روز جمعه 3 ژانویه در یک حمله هوائی توسط دولت آمریکا در بغداد قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس پاسداران همراه تعدادی از نظامیان ایرانی و عراقی به قتل رسیدند. علی خامنه ای با اعلامِ عزایِ عمومی، نوید داد که از امریکا انتقام خواهد گرفت. سپاه پاسداران نیز امکان گشوده شدنِ جبهه هایِ جدید علیه آمریکا و اسرائیل را طرح نمود. در ماه ها و هفته هایِ اخیر، جنبشهایِ آزادیخواه و عدالتجو در خاورمیانه و بویژه در عراق و لبنان علیه سیاستهایِ خود کامهِ رژیمهایِ خودی و همچنین مقابله با تعرضات از سوی رژیم جهموری اسلامی ایران بپاخاسته و به تظاهرات و خیزشهایی وسیع دامن زده اند. بعد از انهدام بخشی از تاسیسات آرامکو در عربستان، حملاتِ آمریکا و اسرائیل به جریاناتِ وابسته به رژیم ایران در عراق, سوریه و افغانستان افزایش یافت و بعد از شرکتِ نیروهایی حشد شعبی در تخریبِ بخشی از سفارت آمریکا در بغداد، حمله به کاروانِ حاملِ سلیمانی نزدیک فرودگاه عراق، توسط پهباد آمریکایی صورت گرفت.
بدیهی است که اکثریت مردم در ایران با سیاستهایِ تروریستی و نظامی از سوی آمریکا و متحدینِ آن مخالف هستند و ترجیح میدهند که مسئولانِ جنایتکارِ حکومتی و از جمله قاسم سلیمانی بوسیله خود مردم و از طریق دادگاه های مردمی محاکمه بشوند. قاسم سلیمانی به رهبریِ سپاه قدس از جمله مامورانِ رژیم برای توسعهِ ایدئولوژیکِ ولایتِ فقیه و سیاستهایِ تروریستیِ رژیم در خاورمیانه بوده، در بسیاری از فعالیتهای امنیتی و نظامی در این کشورها و بویژه درافغانستان، عراق و لبنان دخالتِ موثر داشت ویکی از مهره های اصلی در کشتار مردم سوریه بود. سپاه قدس علاوه بر دخالت در امور منطقه، در سیاستهایی سرکوبگرانهِ داخل ایران نیز شرکت میکرد.
در ایران، توده ها و جنبشهایِ مردمی میدانند که در راستایِ نیل به آزادی، استقلال و عدالت اقتصادی؛ مهم است که علاوه بر مبارزه با جمهوری اسلامی، همچنین با قدرتها و رژیم هایِ امپریالیستی، خط کشی قاطع داشته از اقداماتِ دخالتگرانهِ آنها بهیچ وجه حمایت نکنند. در عین حال روشن است که بابتِ رفتنِ سلیمانی از میانِ مسئولان جنایتکارِ رژیم، نیز میباید در راستایِ عبور از نظامِ موجود و نیل به آزادی و دمکراسی استفادهِ درست انجام گیرد. تردیدی نیست که حکومتگران با استفاده از این فرصت بطور خشن تر به سرکوب ادامه داده، فشار و محدودیت برای فعالان در جنبشهای اجتماعی افزایش خواهد یافت. شرایط کنونی فرصت بیشتری برای جمهوری اسلامی مهیا نموده است، اما سیر تحولات حاکم در ایران نشان میدهد که کارگران و زحمتکشان دست از مبارزه برای خواسته ها و مطالباتشان نخواهند کشید و اعتراضات به حق خود را علیه نظام سرمایه داری اسلامی در ایران ادامه خواهند داد.
خواست مردم در ایران از میان بردن کل نظام حاکم است، نه تغییر یک یا چند مهره در حاکمیت، اینرا خیزش مبارزاتی دی 96 و آبان 98 با صدای رسا فریاد زد که هزاران کشته و دستگیر شده به جای گذاشت، کماکان صدها نفر در شرایط سختی بازداشت و زندانی رژیم جمهوری اسلامی میباشند. بر این اساس، ما در شورایِ مستقل همبستگی با جنبشهایِ اجتماعی در ایران معتقد هستیم که مبارزاتِ مردمی علیه جمهوری اسلامی کماکان مستقل از و بدون هیچگونه همکاری و همراهی با قدرتهایی امپریالیستی همچنان راه خود را در پیش گیرد و فقط در این صورت پیروزیِ آزادیخواهانه و عدالتجویانه از آن مردم خواهد بود.
شورای مستقل همبستگی با جنبشهای اجتماعی در ایران
6.1.2020