مهرداد درویش پور
در این گفتگوها و از جمله د رگفتگو با رادیو فردا به زمینه ها و پیامدهایاعتراضات اخیر پرداختم. اشاره کردم این خیزش نشان گر بازگشت ناپذیری مبارزات ساختار شکنانه فراگیری است که در پی نومیدی مردم از اصلاح طلبان و گسترش نارضایتی ها از دی ماه ۹۶ آغاز شد. اگر جنبش سبز عمدتا خیزش اصلاح طلبانه سیاسی طبقه متوسط در تهران بود، دی ۹۶ خیزش خودانگیخته اما ساختارشکنانه تهیدستان ناراضی از وضعیت اقتصادی در شهرهای کوچک بود که هر دوجناح به مقابله با آن برآمدند.
در آن خیزش ها اما مردم مناطق اتنیکی تحت ستم حضور چندانی نداشتند و ازخواست های مشترک، همبستگی همگانی و سراسری خبری نبود. اعتراضات آبان ۹۸ به رغم خود انگیختگی و خصلت عمدتا دفاعی خود (طغیان برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع) اما برخی از شکاف ها را پر کرده است. گرچه گرانی قیمت بنزین جرقه انفجار اخیر بود، اما توان برق آساتر سرایت اعتراضات به دیگر شهرها نشان از مستعد بودن جامعه برای خیزشی همگانی تر، همبسته تر، با خواست های مشترک و بخشا ایجابی و رادیکال تر دارد.
در این اعتراضات برای نخستین بار شهرهای بزرگ و کوچک، مرکز و پیرامون، طبقه متوسط و کارگران و تهیدستان، مناطق اتنیکی تحت ستم و دیگر بخش های ایران به یکدیگر پیوند خوردند و زبانی مشترک یافتند. با کاهش خطر حمله نظامی، افزایش تحریم ها، گسترش شکاف های طبقاتی و فساد، افول اقتدار سیاسی نظام، الهام پذیری مردم از اعتراضات لبنان و عراق، به تدریج نگرانی های ضد آرمانی و ترس از خطر سوریه ای شدن ایران کمرنگ تر می شود. امری که مردم بیشتری – به ویژه طبقه متوسط در حال خرد شدن را به جستجوی بهبود اوضاع از طریق خیابان و تکیه برظرفیت های جامعه مدنی به جای دل بستن به اصلاح نظام یا برچیدن آن توسط قدرت های خارجی سوق می دهد.
جمهوری اسلامی نیز که درپی شکست ایدئولوژیک و فرهنگی و افول مشروعیت سیاسی پیشین، اکنون با پیامدهای مخرب “اقتصاد مقاومتی” و هزینه های سنگین سیاست منطقه ای و جهانی خود روبرو است، جز یورش به سطح معیشت مردم و توسل به خشونت لجام گسیخته ترراهی برای مقابله با تحریم ها، تدوام “اقتصاد مقاومتی” و سامان دادن به اوضاع خود نمی یابد. به میدان آمدن مستقیم رهبری برای حمایت از افزایش قیمت بنزین، فرمان سرکوب خشن تر اعتراضات، نوعی اعلان جنگ به مردم به قصد پایان بخشیدن به آشفتگی و تشتت آرای درون نظام، نشان از احساس خطر رهبری از پیامدهای این اعتراضات در صورت مهار نشدن آن است.
این اعتراضات به رغم سرکوب و مهار آن نه پایان می یابند و نه در متن نابرابری توازن قوا، فقدان رهبری و تشکل، افق روشنی از فراروییدن به یک خیزشی یکپارچه که توازن قوا را برهم زند، به نمایش می گذارند، اما همچنان به صورت زنجیره ای به حیات و گسترش خود ادامه می دهند.
عقربه زمان، به رغم سرکوب خونین تر خیزش روزهای اخیر که تنها خصلت مسالمت آمیز آنرا را کم رنگ تر می کند، نشان از افول هرچه بیشتر اقتدار نظام، تحقیر ترس و افزایش اعتماد به نفس مردم در هر گامی تازه دارد. خیزش آیان 98 نشان داد ادعای این که ایران آبستن انقلاب دیگری است، چندان دور از واقعیت نیست.
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو