فرار از زندان و شورش یا انتظار در قتلگاه

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

بهروز سورن

ممانعت از یاری داوطلبانه پزشکان بدون مرز از یکسو و ارسال پارچه های متبرک!! برای مالیدن به مریض های کرونایی جهت بهبود آنها؟ تداوم عوامفریبی و دروغگویی درباره مبتلایان و آمار کشته شدگان و نشاندهنده عمق فاجعه ایست که از سوی حکومتیان به پیشواز مردم رنجدیده و اسلام زده کشورمان خواهد رفت و اینهمه کشتار در سایه جهانی شدن این موضوع است. طبیعی است که اولین قربانیان این کشتار خاموش مخالفان جمهوری اسلامی هستند که بسیاری از آنها هم اکنون و هنوز اسیر در دستان ناپاک نیروهای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی میباشند

***

همانطور که پیش از این هم اشاره شد بحران ویروس کرونا با توجه به ازدحام زندانیان در سلولها و بندها به زندانها کشیده شده است. زندان‌های سپیدار اهواز، عادل آباد شیراز، سقز، الوند همدان، مهاباد، تبریز، پارسیلون خرم‌آباد و الیگودرز و دیروز نیز در زندان شیبان اهواز تلاشهایی برای فرار از زندان و یا شورش مشاهده شده است و تعدادی از زندانیان مورد اصابت گلوله قرار گرفته اند. این تلاطم و وقایع در زندانهای دیگر کشور نیز انتظار میرود.

موج اعتراضات به عدم مرخصی و اجبار به همنشینی و تماس با زندانیان مبتلا به این بیماری ویروسی در مراکز نامبرده موجب شده است که خانواده و وابستگان زندانیان نیز نگران از وضع موجود به تجمعاتی بیرون از زندان دست بزنند و درگیری هایی نیز با گارد محافظت زندان ها داشته اند. بیم آن میرود که در چنین وضعیتی زندانیان سیاسی و عقیدتی, مدنی و همچنین بازداشت شدگان اعتراضات آبانماه 98 با موجی از انتقامجویی دست اندرکاران استبداد حاکم مواجه شوند.

جمهوری اسلامی در سراسر موجودیت اش نشان داده است که کوچکترین ارزشی برای جان مردم و بویژه اسرای خود قائل نبوده و بقای خود را در نابودی مخالفان و منتقدان سیاسی عقیدتی خود دانسته است. پیکر بی جان معترضان بازداشت شده در آبانماه یکی پس از دیگری در نیزارها و رودخانه ها, بیابان و پشت سدها پیدا میشوند. آخرین انها و بر طبق گزارشات رسانه های مجازی مردمی, جسد دختری جوان در محله تعاون کرمانشاه در رودخانه کشف شده است که بر طبق اظهارات خانواده اش از آبانماه 98 مفقود شده بود. انتقام حاکمان از معترضان و بازداشت شدگان ابانماه و زندانیان سیاسی همچنان ادامه دارد.

ممانعت از یاری داوطلبانه پزشکان بدون مرز از یکسو و ارسال پارچه های متبرک!! برای مالیدن به مریض های کرونایی جهت بهبود آنها؟ تداوم عوامفریبی و دروغگویی درباره مبتلایان و آمار کشته شدگان و نشاندهنده عمق فاجعه ایست که از سوی حکومتیان به پیشواز مردم رنجدیده و اسلام زده کشورمان خواهد رفت و اینهمه کشتار در سایه جهانی شدن این موضوع است. طبیعی است که اولین قربانیان این کشتار خاموش مخالفان جمهوری اسلامی هستند که بسیاری از آنها هم اکنون و هنوز اسیر در دستان ناپاک نیروهای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی میباشند.

تحجر تنها در مالکیت حکومتگران نیست. ابزارهای تبلیغاتی رژیم نیز در اینروزها بسیار فعال هستند از مهاجمان به مکانهای مذهبی اعتقادی در قم و مشهد گرفته تا مالخوران معممی که از مردم دعوت میکنند با خواندن ورد و فرستادن صلوات به مصاف این ویروس مهلک بروند.

اینهمه در شرایطی است که جمهوری اسلامی هیچگونه تدبیر متناسب با استانداردهای بین المللی برای حفظ جان زندانیان در نظر نگرفته است. زندانیان که بر طبق امار رسمی نزدیک به دویست هزار نفر تخمین زده شده است و قطعا شامل زندانیان سیاسی در مخفیگاههای مخوف رژیم نمیشود طبیعتا شرایط زیستی خود را با قتلگاه خود در آینده نزدیک برابر میدانند و از اینرو تلاش برای فرار یا ماندن در قتلگاه ها را متفاوت ارزیابی نمیکنند. فراموش نکنیم که اکثریت مطلق این زندانیان خود قربانی تبعیض و نابرابری نظامی هستند که طی چهل و یک سال گذشته جز قاتل و فریبکار وغارتگر را پرورش نداده است.

کافی است به اظهارات اخیر روحانی نظری بیفکنیم که نمودار پیشرفت این بیماری مهلک را در تمامی استانهای کشور, نموداری منفی اطلاع داده است و از وجود تخت های بیمارستانی خالی حرف میزند در حالیکه منابع خبر رسانی مردمی تعداد مبتلایان را دهها برابر امار رسمی میدانند و از افتادن بیماران کرونایی در خیابانها بر روی زمین سخن میگویند که گاها اجساد آنها بر کف خیابان مدتها میماند و پزشکان و پرستاران در ویئو های ارسالی به مردم گریان التماس می کنند که فشار بیماران در بیمارستانها از توان انها خارج است و از آنها میخواهند تا در خانه بمانند. خطر مشکلات گسترده روحی و افسردگی این لایه فداکار اجتماعی را همراه با خانواده هایشان, بطور بالقوه تهدید میکند.

همچنین این گزارشات مصور از تجمع و ازدهام در برابر بیمارستانهای کشور و عدم دستیابی به پزشک اطلاع رسانی میکنند. همچنین مرگ خانگی توسط این ویروس اخیرا گزارشاتی را در پی داشته است. اینگونه موارد زمانی اتفاق میافتد که دسترسی به پزشک و امکانات بیمارستانی و همچنین هزینه های آن برای مبتلایان ممکن نیست. در ادامه گزارشات مردمی اطلاع رسانی میشود که در بسیاری از نقاط کشور از جمله لنگرود و نویسرکان قربانیان این ویروس هولناک را در گورهای جمعی دفن میکنند. نهادهای خودجوش مردمی اما بموازات فعالیتهای مسئولین نظام برای عوامفریبی, دروغگویی و پنهانکاری, با ابتکارات خود به یاری همنوعان خود شتافته اند و هر روزه بر تعداد آنها افزوده میشود. نا امیدی از یاری رسانی حکومتی آنها را برانگیخته است تا به توانایی های بسیار گسترده خود تکیه زده و از این بحران خانمان برانداز مثل همیشه بیاری و کوشش خود سربلند بیرون بیایند.

پرتوان باد!

1.4.2020

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.