کریم قصیم
حدود 18 سال پیش، سالی پس از شروع پروژه مذکور، برای نخستین بار دراپوزیسیون خارج کشور موضوع فوق را مورد سنجش و روشنگری قرار دادم. آن نوشته نسبتاً طولانی هنوز هم می تواند در توضیح علل و عوامل این فاجعه برای خوانندگان علاقمند به حفظ محیط زیست ایران مفید و کمک کار باشد. احداث «آزاد راه تهران – شمال»، درکنارسدسازیهای بی رویه (فاقد ارزیابی اکولوژیک) «سردارسازندگی»، یکی ازپروژه های اصلی غارتگری / ویرانگری محیط زیست شمال ایران و عامل نابودی عرصه های جنگلی، فرسایش خاکها ورانش زمینها ، سیل و خرابی محیط و آلودگی رودها طی دو دهه اخیر بوده است.
شاهکار سردار ویرانگری (1)
(“آزاد راه تهران- شمال”، غارتگری عرصه های جنگلی و دیگرعواقب زیست محیطی )
به چند خبر و تفسیرکوتاه زیر – به عنوان نمونه از انبوه اخبار و گزارشهای مشابه- توجه کنید:
– سایت کانون دیده بانان زمین ، تشکلی غیر دولتی ، زیست محیطی و غیر انتفاعی در ایران:
آزاد راه تهران- شمال،طرح بیابان سازی تهران– شمال[دراثرجنگل تراشی گسترده]
– مشرق، اردیبهشت 93 ،
به گزارش مشرق، صدوق به اشتباهات زیست محیطی کشور اشاره کرد و ابراز داشت: آزادراه تهران-شمالاشتباه بزرگ سازمان حفاظت محیط زیست کشور بود، اقدامی که در آن شش شهرکشور حذف شد تا این جاده و این بزرگراه در کشور احداث شود، درست مثل اینبود که یک انسان کلیه اش را بفروشد تا برای خانه اش ویدئو بخرد.
– خبرگزاری مهر- 8 آبان 93 :
رانش آزادراه تهران- شمال عامل بروز سیلاب در نوشهر و چالوس و سقوط دامنه ها… به گفته وی پیمانکار آزادراه تهران- شمال در این منطقه تمهیدات لازم را برای مهار دامنه های لغزشی که بر اثر جاده کشی در آن ناحیه ایجاد شده را انجام نداده به همین دلیل بارندگی های اخیر موجب لغزش و رانش آن شده است.
+++
حدود 18 سال پیش، سالی پس از شروع پروژه مذکور، برای نخستین بار دراپوزیسیون خارج کشور موضوع فوق را مورد سنجش و روشنگری قرار دادم. آن نوشته نسبتاً طولانی هنوز هم می تواند در توضیح علل و عوامل این فاجعه برای خوانندگان علاقمند به حفظ محیط زیست ایران مفید و کمک کار باشد. احداث «آزاد راه تهران – شمال»، درکنارسدسازیهای بی رویه (فاقد ارزیابی اکولوژیک) «سردارسازندگی»، یکی ازپروژه های اصلی غارتگری / ویرانگری محیط زیست شمال ایران و عامل نابودی عرصه های جنگلی، فرسایش خاکها ورانش زمینها ، سیل و خرابی محیط و آلودگی رودها طی دو دهه اخیر بوده است.
آن نوشته بلند را(*) دردو سه نوبت تقدیم می کنم . تیرماه 1394- کریم قصیم
+++
اسفند 76/فروردین 77 : با این نوشته، نخست میخواهم توجه خوانندگان را به یک واقعه شدیداً مخرّب و مبرم محیط زیست ایران جلب کنم. بعلاوه، توسط همین روشنگری میتوان به چند مسألهٌ مهم دیگر نیز آگاه شد.
اصل موضوع، که جنبهٌ حادّی هم دارد، از حدود 15ماه پیش در محافل دانشگاهی ایران، همینطور بین مردم و علاقمندان محیط زیست، بحثها و نگرانیهای شدیدی برانگیخته عبارت است از مسألهٌ احداث «آزاد راه تهرانـ شمال» و عواقب وخیم آن.
