به تازگی علیرضا رجایی، روزنامهنگار و از چهرههای جریان ملی – مذهبی پس از عمل جراحی، چشم راست و بخشی از استخوانهای سمت راست صورتش را از دست داده است. خانواده و نزدیکان آقای رجایی ممانعت از درمان وی در زندان را عامل پیشروی بیماری و شرایط امروز او میدانند.
علیرضا رجایی از سال ۱۳۹۰ به اتهام عضویت در ائتلاف نیروهای ملی مذهبی و اقدام علیه امنیت ملی، چهار سال را در زندان گذراند و در همان زندان بود که به بیماری سرطان سینوس مبتلا شد.
این نخستین بار نیست که یک زندانی سیاسی در ایران در معرض بیماری قرار میگیرد. تاکنون تصاویر متعددی از زندانیان سیاسی در بیمارستانهای خارج از زندان منتشر شده که نشان میدهد آنها با پابند به تخت بیمارستان زنجیر شدهاند. از جمله این تصاویر میتوان به تصویر امید کوکبی، دانشجوی دکترای فیزیک، اشاره کرد که با اتهامات امنیتی مواجه شده بود.
عبدالفتاح سلطانی و مصطفی تاجزاده نیز از دیگر زندانیان سیاسی اوین بودند که در دوران زندان خود به دلیل تشدید بیماری در بیمارستان بستری شدند. در این میان، رضا شهابی، فعال کارگری زندانی به دلیل عدم ادامه درمان مناسب اعتصاب غذا و دارو کرده است.
چندی پیش جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر در نامهای به عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل، خواستار جلب توجه او به شرایط بهداشتی و درمانی این زندان و آسیبهای ناشی از آن شدند.
امضا کنندگان این نامه تاکید کردند که مسئولان زندان رجاییشهر با نقض مدام مقررات سازمان زندانها، آنها را «بهطور جدی در معرض آسیبها و بیماریهای گوناگون و مرگ تدریجی» قرار دادهاند.
تهیهکنندگان نامه از مواردی مانند «کمبود دارو» در زندان رجایی شهر، «بکارگیری پزشکان غیرمتخصص»، «فقدان اتاق عمل» در زندان و «کثیفی» فضای بهداری زندان شکایت کرده و نوشتهاند که اساسا در بهداری نیز «هیچ گونه تلاشی به منظور معالجه واقعی و موثر صورت نمیگیرد» و در مواردی که خانوادههای زندانیان موفق میشوند با دوندگی بسیار مجوز انتقال بیمار خود به خارج از زندان را دریافت کنند، آنها را «با دستبند و پابند و در وضعیتی تحقیرآمیز به بیمارستان برده و آنها را به تخت زنجیر میکنند».
ابوالفضل قاسمی نویسنده، مورخ و دبیر کل حزب ایران (سوسیال دموکرات) نیز از دیگر زندانیان سیاسی بود که هم در رژیم گذشته و هم در جمهوری اسلامی محکوم به تحمل زندان بود و در زندان دچار بیماری شد. او از سال 59 تا سال 66 در زندان جمهوری اسلامی بود و تن به توبه و پشیمانی نداد و بدترین شکنجه ها را تحمل کرد. او بطور مشکوکی در سال 1367 در تهران وقتی از معرفی ماهانه خود با مقامات دولتی باز می گشت در اتوبوس “سکته کرد” و درگذشت.
جمهوری اسلامی با فشار بر زندانیان سیاسی و عدم درمان به موقع آنها، بارها از سوی سازمانهای مستقل حقوق بشری محکوم شده است.
زندانیان سیاسی ایران در معرض بیماری های گوناگون و مرگ تدریجی