خود در جامعه و با ادبیات خاص خود آن را به شیوههای مختلف بیان نمودهاند.
منبع:تامین24-9اردیبهشت
معلم است دیگر …
معلم است دیگر… سرش را میتراشد تا شاگردش که سرطان گرفته و موهایش ریخته، سرکلاس خجالت نکشد؛ خودش را به آتش می اندازد تا جان دانش آموزانش را نجات دهد؛ دیسک کمرش را عمل کرده و چون نمی تواند به مدرسه برود دانش آموزانش را به خانه میآورد تا از درسهایشان عقب نیفتند.
معلم است دیگر…. جانش را برای تربیت دانش آموزانش کف دست میگیرد و به روستایی دور افتاده میرود و با آنکه بیشتر از یک سال است حقوقش را دریافت نکرده و بیمهای هم ندارد، باز هم دست از تلاش برنمیدارد و با سیستمی که هست قهر نمیکند.
به مناسبت روز معلم، روایات شجاعتها و قهرمانیها و تلاش برای شناسایی و تقدیر از معلمانی از این دست از یک سو و گلایهها و اعتراضات از وضعیت معیشتی موجود این قشر به اوج خود میرسد و چندی بعد به دست فراموشی سپرده میشود تا سال آینده که باز روز معلمی دیگر از راه برسد.
هرچند ماههاست که مسئولان آموزش و پرورش در پاسخ به گلایههای معلمان سکوت پیشه کردهاند و تا جایی که ممکن باشد از اظهارنظرهای رسانهای پرهیز میکنند، خالی از وجه ندیدیم که با چند معلم درباره “گذران زندگی” گفتوگویی داشته باشیم.
هرچند مشکلات معلمان ابعاد متفاوتی دارد، اما به نظر میرسد حفظ شأن و منزلت واقعی آنها در جامعه و رفع تبعیضات موجود در دریافت حقوق و مزایای این قشر در مقایسه با سایر کارمندان دولت از جمله دغدغههای مهم فرهنگیان باشد که در این گزارش تمرکز ویژهای بر مشکلات معیشتی معلمان داریم.
سال گذشته بود که معاون وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد متوسط حقوق فرهنگیان یک میلیون و پانصد هزار تومان است که با اعتراض بسیاری روبرو شد و بخش قابل توجهی از معلمان اذعان می کردند دریافتی شان کمتر از یک میلیون تومان است.
معلم بودن حس خوبی دارد اما…
“محمد. ه”، دبیر 30 ساله حرفه و فن یکی از شهرستانهای تهران که بیش از هفت سال سابقه تدریس دارد درباره معلم شدنش و مشکلاتی که پس از آن داشته این گونه میگوید: من عشق و علاقهام معلمی بودم و دبیری جزو اولین رشتههایی بود که در کنکور انتخاب کردم. معلم بودن حس خوبی دارد و زندگی کردن با این فرزندان معصوم بسیار شیرین است.
وی ادامه میدهد: اما باید واقعیات زندگی را هم دید. حقیقت این است که حقوق یک معلم کفاف تامین همه نیازهای یک خانواده را نمیکند. فرزندانم دارند بزرگ میشوند و هنوز خانهای برای خودمان نداریم و هر روز کرایه خانه بالاتر میرود و نمیتوانم حتی خانه بزرگتری اجاره کنم. دوسوم حقوقم صرف پرداخت قسطهای بانکی میشود و ناچارم برای گذران امور زندگی و تامین مایحتاج اساسی بعدازظهرها پا به پای یکی از بستگان در فروشگاه لوازم خانگی بایستم و تا 10 شب فروشندگی کنم.
این معلم از تفاوت دریافتیاش با سایر کارمندان دولت گلایه دارد و عنوان میکند: متاسفانه شخصی که در یک وزارتخانه دیگر کار میکند، تحصیلاتش با من که لیسانس دارم برابر و سابقه کاریاش حتی از من کمتر است؛ حقوق بهتری دریافت میکند. این ضعف اقتصادی باعث شده نگاه دلسوزانهای در جامعه نسبت به ما وجود داشته باشد و گاهی شأن و منزلت ما رعایت نشود.
محمد میافزاید: اطرافیانم میگویند معلمها وضعشان خوب است، درمانگاه دارند، خانه معلم دارند، فروشگاههای تعاونی دارند و… اما باید بیایید سری به این درمانگاهها بزنید. وضع ارائه خدمات خوب نیست، در این درمانگاهها دل نمیسوزانند و با بیمه طلایی هم که نمی شود کاری کرد، سقف تعهداتش پایین است. یک خدمت دندانپزشکی خوب نمی توانی دریافت نمی کنی و ترس داری مبادا پزشک درمانگاه وقت کافی برایت نگذارد و حالت را بدتر کند.
