تغییر و تحول جبر زمان است
راه عبور از بحران ،تاسیس یک کنگره ملی از تمام گروه های جامعه است
حاکمیت جمهوری اسلامی،پس از قریب به 44 سال حکومت خود،کشور را به شرایط کنونی رسانده که جهانیان شاهد آنند.آزادی های اولیه ملت ایران و استقلال کشور را که عمده ترین اهداف انقلاب 57 بود،به کلی از بین برده و یک شرایط استبدادی خفقان آلود وقرون وسطایی را بر مردم این سرزمین تحمیل کرده است.با سیاست های غلط خود ایران را دچار انزوای جهانی نموده و تحریم های کمرشکنی را بر گرده ملت ما بار کرده است.شناختش از سیاست خارجی تنها خصومت ورزی با بیش از نیمی از جهان و باج دادن به روسیه وچین و گذاشتن منابع و همه ی امکانات ایران در اختیار این دو کشور دیکتاتوری فریب کار و طماع بوده است.با ازبین بردن تولید داخلی،اقتصاد ملی را نابود و تورم و گرانی روز افزون و فقر وبیکاری و درماندگی برای ملت بزرگ و شریف ایران به بار آورده است.مبالغ هنگفتی از اموال و منابع مالی کشور را برای گروه هایی مانند حزب الله ،حماس،حشدالشعبی، حوثی ها و سایر گروه هایی از این دست در جهت اهداف ایدئولوژیک خود در خارج از مرز ها صرف نموده و بر خلاف منافع ملی ایران هزینه کرده است.به ظهور رسیدن فسادهای گسترده در بسیاری از کارگزاران حکومت که سرسام آور و حیرت انگیز و در تاریخ بی سابقه بوده است.فراری دادن بسیاری از مغز های متفکر و شایسته ترین نخبگان کشور که بالا ترین و ارزشمند ترین سرمایه های جامعه اند به خارج از کشور.به انحای مختلف موجبات فرار و خروج مقادیر عظیمی از سرمایه های کشور به خارج از مرز ها را فراهم کرده است.از اعدام های روزهای اول انقلاب تا اشغال سفارت آمریکا،از جنگ تحمیلی 8 ساله با هزاران کشته و معلول تا اعدام های تابستان 67 ،از ترورهای داخل و خارج ازکشور تا قتل های زنجیره ای نفرت انگیز و از کشتارهای خرداد 88 ، دیماه 96 تا آبانماه 98،همه را یکجا در کارنامه ی خود دارد.حقیقت این است که این خلاف کاری ها،زندگی را به کام ملت ایران تلخ و طاقت این ملت را طاق کرده است.در چنین اوضاع وشرایط سیاسی،اقتصادی واجتماعی،قتل ظالمانه دختر 22 ساله،خانم مهسا امینی در تاریخ 25 شهریور در بازداشتگاه گشت ارشاد به یک باره کاسه صبر ملت صبور و مظلوم ایران را لبریز و آتش خشم واعتراض مردم ایران را شعله ور ساخت.قیام ملی و گسترده ای آغاز شد که تا کنون صدها کشته وهزاران مجروح و مصدوم برجای گذاشته و ده ها هزار نفر را در سراسر کشور روانه ی زندان ها کرده است.اما علیرغم تمام تدابیر واقدامات خشونت گرایانه ی حکومت و راه انداختن سنگین ترین ماشین های سرکوب،این قیام و خیزش ملی بعد از نزدیک به دو ماه ، فرو ننشسته و روز به روز گسترده تر گشته و طلیعه یک قیام همگانی را از خود نشان می دهد.
