لطفا کمی وقت بگذارید و بخوانید.!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

کاوه شیرزاد

 ما در ایران تبعیض مضاعف علیه هموطنان کُرد داریم که بشدت محکوم است، اما #کردستیزی نداریم. ترم کردستیزی در ابعاد سیاسی دستاویز عده‌ای از فعالین افراطی کُرد می‌شود تا در منطقه‌شان جنگ مردم علیه مردم را تبلیغ و ایده‌های افراطی و جدایی‌طلبانه را تقویت کنند. آن‌ها در مناطق کُرد این ادعای دروغ را می‌کنند که ظلمی که به کُردها می‌شود، منحصر به ج.ا نیست و به قول خودشان توسط سایر ملل ایران، بخصوص ملل فارس، صورت می‌گیرد. در جامعه بین‌الملل نیز چنین وانمود می‌کنند که جدایی‌طلبی آن‌ها مشروع است، زیرا یک اقدام سیستماتیک از طرف مردم ایران و ج.ا برای مبارزه با کُردها در جریان است. در این میان، به‌خاطر روح #ناسیونالیسم_کور_کردی، نه #احزاب_کرد و نه فعالین میانه‌روی کُرد در برابر چنین افراد افراطی نمی‌ایستند و سکوت توأم با رضایت می‌کنند. ما نمی‌توانیم جدایی‌طلبی را منع کنیم. حتی یک خانواده هم در منزلشان می‌تواند ادعای داشتن یک کشور مستقل را داشته باشد. افرادی حق دارند دنبال کشوری صددرصد زنانه یا مردانه باشند، اما ما می‌توانیم از تبدیل شدن به تریبون و وسیله تبلیغات این افراد خودداری کنیم. لازم نیست ما برای اثبات دموکرات بودن خودمان، مدام افرادی را که افکار مناسبی برای سوءاستفاده ج.ا و ترساندن مردم دارند، تبلیغ کنیم. این سند دموکرات بودن ما نیست. اگر در یک کشور معمولی بودیم، شاید این ایده‌ها جدی گرفته نمی‌شد، اما چنین ایده‌هایی باعث نگرانی مردم از سرنوشت بعد از ج.ا می‌شود و عده‌ای از مردم را به سمت سلطنت‌طلبان و ناسیونالیست‌های افراطی و عده‌ای دیگر را به سمت ج.ا سوق می‌دهد. زیرا چه دوست داشته باشیم یا نه، مردم ایران از تجزیه و جنگ داخلی می‌ترسند و وقتی می‌بینند چنین ایده‌هایی تبلیغ می‌شود، در برخورد با ج.ا تردید می‌کنند و ما، چه هموطنان دوست‌داشتنی کُرد و چه سایر هموطنان، در برابر ج.ا تنها می‌مانیم و همگی ضرر می‌کنیم. ما نباید مبلغ ایده‌هایی شویم که سود آن به جیب دیکتاتوری می‌رود. در این مورد باید موارد زیر را در نظر داشته باشیم: استبداد اغلب تر و خشک را با هم می‌سوزاند. فرقی هم نمی‌کند گیلک، بلوچ، فارس، ترک، عرب یا لر باشد؛ هرکسی با دیکتاتوری همراه نباشد، قربانی می‌شود. در تهران، کرج، اراک، اصفهان و شیراز، به‌خاطر اینکه طبقه متوسط بیشتری وجود داشت و نمی‌توانستند بی‌طرف باشند، در برخورد با ج.ا کمتر از سایر نقاط ایران هزینه ندادند. ما همه قربانی ج.ا هستیم و سند‌سازی جداگانه ظلم به ما باعث مشروعیت مضاعف ما نمی‌شود. درباره همه اقوام ایرانی کم و بیش جوک و پیش‌داوری‌های نادرست وجود دارد، حتی تهرانی‌ها. در فرانسه که من زندگی می‌کنم، مردمان برخی از مناطق صددرصد فرانسوی به‌خاطر لهجه و محل زندگی‌شان فکر می‌کنند شانس کمتری برای دستیابی به فرصت‌ها دارند. در همین فرانسه، مردمانی هستند که زبان متفاوتی با فرانسوی دارند که رسمی نیست. کم و بیش در تمام دنیا، حتی آمریکا و کانادا، چنین تبعیض‌هایی وجود دارد و متأسفانه برابری کامل فرصت‌ها و امکانات در هیچ جای جهان ایده‌آل نیست. اینکه عده‌ای معدود در ایران