تردیدی نبود که برای ایجاد فضای همراهی بین نحله های فکری متنوع, ترازوئی در تصویب متون شورا میبایستی نقش بازی کند. از اختلافات میبایستی دوری میشد و بر اشتراکات پا فشاری.برقراری ترازوئی سیاسی میان گرایش های سیاسی متفاوت از جمله مشغله های این جمع ناهمگون بود. هنر قلم و انتخاب کلمات بسیار مهم مینمود و میتوانست از بروز اختلافات در این مجموعه جلو گیرد. فرمولی برای پیشبرد این امر موجود نبود. شاقول برقراری این توازن تنها میانجیگری سایت گزارشگران و اعتماد متقابل میان فعالین در این مجموعه بود. به جرات میتوان گفت که بدون حضور این دو مولفه هیچ قدمی جمعی و با اطمینان برداشته نمیشد.
حقیقت دیگر اینبود که با توجه به طیفهای گوناگون و وسیعی که فراخوان برای تحقق اهداف اعلام شده اش دعوت کرده بود, این مجموعه نمیتوانست صرفا در محدوده نظری چپ رادیکال خود را تعریف کند و مضمونی دمکراتیک را در بر میگرفت. مباحثات عمومی فعالین این گروه نیز دستخوش کشمکش دو گروه نظری بود. گروهی که علیرغم تعلق خود به چپ اما بر مضمون فعالیت دمکراتیک آن تاکید داشت و گرایش نظری چپ رادیکال و بویژه آن مجموعه ای که بر فعالیت شورایی در مفهوم خودگردانی پا میفشرد. بیرون کشیدن عصاره ای از هر دو گروه نظری که مورد توافق همگانی قرار گیرد, بسیار دشوار بود. در تعیین نام این مجموعه طیف نظری اول که مضمون فعالیت را دمکراتیک میدید با حداکثر اراء موفق شد و نام مجموعه همانطور که مشاهده میشود با قرار دادن همبستگی با جنبشهای اجتماعی خواست و تمایل عمومی تر آن طیف را تحقق بخشید. این نکته اما در نهایی کردن و تصویب بیانیه مشترک در تناقض قرار گرفت. برخی از فعالین چپ رادیکال با تعلقات حزبی و سازمانی این شورا در این زمینه با تلاش های مضاعف, حداکثرهای خود را روی میز گذاشتند. همانطور که از متن بیانیه پیداست این طیف حتی تکلیف مالکیت خصوصی را هم یکسره کردند
در بخشی از بیانیه چنین آمده است:
بر این باوریم که اداره شورایی در جهت الغای مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و رفع استثمار و بهره کشی می تواند جامعه را به سوی سعادت، پیشرفت و در راستای خدمت به آحاد مردم سوق دهد.
ابهامات چندی در این تعاریف دیده میشود و با توجه به اینکه فرصتهای بسیاری را از دست داده بودیم امکان بررسی و اصلاح بیانیه موجود نبود. بخشی از فعالین به این گفته ها با لبی خندان روبرو شدند و برخی دیگر با لبحند ژوکوند و ناباورانه! بر اساس مشاهده این تناقضات که قطعا مورد توافق همگانی نبود مقرر شد که این بیانیه موقت است و جلسه حضوری فعالین و بقولی سمینار عمومی میتواند با اراده جمعی خود بیانیه را ترمیم و تدقیق کند. مباحثات موقتا مسکوت گذاشته شد تا سمینار حضوری تکلیف آنرا معین نماید.
چنانچه در ابتدا توافق همگانی ( اعتقادی و یا صوری ) بر تفاهم و گام زدن بر اشتراکات بود اما رفته رفته اصرار بر گنجاندن حداکثرهای شخصی و گرایشی افزایش می یافت. اختلافات عمیقتر و علنی تر میشدند. تشکیل گروه های کاری اگر چه بر نیروی داوطلب استوار میشدند اما در هر گام با مشکلات بیشتری مواجه بودند. متنی نبود که پس از همه پرسی منقلب نشود.گروه کار تحریریه پس از برخورد با دیوار سلیقه های برخی از فعالین رغبت کار نداشت و به بیهودگی تلاشهای خود پی میبرد. مقاومت افرادی که شکست در نهادهای دیگر را تجربه کرده بودند بیشتر میشد. بیش از شش ماه تلاش فشرده بسیاری از همراهان و رفقایی که حتی در حاشیه اما حساس به سرنوشت شورا بودند, آماج تمایلات و ارزوهای تعدادی از فعالین میشد. فعالینی که مستقیم و غیر مستقیم به نهادهای حزبی و سیاسی دیگر اتصال داشتند.اینگونه فضای رفیقانه و تفاهم عمومی ذره ذره رخت بربست.
ادامه دارد..
15.5.2020