همینجا اشاره کنم که سابقه و حتی برنامهریزی اولیهٌ این طرح بهزمان رضاشاه برمیگردد، اما در بهروز شدن، پروسهٌ تصویب و عملیات اجرایی این «شاهراه» اکنون چنان رگههای ضخیمی از سود و سیاست آخوندی بههم تابیده که دلواپسی اولیهٌ محیط زیستی، خیلی زود ما را بهفهم حقایق مهم دیگری راهنمایی میکند.
همانطور که اشاره کردم، طرح اولیهٌ این پروژه 60سال در بایگانی وزارت راه گردوخاک میخورد. هربار هم که روی میز می آمده، مردود بهگوشهٌ آرشیو برمی گشته است، ازجمله در سال72 در کابینهٌ اول رفسنجانی. منتها از چندسال پیش بدین سو محافل قدرتمندی از بالاترین سطوح رژیم روی این طرح انگشت گذاشته و ولکن هم نبوده اند.
سرانجام در سال74 اول آن را بهتصویب مجلس رساندند و بعد «آش خاله» را گذاشتند جلو دولت.دردورهٌ دوم رفسنجانی، بالاخره درمورداجرای این طرح بین جناحهاتوافق شدو باعقد قراردادی ، سرمایهگذاری و بهرهبرداری از آن به «بنیاد مستضعفان» واگذار شد.
این طرح نمونهٌ شاخصی است از سلطه ی سوداگری بر اوضاع و احوال کشور. مظهری از نوع “سرمایهگذاریهای” بزرگ و ویرانگر در عین بیاعتنایی دولت ومسئولان طرحها به الزامات محیط زیستی و حتی زیرپا گذاشتن آشکار قوانین و مقررات خودشان.
پیگیری روند و رویدادهای این پروژه، جنبه های تکاندهندهیی ٌ را نیز بهما نشان میدهد:
ـ امور و سمتگیری تعیینکنندهٌ ضد محیط زیست، یا بهطور کلی راه و چاه حفاظت محیط زیست ایران، اساساً در سیاستهاو طرحهای کلان- اعم از نهادها و دولتها – تعیین تکلیف میشود.
ـ نظام/نهادها و دولتهای حاکم از ابتدا عامل اصلی تخریب محیط زیست ایران بوده اند.
ـ مانورهای دولت خاتمی ـو سوگلی کابینهاش، معصومه ابتکارـ ازسر عجز و ناتوانی صورت میگیرد و جز اشاعهٌ توهم، خاک پاشیدن به چشم مردم، درعین تشدید و گسترش تخریب محیط زیست کشور، محصولی ندارد. اساساً نظام در امر اصلاحات عقیم و طبعاً جناههانیز عاجزاند.
فاجعه ای درشرف تکوین
پروژهٌ ایجاد «آزادراه تهرانـ شمال» که به اعتراف بعدی مدیر اجراییش ـدر روزنامهٌ سلام، 2تیر76ـ «یکطرح محرمانه» بوده، با مراسم و تشریفات ویژه در اواخر پاییز سال75 «بهدست پربرکت سردار سازندگی» افتتاح میشود. حجم گستردهٌ اخبار و گزارشهای تبلیغاتی و مجیزگویانه، با عکس و تفصیلات حضور آخوندهای کلهگنده در این برنامهها، جملگی مبیّن این است که دولت، با پشتیبانی «مقام ولایت»، میخواسته فیلی هوا کند:
«همزمان با خجسته سالروز بعثت حضرت رسول اکرم(ص) عملیات اجرایی آزادراه تهرانـ شمال، بهعنوان بزرگترین طرح راهسازی کشور، با حضور نمایندهٌ ولیفقیه در استان مازندران، نمایندهٌ مردم مازندران در مجلس خبرگان، استاندار مازندران، امامجمعهٌ چالوس و فرماندار شهرستانهای نوشهر و چالوس، در مرزنآباد مازندران آغاز شد. همزمان …مراسم دیگری در انتهای کمربندی غربی تهران برگزار شد و رئیسجمهوری با حضور در این مراسم ازطریق ارتباط تلفنی دستور آغاز عملیات اجرایی این مسیر از مقصد را صادر کرد» (روزنامهٌ ایران، 5دی75).
