در متن جلد دوّم کتاب دربارهی بازگشت مصدّق به ایران پس از خاتمهی تحصیل و کوششهای علمی و اقدامات فرهنگی از جمله تألیف و انتشار کتاب «کاپیتولاسیون و ایران»…، و عضویت او درحزب اعتدال و در کمیسیون تطبیق حوالجات، و همچنین چهارده ماه تصدّی معاونت وزارتِ مالیه و عضویت در جمعیّت دموکرات ضدّ تشکیلی آوردهام.
بازگشت مصدّق به ایران با آغاز جنگ خانمانسوز و ویرانگر اوّل جهانی توآم بود. شروع جنگ اوّل جهانی«درسرتاسر اروپا قسمت عظیمی از آسیا را گرفته که از سالها قبل مقدّمات آن فراهم شده بود میان دول اتّفاق مثلّث (فرانسه و انگلستان و روسیه) با دول اروپا مرکزی ( آلمان و اتریش) آغازگردید. به تدریج دولتهای صربستان، بلژیک، رومانی، ژاپن، ایالات متّحدۀ امریکا، یونان، ایتالیا، پرتقال و چند کشور دیگربه دول اتّفاق مثلّث پیوستند و دولتهای عثمانی و بلغارستان نیزبه صف دول مرکزی ملحق شدند و جنگ کاملاً جنبۀ جهانی پیدا کرد.
قتل ولیعهد اتریش به دست یک [جوان] صرب بهانهی شروع جنگ بود ولی علّت اصلی آن تضادّ منافع استعماری دول اروپا بود که از پیشرفتهای سیاسی و نظامی آلمان و اتریش و نقشههایی که دول مزبور جهت دستاندازی به مستعمراتشان داشتند احساس خطر نموده زمینهی شروع جنگ را فراهم ساخته بودند.» علیرغم اعلام بیطرفی ایران قبلاً « سیطرهی مشترک روس و انگلیس بعد از عقد معاهدهی 1907 و تعیین مناطق نفوذ خود بر سراسر ایران حکمروا بود.
بخش شمالی کشور در اشغال روسیه بود و نیروهای بریتانیا، اگر چه به صورت پراکنده استقرار یافته بودند ولی در مقامی بودند که بر نواحی جنوبی مسلط باشند.» اختلاف و چنددستگی و از هم پاشیدگی در درون ساختار سیاسی ایران و همچنین بینظمی و هرج و مرج، راهزنی اجتماعی و بحرانهای فزایندهی مالی، پولی و اقتصادی ایران و « ناتوانی حکومتها در جمع آوری مالیات و خالیتر شدن خزانهی دولت »و ویرانی شهرهای مختلف ایران در اثر مداخلات مکرّر روس و انگلیس و حکومتهای ملوکالطوایفی یا خانخانی باعث آن گردیده بود که حکومتها هیچگاه بیش از چند ماه دوام نیاورند.
در همان بدو شروع جنگ اوّل جهانی در فرمان احمد شاه راجع به بیطرفی دولت ایران خطاب به مستوفیالممالک رئیسالوزرای وقت ایران آمده است: « دولت ما در این موقع مسلک بیطرفی را اتّخاذ و روابط دوستانهی خود را با دول متخاصمه کماکان حفظ و صیانت مینماید». امّا قوای تجاوزگر و اشغالگر متّفقین با نقض بیطرفی، ایران را به اشغال خود در آوردند و حیات و بقاء استقلال و تمامیّت ارضی ایران را به خطر انداختند.
سر پرسی سایکس، ژنرال بریتانیایی که در سال 1916 فرماندۀ پلیس جنوب ایران ومأمور سرکوب مبارزان و مقاومت مردم جنوب شد و بخش زیادی از دوران چهار سالهی جنگ (۱۹16 تا ۱۹۱۸) را در ایران گذرانده، «در گزارشی از آن دوران که برای مؤسّسهی سلطنتی مطالعات جغرافیایی در لندن تهیّه کرده بود»، مینویسد: « تا پیش از سال ۱۹۱۴ بسیار بعید به نظر میرسید که کشوری چون ایران، با آن فاصله از اروپا، به صحنۀ جنگ بدل شود. در آن زمان اگر کسی میگفت که نیروهای بریتانیایی بارها و بارها در این استان وآن استان ایران رژه خواهند رفت، همه میگفتند عقلش را از دست داده.» به نظر محمّد قلی مجد پیامدهای جنگ اوّل جهانی از جمله « قحطی بزرگ از 1917 تا 1919 بزرگترین فاجعهی تاریخ ایران و فراتر از تمامی وقایع پیش از آن است. » و به روایت میروشنیکف ( Miroshnikov, Lev Ivanovich) «جنگ جهانی اوّل برای مردم ایران بداقبالیها و مشقّات بی شماری به همراه آورد .
مناطق وسیعی در اثر جنگ تخریب شده، دهها هزار ایرانی دچار قحطی شدند یا پس از بیماری مردند، بسیاری زندگی خود را در اثر عملیات نظامی از دست دادند و یا خسارت دیدند .» در ادامهی جنگ اول جهانی در بارهی این فاجعۀ قرن بیستم که به ایران تحمیل گردید در جلد سوّم کتاب «مصدّق، نهضت ملّی و رویدادهای تاریخ معاصرایران » خواهم آورد.