جوکی علیه قومیتی می‌گویند یا پیش‌داوری‌های زشتی در مورد مردم مناطق مختلف دارند، موضوعی است که در تمام جهان رایج است و نباید سند‌سازی برای قرار دادن مردم در برابر مردم یا تبلیغ ایده‌های عقب‌مانده جدایی‌طلبانه باشد. مردم ایران در حال آموختن در نظامی هستند که آموزش برایش اهمیتی ندارد. فعالان افراطی کُرد ادعا می‌کنند احزاب و خود آن‌ها نمایندگی تمام مردم کُرد را دارند و هر اَکت و فعالیت مردم کُرد را به نام خود و قسمتی از تأیید ایده‌های عقب‌مانده خود سند می‌زنند. این باعث می‌شود وقتی یک هموطن کُرد دستگیر می‌شود، در پازل تحقق ایده‌های عقب‌مانده آن‌ها معرفی شود و هزینه‌های مضاعفی را متحمل گردد. این روند باید متوقف شود. کُردها جامعه‌ای متکثر دارند که با احزاب همراه یا غیرهمراه هستند. سند زدن فعالیت‌های آن‌ها به نام فعالان تندرو یا احزاب، کار زشت و نادرستی است. روح ناسیونالیسم عقب‌مانده کُردی باعث می‌شود هرگونه انتقاد به جامعه کُرد، توسط فعالان افراطی برابر با کردستیزی تعبیر شود و جامعه در معرض نقد و اصلاح قرار نگیرد. کسی که در این جوامع با ایده‌های افراطی‌ها همراهی نکند، ممکن است به نادرستی به‌عنوان جاش و خائن معرفی شود و این می‌تواند فضای تکثر را نابود کند. من بارها مخالفت خودم را با ناسیونالیسم افراطی وطنی بیان کرده‌ام و ابایی از مخالفت با انواع دیگر ناسیونالیسم افراطی ندارم. پشت ناسیونالیسم افراطی، دریایی از خون و تنش است که به روند دموکراسی‌سازی و آسایش شهروندان کمکی نمی‌کند. این ناسیونالیسم افراطی که متأسفانه در احزاب کُرد نیز ریشه زده، اغلب باعث شده احزاب کُرد حتی توان نوشتن یک سند مشترک با سایر اپوزیسیون ایران را نداشته باشند. در #منشور_مهسا دیدیم چگونه حساسیت‌های عقب‌مانده روی کلمه تمامیت ارضی باعث حواشی ابلهانه شد. هم کُردهای افراطی و هم شرکای سلطنت‌طلب آن‌ها این موضوع را دستاویز حمله کردند و یک شانس را نابود کردند. شخصاً این تجربه را دارم که احزاب کُرد به‌خاطر حساسیت‌های موجود (به غیر از آقای مهتدی) حتی نتوانستند یک روز در کنار شورای گذار بنشینند. ده‌ها سال پیش نیز بیش از پنجاه جلسه مشترک به همراه خود پهلوی و بسیاری دیگر از رؤسای احزاب کُرد داشتیم تا منشوری بنویسیم، اما در آخر این‌قدر روی کلمات بحث شد که نفهمیدیم آخرین توافق ما روی چه سندی بوده و جمع از هم پاشید. احزاب کُرد به‌جای کار مشترک با اپوزیسیون ترجیح دادند جامعه ملل ایران را خلق کنند و از هر جای ایران، به قول خودشان ملل ایران نمایندگانی برگزینند که تا به حال کوچک‌ترین دستاوردی نداشته‌اند. پس وقتی ما در این موارد می‌نویسیم، فَکت داریم. ما به‌عنوان قسمتی از مردم و فعالیت، متعهد به مبارزه با هرگونه تبعیض هستیم و می‌خواهیم در آینده ایران، همه هموطنان احساس کنند شهروند درجه‌یک هستند. درد و ظلم مضاعفی که به هموطنان کُرد شده است را درک می‌کنیم و امیدواریم خارج از موضوع افراطی‌های کُرد، این روند تبعیض‌آمیز در همه اشکال فرهنگی، سیاسی، اداری، جغرافیایی و قومی و مذهبی رفع شود. وجود فعالین افراطی در یک منطقه باعث نمی‌شود ما به دردهای مردمان آن مناطق بی‌تفاوت باشیم.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.