غلامرضا سرگران
وقتی تروریست جنایتکاری به نام قاسم سلیمانی بدست تروریسم دولتی آمریکا کشته شد، در ایران نه تنها عزای عمومی اعلام شد، بلکه در مراسم نمایشی تدفین او هم ده ها شهروند ایرانی جان خود را از دست دادند. برای مردم ایران این پرسش مطرح میشود که ارزش و اعتبار بندگان خدا، نزد او به چه معیارهایی وابسته است؟
قاسم سلیمانی به خاطر دخالت در سوریه و دفاع از دیکتاتوری به نام بشیر اسد، در آوارگی و مرگ هزاران مرد و زن، پیر و جوان، کودک خردسال وشیرخوار نقش مهمی داشته است و این پرسش از خدا و نمایندگان او در زمین که امروزه روحانیان ایران و در صدر آن ها علی خامنهای میباشند پیش میآید که معیار ارزشی شما چیست؟ فرد هرچه جانی تر باشد با ارزش تر است. چه نفعی عملکرد قاسم سلیمانی ها برای مردم ایران داشته است؟ میلیاردها دلاری که سپاه قدس در سالهای گذشته هزینه کرده و خرج تشکیل و رشد انواع گروه های تروریستی از شمال آفریقا گرفته تا مرزهای ایران چه امنیتی برای مردم ایران ببار آورده است؟ آیا اگر این میلیاردها دلار صرف ساختن بیمارستان، مدرسه، منزل مسکونی، ساخت زیربنای اقتصادی کشور و ایجاد شغل برای هزاران جوان تحصیل کرده و نکرده که، به خاطر بیکاری یا مجبور به مهاجرت از وطن شده و یا خانه نشین شده و وبال گردن والدین خود، که با تلاش بی وقفه سعی در درآوردن هزینه زندگی ساده خود میباشند ،میشد امروز و در شرایط کنونی کشور به خاطر وجود یک ویروس آین همه قربانی میداد؟
چه کسی مسول مرگ هزاران انسان بیگناه میباشد؟
آقای علی خامنهای
شما تا به امروز دستتان آغشته به خون مخالفان خود بود، مخالفانی که تنها و تنها خواهان عدالت اجتماعی، آزادی عقیده و ابتدایی ترین حقوق انسانی شهروندان ایران بودند، جوانان و متفکرانی که مخالف هزینه کردن سرمایه های کشور در سرزمین های بیگانه بودند، اما امروز دستتان شما آغشته به خون هزاران شهروندیست که هرگز دخالتی در امور سیاسی نداشته اند، دستان شما آغشته به خون پزشکان و پرستاران شرافتمند و انسان دوستیست که جان خود را از دست دادند چرا که شما نه علم و نه شعور کشور داری دارید و به خاطر نادانی و بیسوادی خود مجبور بودید که عده ای نادان تر از خود را در راس امور کشور بگذارید.
آقای علی خامنهای
چشمان بسته خود را باز کنید و به انواع و اقسام شواراهایی که برای حفظ قدرت دیکتاتوری خود برپاداشته اید نگاه کنید. چند عالم و دانشمند در میان آنها میبینید. امروز دیگر عهد دقیانوس نیست که با رمل و اسطرلاب بتوان پاسخ مشکلات را داد، این مجموعه که اکثرا چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ عقلی به همان عهد دقیانوس تعلق دارند و افق دید آن ها حداکثر تا هشتاد سانتیمتر پایین تر از محاسن آن ها را میبیند نه میتوانند و نه قادر به اداره مملکت هشتاد میلیونی میباشند.
آقای علی خامنهای
دستان شما در ماه های آینده به خون هزاران شهروند بیگناه دیگر هم آغشته خواهد شد.
تصور نکنید که با پایان یافتن مصیبت ویروس کرونآ مشکلات این جامعه به پایان میرسد. فردای کرونا هم شما و گماشته های بیلیاقت شما نه علم و نه شغور حل مشکلات مردم را خواهند داشت. امروز وقت آن رسیده است که به خاطر هزاران بیگناهی که جان خود را به خطر بیسوادی و ناآگاهی شما از دست داده اند عزای عمومی اعلام کنید تا آن بخش از پیروان شما که بر این باور هستند که با لیس زدن حرم این و آن امام زاده و امام و درمان خود بعد از بیمار شدن با خواندن این دعا و آن ندبه، هم از خواب نادانی و جهالت بیدار شوند و ببینند که اعتقادات عقب مانده و جاهلانه آنها نه تنها بیماری را شفا نمیدهد بلکه خود باعث پخش بیماری و به طبع آن قتل و کشتار عده ای بیگناه شده اند.
آقای علی خامنهای
بیایید و برای یک بار هم که شده، تصمیمی عاقلانه و انسانی بگیرید تا بیش از این مجبور به کشتن هموطنان ما نباشید. بیایید و به خاطر هزاران بیگناهی که جان خود را از دست داده اند عزای عمومی اعلام کنید و تمام ارگانهای زیر مجموعه خود را منحل اعلام کرده و امور مملکت را بسپارید به دست عدهای عالم و دانشمند که توانایی آن را دارند که این کشتی شکسته را به ساحل مقصود برسانند. این تصمیم شاید بتواند جان بسیاری را نجات دهد. چه آن هایی که با ادامه این روند دولتمداری جان خود را از دست میدهند و چه آن هایی که در فردای پسا کرونآ در قیام گرسنگان و فراموش شدگان قربانی انتقام کور میشوند.
برای یافتن دولتمردان فاخر و عالم نیاز ی به جستجو نیست، همین امروز تنها در زندان اوین آنقدر سیاستمدار عالم زندانی هستند که توانایی اداره کشور را دارند.