مبارزی بی باک، علی اصغر حاج سید جوادی در گذشت

علی اصغر حاج سید جوادی را من می شناختم و بارها او را دیده بودم. او در آزادی خواهی و آن چجه را باور داشت بسیار یکدنده بود و حاظر نبود چیز خلاف آنرا بشنود. او در مورد آنچه را آزادی میدانست بسیار متعصب بود. من بارها به او گفتم که اگر چه استبداد شاهی و سلطنت را نه من قبول دارم و نه ازش دفاع می کنم اما راه این پنبود که شما ها دونسل پیش از نسل من جلو پای ما گذاشتید. به او گفتم که حاجی و او حرف مرا قطع کرد و گفت که اصلا و ابدا از مذهب بریده و ایکاش می توانست این نامی را که نحس شده از خودش بزداید اما با این سن و سال بسیار دیر شده. ادامه دادم که جناب کسی که صدای پای فاشیسم شنیده بودید. بله اما چظور شما و امثال شما ندیدید این طوفان سهمگین را که می آمد! و او البته سرسخت می گفت دیدیم و گفتیم اما جو آنچنان بود… به او گفتم جناب علی اصغر شما خودتان این جو را به وجود آوردید! چرا صدای «صدای شما را شنیدم » شاه را نشنیدید؟ و او البته با صداقتی عجیب سرسختانه از کارهایش دفاع می کرد. آما جناب فرهنگ قاسمی تمامی کسانی فحاشی کرده اند هم یا خودشان و یا پدران و مادرانشان در این فاجعه ی بی همتا دست داشته اند و حالا دهان به ناسزا گشاد کرده اند. چه آنهایی که شاه پرستند و چه آنهایی که حالا به این نتیجه رسیده اند که این اسلام بوده که هم شاه را و هم ملا را و هم مردمک ایران را بیمار کرده بوده است. در هر حال آدمی بود به نهایت شریف و انسان. من با بسیاری از آنچه می گفت مخالف بودم اما امروز غمی سنگین دارم. و در اینجا یادآور شوم که اگر چه با آمدن این نظام ضد بشری اسلام ضد بشر ما هزینه و تاوانی بس سنگین پرداختیم و هموز نیز خواهیم پرداخت. اما تخریب این دین ناپاک و ناپاکی و ساختمان اهریمنی این دین توسط خود این پتیارگان برقدرت کاریست به نهایت بزرگتر از آن و این هزینه. من امروز از خیابان مولوی تا لاله زار را پیاده امدم. از توهینهایی که به اسلام و حکومت اسلامی و قرآن و معصومین و مقدسین می شد که گاها صریح و گاها در لفافه بود بسیار لذت بردم. این تخریب را اگر آمریکا و اسراییل با تمام قدرتشان انجام میدادند هرگز چنین نتیجه ای عمیق و همیشگی به بار نمی نشاند. در ضمن دستتان درد نکند و ادامه بدهید. به نظرم باید در سایتتان تقاضا کنید که هر کس آمد آنرا به دیگران بشناساند.