به چه سختیها که نیافتادم…
“رضا. ن ” یکی دیگر از معلمان این سرزمین است که حالا پس از سالها تدریس در مقاطع مختلف بازنشسته شده و به دلیل نشستن گرد گچ بر روی ریههایش در سالهای دور گرفتار یک بیماری تنفسی خفیف شده است. او از دورانی که گذرانده میگوید: ما معلمها نمیتوانیم بگوییم که در کارمان موفق بوده ایم یا خیر! بلکه قضاوت جامعه و ثمرات ما که دانش آموزان هستند گواه خواهند بود.
وی میافزاید: وقتی موفقیت دانشآموزانم را میبینم به خودم میبالم. امروز صاحب عروس و داماد و نوه شدهام ولی با حقوق 900هزارتومان گاهی خجالت میکشم که نمیتوانم آن طور که باید به فرزندان و نوههایم رسیدگی کنم.
رضا ادامه میدهد: چندماه دیگر آخرین فرزندم ازدواج میکند و برای راهی کردنش به چه سختیها که نیافتادم…
این معلم بازنشسته با بیان اینکه در دوران تدریس بیش از 15 سال اجاره نشین بودم تا آنکه توانستم با قرض و وامهای بانکی خانهای کوچک در شرق تهران دست و پا کنم، اظهار میکند: اغلب دوشیفت در مدرسه کار میکردم و شبها هم ترجمه می کردم تا بتوانم فرزندانم را آبرومند بزرگ کنم. حالا فرزندانی دارم که همگی به موقعیتها و جایگاه خوبی رسیدهاند و از این بابت همیشه شکر خدا را میگویم.
شغل دوم و سوم داشتن اظهر من الشمس است
“الف. م” معلم دبیرستانی در یکی از روستاهای اطراف تهران است و مدرک فوق لیسانس و 25 سال سابقه تدریس دارد. او نداشتن صنفی که بتواند مطالبات و دغدغههای معلمان را همانند سایر اقشار پیگیری کند، را یکی از ضعفهای موجود میداند و میگوید: گویی برخی میخواهند معلم ها در سطح پایینی زندگی کنند و به همین خاطر مدام درباره افزایش حقوق و پرداخت معوقات آنها اطلاع رسانی میکنند در حالی که درباره سایر وزارتخانهها اینگونه نیست. طوری شده است که مردم فکر میکنند حتما حقوق معلمها خیلی بالاست که مرتب هم درباره افزایش آن صحبت میشود.
وی ادامه میدهد: با افتخار اعلام میکنند که فرهنگیان را اسکان دادند، آن هم در مدارس. یعنی هنوز پس از 30 سال فرهنگیان نمیتوانند خانواده خود را به یک هتل معمولی ببرند؟ در این شرایط دیگر شغل دوم و سوم داشتن اظهر من الشمس است.
در ظاهر مشکل معیشتی ندارم
“ناصر.پ” دبیر علوم اجتماعی که 19 سال سابقه تدریس دارد هم با اشاره به اینکه آخرین دریافتیاش در سال گذشته یک میلیون و 350 هزار تومان بود، میگوید که “در ظاهر ” مشکل معیشتی ندارم و زندگی را میچرخانم اما اگر در خانه بنشینم و منتظر حقوق آخرماهم باشم این مهم مقدور نمیشود. بنده کار بنایی بلدم و بعدازظهرها به سراغ کار بنایی میروم. یک همکارم کار تاسیساتی میکند، دیگری در آموزشگاه رانندگی تعلیم رانندگی میدهد و ….. واقعیت این است که با داشتن چهار فرزند، حقوق معلمی به هیچ کجا نمیرسد و همان دوهفته اول تمام میشود.
بر اساس مطالعهای در سال 91، دوشغله بودن زمانی نمود مییابد که شکاف میان میزان درآمد و انتظارات معلمان منجر به تلاش برای کسب درآمد بیشتر و نهایتا اشتغال در بیش از یک محیط باشد. در این راستا نتایج پژوهشها حاکی از وجود همبستگی قوی و مثبت میان درآمدهای پایین در بخش دولتی و تلاش افراد برای کسب درآمد در بخش خصوصی است.
دوشغله بودن همانند هر پدیده دیگری دارای تبعات مثبت و منفی است که افت کیفیت تدریس، کاهش مهارت و خلاقیت، تحلیل قوای جسمانی، تضعیف روابط خانوادگی و … از جمله تبعات منفی آن است.
گوشه هایی ازیک گزارش ایسنا بتاریخ12اردیبهشت
دوازدهم اردیبهشت ماه1394