دیگر به زندگی
به تاریخ
به مردم
و به آینه
رو نمىکنم
حقیقت را
باید در طعنههاى دیگران یافت
پشتِ من
دیوارِ خنجرهاى دیگران است
دروغ و حسد و کینه
نشانِ دوستیهاى امروز است
فرشته بودیم
بسانِ کبوترانِ معصومِ سپید
در سرزمینِ من اما
دیگر درختى نیست
چمنی نیست
مرتعِ کید است
و قلههاى ریا…
دستى باید
و یک مشتْ امیدِ نو