احمد نظری
یکی از مسایل پیچیده که حل آن برای ادارهی درست و هوشمندانه پروسههای اجتماعی لازم است، درک تناسب بین آگاهانه و خودبهخودی در تاریخ است. خودبهخودی بودن یعنی حرکت تکاملی عینی روند تاریخ که طبق قوانین ساخت اجتماعی انجام میگیرد. ولی آگاهانه و خردمندانه، عمل سازمانیافته انسانها با آگاهی و تسلط بر قوانین تکامل اجتماعی است که برای گسترش و پیشرفت روند تکامل و ایجاد تغییرات ضروری صورت میگیرد.
تن دادن در برابر خودبهخودی به این معنا است که بهعمل آگاهانه و خردمندانه برای تحول اجتماعی دست نزدن و در پیشگرفتن روزمرهگی و نداشتن هدف و چشمانداز مشخص، این طرز فکر نوعی تسلیم طلبی در برابر وضعیت موجود و دنبالهروی از وقایع و حوادث است. در عین حال نادیده گرفتن روندهای اجتماعی و در پیشگرفتن بیاعتنایی به قوانین جاری تکامل و کوشش برای تغییر ساختار جامعه تنها با اتکا به رهبران و پیشتازان و باور به اینکه روند تاریخ میتواند چون خمیری در دست تاریخسازان قهرمان به هر شکلی درآید و یا اینکه در تاریخ میتوان بههرهدفی رسید، تنها کافی است راه و چارهکار لازم و شکل عمل را یافت. اینگونه اندیشیدن نوعی تحولگرایی و انقلابیگری کاذب است و پیش دویدن از وضعیت موجود.
نکته مهم و اساسی یافتن تناسب صحیح بین دو عنصر متضاد یعنی یافتن دلخواهترین شکلعمل یعنی یافتن کاراترین تناسب در هر زمان بین عوامل متضاد و گوناگون است.
حتا بهترین احزاب و سازمانها با بهترین رهبران و پیشوایان نمیتوانند جز در حد معینی در دگرگونی تاریخ تاثیر داشته باشند. زیرا اداره آنها در چهارچوب امکانات واقعی و پیشبرد ضرورتهای رشد اجتماعی محدود است. ولی موضوع اینجاست که این حدود کدام است. حتا پیشگامان هم اعتراف نمیکنند که نمیخواهند واقعیتها و امکانات را در نظر بگیرند بلکه ادعا میکنند در دیگران امکان واقعی نمیبینند، در واقع امکاناتی وجود دارد. حقیقت آناست که تاریخ مملو از ذخایر مرموز امکانات است و در آن گرایشهای گوناگون رشد و پیشرفت به اشکال گوناگون نهفته است که پیشوایان واقعی میتوانند از این ذخایر و گرایشهای مکنون استفاده کنند، و جامعه را به کامیابیهایی که گاه غیرمترقبه بهنظر میرسد برسانند. و علت رهبر و پیشوا بودن در همین استفاده ماهرانه، بهجا، سریع و بصیرانه از امکانات گسترش یافته تاریخ است. اما این را هم نباید فراموش کرد که محدودیت مکانی و زمانی به دور این امکانات حصاری بلند میکشد.
تاریخ جامعه پروسه عمل اجتماعی است که از اعمال افراد جامعه ناشی میشود، و هدف هر پروسه اراده و عمل افراد جامعه را به اراده و عمل رهبران و پیشوایان و مدیران و غیره و نظرات و اهداف فردی و اجتماعی آنها منطبق میسازد.