مشعلی در تاریکی وعده می دهد
ما را به معجزه همبستگی خود
با هررفیق عهد و پیمان بندیم
پیش بسوی انقلابی دیگر.مشعلی از ساکنان دماوند کوه
ما را با نام کاوه نهیب میزند
لحن فرمان او آمیخته است به امید
از پرواز دیگر سیمرغ بر فراز کوه.
با هررفیق عهد و پیمان بندیم
پیش بسوی انقلابی دیگر.مشعلی از ساکنان دماوند کوه
ما را با نام کاوه نهیب میزند
لحن فرمان او آمیخته است به امید
از پرواز دیگر سیمرغ بر فراز کوه.
او مشعلی ست ز نسل های آن دیار
نسل دشمنان ضحاک تازی تبار
گرچه از یاد بردگان آتشکده ایم
در نگاه او ما بازماندگان کاوه ایم.
مشعلی آویخته به پرتوی آفتاب
در نومیدی ما میدمد حس انقلاب
تا خاک باز ستانیم از مهاجمین ضحاکی
پاس داریم آزادی را چو مردمک چشم.
جهانشاه رشیدیان