سالروز اول ماه مه روز کارگر، روز کار، روز زحمتکشان برای بدست آوردن حقوق خود در معادله نا هماهنگ کار وانباشت سرمایه است. بی گمان سندیکا های مستقل یکی از وسائل و حربه هایی اساسی و تمام عیار برای تعادل بخشیدن به این بی عدالتی وبرای گسترش رشد اجتماعی و استقرار دمکراسی محسوب میشود .
تئومافیو کراسی حاکم بر ایران که ثروت ملی را در دست های خون آشام خود انباشت کرده است بعلت هراس از منافع طبقاتی خود از کوچکترین حرکت اعتراضی کارگری به شدت هراس دارد. اما سندیکالیست ها ی ما در برابر هجوم جمهوری اسلامی به سندیکا های آزاد و مستقل جانانه ایستاده اند . به جرات میتوان گفت از زمانی که طبقه کارگر در ایران بوجود آمده است هرگز شرائط اقتصادی آن به اندازه امروز از چنین وضعیت ناهنجاری رنج نبرده است. در رژیم جمهوری اسلامی نه تنها حقوق فردی و اجتماعی او به بدترین وجهی پای مال میشود بلکه از نظر اقتصادی و تامینات بهداشتی و اجتماعی از کوچکترین پوششی بر خوردار نیست. دور از واقع بینی نخواهد بود اگر ادعا شود که فقر و عدم امنیت شغلی به دوران سالهای ابتدای انقلاب مشروطیت تنزل کرده است، با این تفاوت که در آن سالها علیرغم حاکمیت استبدادی ، سندیکاها قادر به فعالیت بودند ، روزنامه حقیقت ارگان رسمی شورا های کارگری به رهبری زنده یاد محمد دهقان منتشر میشد، کارگران و زحمتکشان در انقلاب مشروطه فعال بودند، اما امروز که قریب هشتاد سال از آن زمان می گذرد حاکمیت جمهوری اسلامی که با بشریت، با رشد و تحول، با علم و مدرنیته در تضاد و در جنگ است اجازه فعالیت اجتماعی را از کارگران گرفته است . به شهادت تاریخ خشونت جمهوری اسلامی از خشونت استبداد محمد علی شاه سخت تروبیرحم تر است . تاریخ پر فراز و نشیب جنبش سندیکائی در دوره های مختلف تحولات اجتماعی ایران توانسته است گامهای سترگی بردارد . امروز از هر زمان دیگر جنبش آزادیبخش اجتماعی ما در روند حرکت خود به سمت دمکراسی نیاز به مشارکت فعال طبقه کارگر،طبقه کم درآمد و زحمتکش دارد. اگر چه زنان، دانشجویان، دانشگاهیان، جوانان، با افکار و اندیشه های گوناگون برای آزادی و حقوق طبیعی خود مبارزه میکنند، اما تا زمانی که این مبارزه به کار خانه ها وارد نشود شانس پیروزی چندان نخواهد بود. کما اینکه در ملی کردن صنعت نفت توسط دکتر مصدق کارگران شرکت نفت در کنار نهضت ملی بودند و در این مبارز ه نقش و سهم داشتند، همینطور در سال ۱۳۵۷ اگر اعتصابات کارگری وارد عمل نمیشد انقلاب ضد دیکتاتوری موفق نمیبود . امروز نیز جنبش به شدت به اعتصاب کارگران شرکت نفت، شرکت ذوب آهن، اتوبوسرانی، کارگران برق و توانیر، معلمان و فرهنگیان ، کارگران راه آهن، کارگران کشت و صنعت نیشکر، مطبوعات، صدا و سیما …نیاز دارد.
اعتصابات گوناگون در نقاط مختلف کشور و در کارخانه ها بزرگ و کوچک نشانه اعتراض زحمتکشان نسبت به نبود امنیت اجتماعی و اقتصادی و شاهد بی عدالتی های است که به این طبقه ازمردم ما توسط کارفرمایان دولتی وغیر دولتی وابسته و غیر وابسته به جمهوری اسلامی تحمیل میشود.
بسیارند نمایندگان جنیش کارگری که به زندان ها انداخته شده و زیر شکنجه قرار میگیرند، امروز نماد این مقاومت منصور اسانلو رهبر سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه است که در دفاع از مطالبات اجتماعی و اقتصادی و حقوقی کارگران سالها است که در زندان های جمهوری اسلامی بسر میبرد. این کارگر شرافتمند تا کنون با اراده ای قوی وشکست ناپذیر در برابر رژیم جمهوری اسلامی ایستادگی کرده است وعلیرغم رفتارهای غیر انسانی رژیم و همه فشار ها و تهدید ها دژخیمان دست از مقاومت خود بر نداشته است پس شایسته است در روز اول ماه مه ۲۰۱۰ همه نحله های فکری و همه سازمان های سیاسی و افراد عدالت طلب که در اقصی نقاط ایران و جهان در تظاهرات اول ماه مه شرکت میکنند امر قدردانی و بزرگداشت از منصور اسانلو را، به عنوان سمبل مبارزات کارگری این دوره در سر لوحه شعار ها ی خود قرار دهند .
پیشنهاد میشود : در همه کشور های جهان شرکت کنندگان در راه پیمایی ها ی روز اول ماه مه با تصویری یا پلاکارتی از او حاضر شوند تا مردم آزادیخواه و عدالت طلب جهان از مبارزات و مقاومت های این سندیکایست با ارزش اطلاع حاصل نمایند. تا شاید دراین روز آزادی منصور اسانلو خواست مشترک همه مردم مترقی و عدالت خواه در اقصی نقاط ایران و جهان باشد.
30 نوامبر 2010
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو