هر دو نیاز جوامع هستند. هم سلامت و هم دموکراسی. اما تعداد انگشت شماری از صاحبان ثروت و قدرت هر دو را مال خود کردهاند:
۱- به نام دموکراسی حاکمیت ها را تخریب میکنند تا باز به نام دموکراسی با ثروت آن ملت آن جوامع را “بسازند”. اما نمیسازند وارد می شوند تا باقی مانده ثروت ملت را تخلیه کنند و خون مردم را مانند زالو بمکند، تا فقر و رنج و بیماری و اعتیاد را در جامعه فراگیر کنند. این است دموکراسی صنعتی!
۲- همین ها با سازمانهای عریض و طویل جهانی، مدعی برقراری بهداشت و سلامت ملل میشوند. اینان تولیدات کشاورزی و دامداری تمیز که تا نیمه اول قرن بیستم وجود داشت را با فسفاتها نیتراتهای باقی مانده از جنگ جهانی دوم، به کودهای شیمیایی تبدیل کردند و در زمینهای زراعتی تخلیه کردند و با این کار، کیفیت و ماهیت تولیدات زهرآگین کردند. هر روز با تولیدات حاصل از گندم و جو و حبوبات و گوشت و… غذاها و شیرینیجات و میوهها و سبزیجات صنعتی “توکسیک” در بسته های پر زرق و برق بخورد مردم جهان میدهند تا بیماریهای عجیب و غریب رشد و گسترش پیدا کنند. و آنگاه، همین تولیدکنندگان جهانی انگشت شمار، میلیاردها دارو را، به قربانیان میخورانند تا باز مردمان را بچاپند و غارت کنند و باز بیماریهای تازه تولید کنند. این است سلامت صنعتی!
ببینید چگونه مردمان جان به دام بزرگ جهانخواران افتادهاند. آیا چاره و تدبیری برای خلاصی از این وضعیت پیدا خواهد شد؟
فرهنگ قاسمی سخنگوی حزب جمهوری خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران