مجید صدقی
وعد الخطیب , یک زن جوان سوری که به هنگام ناآرامی ها و جنگ در حلب زندگی میکند زیربمباران وحشتناک روزانه به زندگی خود در حلب ادامه داده و بموازات آن برای ثبت این نابسامانی ها و تلفات بیشمار روزانه دراین شهرتصمیم به تصویربرداری میگیرد. اودرکنارهمه این مصیبت ها به فردای بهترامیدواراست .باشدت گرفتن بمباران ها و خرابی ها , وعد و همسرپزشکش حمزه درتصمیم برای ترک شهرودیار , ونگهداری از دخترکوچکشان سما و ماندن تا آزادی کشورشان درتردید هستند ولی سرانجام برای نشان دادن این همه فجایع به دنیا با سرزمین مادری شان وداع میکنند.
قتل عام درحلب
فیلم مستند ( برای سما ) که درآخرین جشنواره سینمایی کن فرانسه جایزه دوریین طلایی بهترین فیلم مستند و اخیرا جایزه بزرگ جشنواره جهانی ( جنگ برروی پرده سینما ) را دریافت کرد بی تردید یک تجربه استثنایی درسینماست . فیلمی که تماشاگر را درقلب تصاویردلخراش قتل عام درحلب فرو می برد . روایتی تلخ و غمبار از قدرت جکومت استبدادی بشار اسد و آدمهایی که از مهاجرت اجباری به دلیل جنگ بیم دارند . این فیلم که با تصاویری دهشت آوراز حسدهای خون آلود کودکان و بزرگترها روح را می آزارد درواقع یک روزنامه فیلمبرداری شده بشمارمیرود .
درنمایی از فیلم زن جوان دریک اتاق نه چندان مناسب از دخترکوچکش سما فیلمرداری میکند . و لحظه ا ی بعد صدای مهیب بمب ها وفریادهایی دلخراش شنیده می شود . مدتی بعد دربیمارستانی در حلب شاهد قربانیان بمباران های نیروهای روسی و سوری هستیم . شاید هیچ فیلم مستندی اینگونه به جنگ و ویرانی و قربانیان بیگناه نزدیک نشده است . آنچه که کمی بیش از یکساعت ونیم به نمایش درمی آید درمقابل بردباری میلیونها سوری که درسکوت وحشتناک جامعه جهانی با ترس و بیم زندگی کردند ناچیزاست .
دوربین – سلاح
کارگردان دوربین خودرا مانند سلاح بکارمی گیرد . فیلم مانند هواپیمایی بدون سرنشین است که به شما کمک می کند تا بتوانید شهرحلب ویران شده , خاکستری و گردوغبارگرفته را کشف کنید . دوربین برروی خانه هایی ویران متمرکز می شود که میتوان حدس زد درهرخانه جسدهای بیشماری غرقه درخون است . کارگردان و همسرش تلاش میکنند صدها زخمی را نجات دهند . فیلم برای سما درحالیکه یک فیلم جنگی مجسوب می شود میتواند همچنین فیلمی درباره عشق دریک خانواده ( کارگردان و همسرش) و نیزعشق بی حد آنان به فرزندشان باشد .
مستند برای سما یک گزارش ساده و سرگرم کنند ه نیست دروهله نخست یک اثرسینمایی قابل قبول است که با وجود شرایط خطرناک در حلب کارگردان موفق به یک تدوین حساب شده با کیفیت بسیار بالا شد . به راحتی میتوان تصورکرد کارگردان رویدادهای بسیاری را تصویربرداری کرده بود ولی سرانجام تنها همه آن لحظه های اصلی را برای فیلم انخاب کرد که درمجموع شامل قتل عام بی گناهان در حلب میشود . برخی صحنه های فیلم توسط حمزه فیلمبرداری شد . نماهایی هولناک و دلهره آور که به یک قصابی بی انتها شباهت دارد . درمیان همه این همه فجایع بویژه پس از آنکه کودکان کشته شده رامی بینیم شاهد نوزادی هستیم که بطورمعجزه آسایی درمیان ویرانه ها زنده پیدا می شود آنهم در زمانی که مادرش کشته شده است .
اثرفوق درواقع یک سند اساسی درباره ی جنایات جنگی دردورانی است ک همه از صلح حرف می زنند . فیلم همچنین میتواند به مثابه نامه سرگشاده مادری به دخترش تلقی شود . اگر روزی دادگاه بین المللی برای داوری این جنایات جنگی بیاید این فیلم می تواند به عنوان یک سند محکم و پذیرفتنی تلقی شود . لازم به ذکراست که کارگردان برای تدوین فیلمش از راهنمایی های ادوارد واتس فیلمنامه نویس و کارگردان انگلیسی استفاده کرد.
درباره کارگردان
درسال 2012 وعدالخطیب یک دخترجوان سوری بود که در رشته بازاریابی و نیز روزنامه نگاری در دانشگاه حلب تحصیل میکرد . هنگامی که نخستین تظاهرات برعلیه دیکتاتوری بشاراسد آغازشد او با دوربینش درخیابان ها به تصویربرداری پرداخت . دختری بسیارشاداب و خوش بین به آینده که با سرکوب بی رحمانه مردم مخالف بود . با شروع بمب گذاری های نخست برای نابودی حلب وی با حمزه پزشک جوان ازدواج و چندی بعد باردار شد .
درسپتامبر 2015 نیروی هوایی روسیه درحمایت از رژیم بشاراسد حلب را بمباران میکند . تولد دخترشان سما دربدترین زمان در ژانویه 2016 بود . روسها و سوری ها حملات خود را چند برابرمی کنند و بمب های خوشه ای به نابودی بیشتر حلب منجرمی شود ولی وعد همچنان به کارخود ادامه می دهد . دریافت جایزه دوربین طلایی جشنواره سینمایی کن اولین موفقیت برای کارگردان درسینما بشمارمی رود .