روایت های متفاوت از لائیسیته درجوامع مختلف غربی چگونه اجرا می شوند و الگوی مناسب برای ایران کدام است؟ ” لائیسیته” در غرب قدمتی بیش از یک قرن دارد و هر کدام از جوامع غربی با توجه به شرایط خاص تاریخی خود تعریف ویژه ای از لائیسیته را نهادی کرده و روایتی متناسب با ویژه گی های جامعه ی خود برگزیده اند . آیا می توان گفت بهترین و قاطع ترین” لائیسیته” به جمهوری فرانسه تعلق دارد زیرا که روایت خود را ازدرون جدالی آشکار بین مردم و نهاد کلیسا بیرون کشیده است؟ آیا با توجه به نقش دولت در گرفتن مالیات برای کلیسا در آلمان ، می توان این کشور را لائیک توصیف کرد؟ آیا کشور نروژ که دولتش به روحانیون مسیحی حقوق ماهیانه می پردازد و بر کارشان اعمال نفوذ می کند جامعه ای لائیک محسوب می شود؟ آیا مناسبات پیچیده میان دربار و کلیسای انگلستان جائی برای لائیسیته باقی گذاشته است؟ و سرانجام این که ، براستی در ایران آینده ، کدام روایت از” لائیسیته” قابل اجراست؟ برای ترسیم الگوی مناسبی از” لائیسیته” در ایران می باید از کدام معیارها بهره گرفت؟
در یکصد و دهمین نشست انجمن گفتگو و دموکراسی – پاریس ، می کوشیم پیرامون مقولات فوق کنکاش نمائیم .
سخنرانان :
فرهاد خسرو خاور / استاد و پژوهشگر جامعه شناسی در دانشگاه های پاریس
حسن یوسفی اشکوری / پژوهشگر دینی
[youtube_sc url=”https://www.youtube.com/watch?v=WCDhcdL56w8&feature=em-share_video_user”]