در این اعتراض های گسترده بیشتر شعار ها ی معترضان سلبی بوده و آنجه که مردود است فریاد می شود وتغییر و تحول و آزادی مورد درخواست است.اما به راه کار رسیدن به این خواسته ها کمتر توجه می گردد.در این خیزش سراسری و قیام ملی ،ایرانیان خارج از کشور نیز به صحنه آمده و در بیش از 160 شهر مهم جهان علیه این بیداد گری های حکومت جمهوری اسلامی،بی سابقه ترین تجمعات و اعتراضات را به نمایش گذاشتند.این وقایع اعتراضی حد اقل در داخل کشور به طور خودجوش و بدون فراخوان از طرف احزاب و نهادهای مشخص روی می دهد زیرا که احزاب و جمعیت های سیاسی شناخته شده و با سابقه به علت تنگناهای موجود واستبداد و اختناق حاکم بر جامعه ،دهه ها در فشار و مضیقه و ممنوعیت از فعالیت، قرار داشته و قرار دارند.وتلاشگران ملی و وطنخواه کوشیده اند علیرغم این محدودیت ها به زحمت، شاکله سازمان خود را حفظ نمایند.جبهه ملی ایران در مرداد ماه 97 یعنی چهار سال قبل به حکومت هشدار داد ونقشه راه جهت برون رفت از بحران های عمیق موجود در جامعه را در برداشتن سه گام معرفی نمود.گام اول آزاد نمودن زندانیان سیاسی در سراسر کشور.دوم برقرار نمودن و احترام گذاشتن به تمام آزادی های اولیه و اساسی ملت ایران مانند آزادی احزاب و اجتماعات،آزادی رسانه ها و آزادی انتخابات.ودر گام سوم انجام یک انتخابات سالم و عادلانه برای تاسیس یک مجلس موسسان که نظم و ساختار آینده کشور، در آن ترسیم گردد.
جبهه ملی ایران،خانه سیاسی دکترمحمد مصدق،سازمانی که 73 سال برای آزادی ، استقلال ، عدالت و استقرار حاکمیت ملی در تلاش بوده و فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشته و مادر و خاستگاه بسیاری از سازمان های سیاسی بوده است ،اکنون و در این شرایط بحرانی برای اجرائی کردن طرح سه گام خود ضروری می بیند که از همه احزاب و جمعیت های ملی و مستقل و اتحادیه های صنفی و جوامع مدنی و شخصیت های سیاسی واجتماعی دعوت نمایدکه برای تاسیس یک کنگره ملی موقت در کنار هم قرار گیرند.این کنگره موقت برای شروع یک روند دموکراتیک می تواند از مجموعه ای از نمایندگان احزاب و جمعیت های ملی،نمایندگان بانوان حق طلب ایران، نمایندگان شورای هماهنگی معلمان،نمایندگان دانش آموزان دبیرستانی وجوانان و آینده سازان کشور که در این ایام بلوغ سیاسی ورشد یافتگی فکری خود را نشان دادند،نمایندگان دانشجویان ارجمند که مثل همیشه موتور محرکه جنبش های اجتماعی ایران بوده و هستند.نمایندگان اساتید گرامی دانشگاه ها یعنی مربیان ومراجع علمی این سرزمین،نمایندگان کارگران و کشاورزان شرافتمند که سربازان عرصه ی تولید و قدرت بخش توان اقتصادی کشورند.نمایندگان کارمندان دولت ،نمایندگان پزشکان و پرستاران این ایثارگران عرصه درمان،نمایندگان مهندسان پیشگامان عرصه سازندگی ،نمایندگان حقوقدانان و وکلا ، نمایندگان اصناف وبازاریان که همیشه در جنبش های اجتماعی ایران نقش آفرین بوده اند.نمایندکان بازنشستگان گرامی ، نمایندگان دارندگان کامیون و ماشین های سنگین،به همراه نمایندگان مورد وثوق مردم از تمام استان های کشور می توانند این کنگره ملی موقت را تشکیل دهند.برخی از نمایندگان این جوامع مردمی ممکن است در حال حاضر در زندان باشند که زندانی بودن آنان مانع گزینش شان نخواهد بود .این مجلس شورای ملی موقت می تواند با انتخاب یک هیات اجرائی از میان اعضای خود شالوده گروهی را بریزد که به عنوان نماینده موقت و مورد اعتماد ملت ایران روند تغییر و تحول راه گشا در کشور را وجهه همت خود قرار دهد. حکومت دیر یا زود باید بپذیرد که پس از 44 سال کارنامه قابل قبولی در دست ندارد و با این عملکرد غیر قابل قبول و خسارت بار، برای پیشگیری از خونریزی های بیشتر و حوادث سهمگین تر باید قدرت را به صاحبان اصلی این سرزمین یعنی ملت بزرگ ایران واگذار نماید.این تغییر جبر زمان است وبلا تردید انجام خواهد پذیرفت.چه بهتر که به آرامی و مسالمت آمیز و با پرهیز از خشونت صورت گیرد