رامین کامران
ما مدتهاست بر این امر که خوستار براندازی نظام اسلامی هستیم تأکید کرده ایم و در باب اینکه مقصودمان از براندازی چیست توضیح داده ایم. با اینهمه، هر بار که این کلمه به کار گرفته میشود، سؤتفاهم هایی رخ مینماید که سؤنیتی در آنها نیست.
خواستار براندازی بودن، در درجۀ اول یعنی اینکه ما ننشسته ایم که نظام دچار استحاله شود یا اینکه خود به خود فروبپاشد. برای همین هم هست که حتی از کلمۀ سرنگونی که سالها از سوی گروه های چپ مورد استفاده قرار گرفته و برخی از مخالفان جدی نظام اسلامی هنوز هم به کارش میبرند، استفاده نمیکنیم. چون سرنگونی هم ممکن است تحت تأثیر عوامل درونی واقع گردد.
براندازی فاعل میخواهد و از بیرون صورت میپذیرد. یعنی محتاج نیرو و ارادۀ مبارزانیست که چنین هدفی داشته باشند و از اول هم تعیین نکنند که قرار است مبارزه شان خشونت آمیز یا بی خشونت باشد. اولی خیال حریف را راحت میکند و دومی مردم را بی جهت نگران میسازد.
ولی اگر تهدید خشونت نباشد، حریف، مطمئن خواهد شد که در صورت لزوم خواهد توانست از این وسیله برای پیروزی استفاده کند و مانعی هم در برابر خود نبیند. ضمانت عدم خشونت، ضمانت پیروزی اوست، نه خویشتنداری ما. حریف باید بداند که ما این حق را برای خود محفوظ میداریم و اگر هم دست به خشونت ببرد، در نهایت، بازنده خواهد بود، پس بهتر است که حرف حساب را بشنود و میدان را خالی کند. خشونت یا عدم خشونت، هیچکدام ضامن پیروزی نیست. اینها روشهایی است که باید به اقتضای شرایط به کار گرفته شود، نه به دلایل صرفاً نظری. مهمترین نکته این است که حرفمان باید از ارادۀ ما برای گرفتن حقمان مطمئن شود، نه از حسن نیتمان. آنچه در نهایت وادار به قبول شکستش خواهد کرد، این است.
خشونت در ابتدا تهدید است، ولی تهدید توخالی نیست. وقتی حق خود را میخواهیم و به ما نمیدهندش، ممکن است که خشونت بروز کند. این امر تقصیر کسی است که تصور میکند اگر کار به خشونت کشید، برنده خواهد بود، نه آنی که سلاحی ندارد و به زبان خوش حق خود را میخواهد. این یکی دلیلی ندارد که ابتدا به ساکن دست به خشونت ببرد، اگر وادار شود، آخرین چاره اش خشونت است. اولیست که انواع وسایل را در اختیار دارد و میداند جز بدین وسیله نمیتواند در مقابل خواست مردم، مقاومت نماید. برای او خشونت وسیلۀ اصلی است.
آخر از همه اینکه براندازی، حال به هر ترتیب انجام بشود، وسیله است نه هدف. هدف، آن چیزی است که باید جایگزین نظام فعلی گردد: نظام دمکراتیک و لیبرال و لائیکی که باید در ایران برقرار شود. اگر صحبت از براندازی میکنیم، برای این است که میدانیم برقرار شدن نظامی که طالبیم جز به این طریق ممکن نیست. آمدن یکی محتاج رفتن دیگری است و آزادی و استبداد نمیتوانند همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند.
۲۰۱۷ May ۲۷th Sat – شنبه، ۶ خرداد ۱۳۹۶
3 پاسخ
https://www.youtube.com/watch?v=H-sjHbnPYjA
خبرگزاری هرانا – محمد مهدویفر هنرمند اهل آران و بیدگل که بعنوان شاعر «شعر الفبا» در رسانه ها شناخته میشود و پس از بازداشت در زندان کاشان به سر می برد، روز یکشنبه تفهیم اتهام شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد مهدوی فر فعال مدنی که پس از بازداشت در زندان کاشان به سر می برد روز گذشته در محل دادگاه انقلاب این شهر تفهیم اتهام شد.
اتهامات تفهیم شده به آقای محمد مهدوی فر عبارتند از: فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار نظام، توهین به ائمه، اقدام علیه امنیت ملی از طریق ارتباط با دول متخاصم، ارتباط با عناصر ضد انقلاب از طریق مسافرت به شهر های تهران، یزد، کرمان و سایر شهر ها.
اتهامات فوق در حالی طرح میشود که آقای مهدوی فر در رابطه با اتهاماتی مشابه در شهریور ماه سال گذشته به مدت ۴۵ روز بازداشت شده بود. پرونده ای که آقای مهدوی فر نهایتا با تودیع وثیقه تا زمان دادرسی بصورت موقت از آن آزاد شد و کماکان نیز در جریان است.
مشخص نیست بازداشت فعلی آقای مهدوی فر با فک قرار سابق و در ادامه دادرسی پرونده سابق صورت گرفته است یا با توجه به تفهیم اتهام دوباره پرونده جدیدی با اتهامات مشابه علیه این فعال مدنی مفتوح شده است.
محمد مهدویفر هنرمند اهل آران و بیدگل روز شنبه ۶ خردادماه ۱۳۹۶، با مراجعه ماموران دادستانی آران و بیدگل به اتهام “تبلیغ علیه نظام” در منزل شخصی خود دستگیر شد.
لازم به یادآوری است این فعال مدنی در سال ۹۳ پس از سرودن یک مثنوی ۳۲ بیتی به نام “الفبا” و خواندن آن در انجمنهای ادبی شهر کاشان، توسط شعبه دو بازپرسی آران و بیدگل (به نیابت از شعبه هم عرض بازپرسی در کاشان) مورد بازجویی قرار گرفت.
مهدویفر پیشتر مورخ دوشنبه ۲۹ شهریورماه ۱۳۹۵، نیز در منزل شخصیاش توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت و به سلولهای انفرادی زندان اصفهان، تحت مدیریت وزارت اطلاعات منتقل شده بود که پس از تحمل حدود ۴۵ روز بازداشت از زندان مرکزی اصفهان آزاد شد.
آقای مهدویفر در شعبه ۱۰۵ کیفری دو دادگستری کاشان محاکمه و به اتهام «نشر اکاذیب» به یکسالونیم حبس محکوم شد.
نهایتا، شعبه بیستوسوم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان به ریاست حمیدرضا امانی حکم یکسالونیم حبس وی را از طریق اصلاح اتهام از «نشر اکاذیب» به «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به ده ماه حبس تقلیل و با «رعایت بند ب از ماده ۳۳ قانون وصول» مجازات وی را به سی میلیون ریال جزای نقدی تبدیل کرد.
جالب است که اگر اگر این ماده گرگ خناس و این عجوزه ی هزار داماد و این لواط کار بزرگ هم امروز بر قدرت نبود امروز جزو اپوزیسیون بود. اما حتما و حکما و واجبا به بیشرفی خامنه ای نبوده بود. چرا که این بیشرف از یک سو با هیتلر قابل مقایسه است اگر دیگر سو با استالین و هم پوتین و هم امام علی و هم امام زمان و البته بخشی از تعاریف لواط کار اصغر قاتل هم در او هست. به این مجموعه یک سیخ به آن بچپانید می شود خامنه ای. و اما شعر این مرد به بزرگی فاجعه ای ست که بر ایران رفته است. و اما رامین کامران آن موقع که در آر اف آی فرانسه بود تنها آدم مورد قبول داری فکر ب.د دیگران و از جمله آن خانمی که برای سینما می نوشت و آن زن دیگر که گویی در رختخواب و با نشئه گی سخن می گفت و گویا به خاطر پارتی بازی شوهر فرانسویش او را در آنجا چپانده بودند و آن دیگر مرد که با ادا اطوار و تقلید از دیگرا سخنانش مثل ریرش در دهانش می پیچید و… و اما ادب به خرج دهم و از فرزاد جوادی و خانم فرنگیش حبیبی به نیکی یاد کنم. آما سرآمد همشان همین رامین کامران بود. من البته از ایران آر اف آی را دنبال می کردم و هیچ کدام از اینها را نه دیده ام و نه میب شناسم. اما بعضی از اینها چنان پیاده بودند مثل همان خانمی که اصلا آنقدر احمقانه بوده و حالا هم هست که مقتول ما عباس کیارستمی او را دست می انداخت. چرا که پرسشهایش به غایت احمقانه بود. اما براستی چه کسی و چه دستی این بی خردان را استخدام کرده بود؟؟ در هر حاال از سایت شما بسیار لذت بردم. بیش از دو سال بود و یا بیشتر که به سرغتان نیامده ام. چرا که با این رباط بازی و فیلتر بازی ملولم و آزادی مطلقم آرزوست. سلام بر شما دوست پدرم و دوست پدر بزرگم که با پدر شما دوست بود. جناب فرهنگ خان.
دوست ناشناس همان ادا أطوار که راجع به ان گفتید را بروید در مصاحبه ی همان شخص با بتی صدر گوش کنید بیماری عجیبی ست نزد بسیاران در این روزگار عجیب. این حکومت ضد ایرانی همه چیز را نابود کرد. حتا همه ترمیمات و بهینه سازی ای که ایرانیان بر اسلام وارد کردند را این حکومت نابود کرد و کرد اسلام را همان ضد انسانی که بود دو باره کردش!