همین نشریه با تیتر درشت طرح مزبور را«تبلور مدیریت آگاهانهٌ رئیسجمهوری و عزم ملی در دوران توسعه و سازندگی کشور» نام گذاشته بود. درواقع با یک کارزار سنگین تبلیغاتی، که سران دوجناج مهم آنزمان پشت آن بودند، میخواستند این پروژه را، خارجاز دعواهای جناجی، بهمثابه «یک طرح عمران و آبادانی کشور» و کل نظام بهخورد مردم دهند. ولی محتوای طرح به همت اساتید و کارشناسان دلسوز از مدتها پیش لو رفته بود و به رغم تبلیغات نمایشی در باب “عزم ملی سردارسازندگی” و . . . مخالفتهاوافشاگریهائی انتشار یافته و اهل علم و دانش طیّ نامه ها و شرح و تفصیلهای متعدد، از “فاجعه ای درشرف تکوین” خبرمی دادند:
«این طرح بزرگترین مخاطرهیی است که ممکن است بخشی از جنگلها و مجموعهٌ بههمبستهٌ زیستمحیطی شمال را نابود کند… فاجعهیی درشرف تکوین است… وانمودکردن طرح بهعنوان بیسابقهترین طرح آبادانی و عمران موجبی کافی برای حصول مشروعیت و قانونیت آن نمیتواند باشد.» (اطلاعات، 27بهمن75)
ولی به اشاره سران جناحها و صاحبان قدرت قاهره نظام،
آن موج تبلیغاتی که با افتتاح طرح شروع شده بود تاپایان دورهٌ رفسنجانی نیز ادامه یافت. یک نمونه:
«آزادراه تهرانـ شمال ـبزرگترین پروژهٌ راهسازی در طول تاریخ کشورمانـ بهمرحلهٌ اجرا درآمد… این راه کمک مؤثری بهتوسعهٌ پایدار و امنیت نیز هست.»
(گزارش ویژهٌ روزنامهٌ همشهری، 17اردیبهشت76)
فقدان ارزیابی زیستمحیطی و دیگر همدستیها
تخریب فزایندهٌ جنگلهای شمال و پیامدش فرسایش خاک و سیلهای شدید، که هربار خرابیهای گسترده و خسارتهای کمرشکن بهبار میآورد، سالهاست مردم و کارشناسان را نسبتبه مسائل محیط زیست شمال حساس کرده است. سطح آگاهی مردم از علل و عوامل سوداگرانه و سیاستهای مخرب آخوندی بهکلی با گذشته فرق کرده است. مردم بهمسائل محیط زیست توجه پیدا کردهاند. یک قلم فقط رسانههای رادیو تلویزیونی مقاومت، از 3سال پیش مرتب بخشهای گوناگون بحران محیط زیست و دلایل سیاسی و سودجویانهٌ آن را شرح دادهاند. بنابراین در این رابطه یک پتانسیل اعتراضی وجود داشت، بهخصوص دربین کارشناسان دلسوز و استادان دانشگاه و کارمندان محافظ جنگلها و مراتع و پناهگاههای حیاتوحش. همین پتانسیل، از یکطرف محیط غیردولتی را برمیانگیخت و ازسوی دیگر تضادهای درونی دستگاههای ذیربط دولتی را فعال مینمود. لذا بهمجرد علنی شدن طرح مذکور، هنوز کلنگ آن بهزمین نخورده، موج نامههای اعتراضی، اعلام نگرانی و مخالفت و غیره بهراه افتاد و چیزی نگذشت که انتقادهای کارشناسان در درون سازمان حفاظت محیط زیست بالا گرفت، بهخصوص که تصویبکنندگان و مجریان طرح آشکارا پا روی «قانون» گذاشته و با بیمحلی اهانتآمیزی، ادارهٌ «محیط زیست استان تهران» را نیز دور زده بودند:
«مدیرکل محیط زیست استان تهران گفت: احداث آزادراه تهرانـ شمال، توجیه زیستمحیطی ندارد… در بندیک تبصرهٌ82 قانون برنامهٌ دوم توسعهٌ اقتصادیـ اجتماعی کشور نیز آمده است که “طرحها و پروژههای بزرگ خدماتی باید قبلاز اجرا و در مرحلهٌ انجام مطالعات ِ امکانسنجی و مکانیابی، براساس الگوهای مصوب شورایعالی محیط زیست مورد ارزیابی زیستمحیطی قرار بگیرد و سپس اجرا شود” که توسعه به ضدتوسعه تبدیل نشود…
متأسفانه سازمان محیط زیست هیچگونه اطلاعاتی از چگونگی مطالعات فنی، اکولوژیکی و اقتصادی پروژه در اختیار ندارد و مشخص نیست اگر چنین مطالعاتی صورت گرفته چرا نتایج آن به سازمان محیط زیست ارائه نشده است… بهرغم تماسهای مکرر با مسئولان اجرایی و دستاندرکاران امور برنامهریزی کشور، هیچگونه پاسخی در اینزمینه دریافت نشده است. سازمان محیط زیست با اجرای این پروژه با شرایط موجود مخالف است.»
(اطلاعات، 14آذر75)
جالب است که فقدان «ارزیابی زیستمحیطی»، پیشاز شروع عملیات اجرایی،آن هم توسط یکمقام رسمی و مسئول مستقیم اداری به صراحت اعلام میشود. باوجوداین، نهکسی جلو عملیات را میگیرد و نه متخلفان به موضعگیری رسمی مزبور محل میگذارند.
پروژهٌ «غیرقانونی» توسط بالاترین مقام قوهٌ اجرایی رژیم، بههمان صورتی که در بالا اشاره کردیم، با بوق و کرنای تبلیغاتی افتتاح میشود.
اصلاً ماجرای «قانونی بودن» این طرح بهنوبهٌ خود یکرسوایی بزرگ و مصداق نوع درک ورفتار بالاترین مسئولان رژیم نسبت به قوانین خودشان است.جوانب دیگر این فساد هم، پساز شروع کار رفتهرفته رومیآید. مدیرعامل «شرکت آزادراه تهرانـ شمال»، که ظاهراً پشتش به بالابالاها گرم است و بهعنوان همهکارهٌ عملیات اجرایی، با رسانهها وحتی کارشناسان مخالف نیز طرف میشود،در برابر شمار زیادی از استادان دانشگاه چنین مدعی می شود:
«این طرح دوبار در هیأت وزیران مطرح شده است. وزارت راه و ترابری و سازمان محیط زیست آن را تأیید کرده اند.»
(همایش آزادراه تهرانـ شمال،8بهمن75،ماهنامهٌ صنعت حملونقل،فروردین76)
بنابراین، باتوجه به موضعگیری آشکار مدیرکل «محیط زیست استان تهران»دربارهٌ فقدان ارزیابی زیستمحیطی وغیرقانونی بودن آن، تأیید بهدستآمده درهیأت دولت نه برپایه رعایت قوانین جاری خودشان،بلکه با نوعی توافق وهمدستی وزارتخانهها و ریاست سازمان محیط زیست کسب شده است. شاید به همین علت هم خود طرح مُهر «محرمانه» میخورد؟!
در اواخر دیماه75، یعنی یکماه بعداز آغاز عملیات خاکبرداری در جنگلهای شمال، رئیس سازمان جنگلها و مراتع کشور در پاسخ به پرسش خبرنگار روزنامهٌ سلام، راجع به آثار مخرّب این پروژه بر جنگلهای شمال، مدعی میشود: «من هنوز نقشهٌ طرح آزادراه تهرانـ شمال را ندیدهام» (سلام، 29دی75).
درحالی که چندی بعد، همان آقای مدیرعامل شرکت، طی یک «گزارش ویژهٌ» تبلیغاتی، صریحاً بهموافقت سازمان جنگلها و مراتع نیز اشاره میکند:
«این طرح با هماهنگی سازمان جنگلها و مراتع کشور[تحت مسئولیت وزارت سازندگی] و سازمان حفظ محیط زیست بهتصویب رسیده است.» (همشهری، 17اردیبهشت76)
علاوه بر تصویب غیرقانونی این پروژه توسط «هیأت دولت»، بنا بهگفتهٌ مدیرعامل مذکور، مجلس آخوندی هم محرمانه بر آن صحه گذاشته بوده: «در سال1374 هم مجلس شورای اسلامی این طرح را بهتصویب رساند» (ماهنامهٌ صنعت حملونقل، اردیبهشت76).
باتوجه به سرمایهگذاری بنیاد مستضعفان، معنای گفتههای مزبور روشن است. تصمیم به اجرای این طرح، خارج از ضوابط قانونی خودشان، با همدستی هردوجناح حکومتی در بالاترین سطح بهتصویب رسیده بوده و به همین علت طرح محرمانه تلقی میشده است.
– ادامه دارد –