شکوه میرزادگی
نگاه کن!
کتبیه ی زخمی همچنان آرام است
و برلبان سنگی اش
شادمانی می خندد.
می داند، آتش فرو نمی نشیند
تا آتشکده ای باقی است*
این روزها، با سفری که رییس میراث فرهنگی جمهوری اسلامی هفته پیش به بوشهر داشت، پس از یازده سال، دوباره موضوع «کتیبه ی باستانی خارک» مطرح شده است.
یازده سال پیش در پاییز 1386، رسانه ها اعلام کردند که کتیبه ای سنگی در خارک پیدا شده است. همان زمان باستانشنان گفتند که بررسی ها و مطالعات نشان می دهد که این کتیبه یکی از قدیمی ترین اسناد هویتی خلیج فارس است. در همان زمان آقای علی اکبر سرفراز، باستانشناس سرشناس و معتبر ایرانی به خبرنگاران گفت که:«هر چند پیش از این نیز نام خلیج فارس برازنده ترین نام بوده است اما با کشف کتیبهای به خط فارسی باستان و متعلق به دوره هخامنشیان میتوان از این نامگذاری با سند محکم دیگری دفاع کرد».
بر کتیبه نوشته شده بود: « این سرزمین خشک و بی آبی بود شادی و آرامش را آوردم»
چند ماهی از این خبر نگذشته بود که خبر رسید این کتیبه تاریخی را زخمی کرده اند به طوری که هفتاد در صد آن دیگر قابل خواندن نیست. بعد اعلام کردند افرادی در این ارتباط دستگیر شده اند و پس از چندی هم آن ها را بی سر و صدا آزاد کردند.
در آن روزها به دلایل متعدد روشن بود که زخمی کردن کتیبه ی خارک عملی کاملا حساب شده و زیر نظر «افراد قدرتمندی در حکومت» بوده است:
1ـ کتیبه زیر نظر سازمان میراث فرهنگی بود و به گفته خودشان آن را در محفظه ای فلزی و با قفل و کلید قرار داده بودند.
2ـ شکستن سنگی که قرن های قرن سلامت بوده، کار ساده ای نیست. به ویژه این که محفظه فلزی در منطقه ای قرار داشت که زیر نظر سپاه پاسداران است و هیچ فردی بدون مجوز نمی توانست و نمی تواند از آن جا عبور کند.
3ـ شکستن و زخمی کردن حروف این کتیبه بدون سر و صدا امکان پذیر نبوده است.
4ـ اشخاصی که این عمل را انجام داده اند نه قاچاقچی میراث فرهنگی بوده اند و نه حفار غیرمجاز، زیرا این دو گروه اشیای باستانی را سالم می خواهند و نه خرد شده. ویرانگران فقط قصدشان زخمی کردن کلماتی بود که ثابت می کرد خلیج فارس همیشه خلیج فارس بوده است.
5ـ هیچ نشانه ای از فرد یا افرادی که دستگیر شدند در دست نیست. فقط در آنزمان خبرهایی منتشر شد که نشان می داد این افراد را آزاد کرده اند.
و…و…
از آن زمان به بعد به گفته کوشندگان میراث فرهنگی خارک، هیچ کارشناس و یا متولی آثار تاریخی را برای بررسی این کتیبه نفرستاده اند و هیچ کدام از افراد سازمان میراث فرهنگی کلامی درباره سرنوشت آن نگفته اند .تنها هفته پیش وقتی مونسان رییس سازمان میراث فرهنگی به بوشهر رفت و فرهنگ دوستان از او درباره سرنوشت کتیبه پرسش هایی کردند او فقط گفت: در حال بررسی هستند، دو گزارش متفاوت در این زمینه وجود دارد؛ باید کارشناسان بیشتری فرستاده شوند تا جمعبندی در این زمینه انجام شود»
و پس از یازده سال رسانه ها (که اکنون حتی به اندازه آنزمان هم اجازه خبررسانی ندارند) جرات کردند عکس و خبری در این مورد منتشر کنند.
خبرها و گزارش های زیر بخشی از مطالب مربوط به سال ها پیش در سایت «بنیاد میراث پاسارگاد» است و نشان می دهد که زخمی کردن کتیبه ی خارک عملی کاملا حساب شده و زیر نظر «افراد قدرتمندی در حکومت» بوده است. توجه کنید تمامی این مطالب که در نشریات دولتی آن روزها منتشر شده بود اکنون دیگر قابل دسترسی نیست، زیرا آن ها را حذف کرده اند و شما فقط ممکن است بتوانید آن ها را در برخی نشریات اختصاصی خارج کشور بخوانید:
خبرهای پیدا شدن کتیبه و اظهار نظرها
http://www.savepasargad.com/November/katibeh%20be%20zaban%20farsi%20dar%20khark.htm
خبر خرد شدن کتیبه
بیانیه دانشجویان باستانشناسی
http://www.savepasargad.com/New-050508/04.Environment-News/Env.Pages/bayaniyeh-khark.htm
کتیبه با شیئی نوک تیز و چکش آسیب دیده
http://www.savepasargad.com/New-050508/05.Destruction-News/Destruction-Pages/katibeh_khark.htm
متهمان آزاد شده اند
http://www.savepasargad.com/New-050508/02.Heritage/Heritage-Pages/motahemaan%20takhrib%20katibeh.htm
–——————-
* بخشی از یک شعر بلند که در سال 87 .و در ارتباط با زخمی شدن کتبیه خارک گفته شد. کل این شعر در کتاب «وقتی که سنگ عشق می خوریم» منتشر شده است.