بهروز سورن
این واقعه بار دیگر تاکیدی است که این حاکمیت ارتجاعی تنها و تنها با قیام سراسری و انقلابی رفتنی است و این سرنوشت محکوم چنین حاکمیتی است و مردم کشورمان تنها نیرویی هستند که میتوانند چنین سرنوشتی را برای رژیم حاکم رقم بزنند.
ایام یادبود قربانیان جمهوری اسلامی در دهه شصت و تابستان 67 را سپری میکنیم و جمهوری اسلامی همچنان از میان معترضان و دگر اندیشان قربانی میگیرد. هنوز اسناد و مدارک مربوط به کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 بقلم فرخ حیدری رد سایت گزارشگران دیده میشود و هنوز یاد پر شمار ارمانخواه ازادی طلب و برابری خواه که در این ایام بقتل رسیدند طنین افکن است. امروز نیز اطلاع یافتیم که مصطفی صالحی از معترضان دیماه سال 1386 که متهم به قتل یکی از نیروهای سپاه پاسدارن بوده است , اعدام شده است. مصطفی صالحی این اتهام را رد کرده بود. بر ما زندانیان سیاسی آندوران کاملا روشن و واضح است که تحت شکنجه اعترافات بسیاری گرفته میشود که در عالم واقعیت اتفاق نیافتاده است. این اقاریر برای خلاص شدن از درد وحشتناک ناشی از شکنجه های متنوع و از جمله شلاق زدن ها و فشارهای روحی صورت می پذیرد و متهم هرگز به پذیرفتن اتهامات دیکته شده نیست.پرونده سازی از جمله تخصص های دیرباز مزدورانی است که در خدمت رژیم حاکم و در قامت بازجو و بازپرس و شکنجه گر در رکاب نظام جمهوری اسلامی هستند.پیش از این گزارشاتی از انتقال وی به سلولهای انفرادی از سوی منابع حقوق بشری منتشر شده بود. علیرغم اعتراض میلیونی در شبکه های مجازی اما مصطفی صالحی اعدام شد و نشاندهنده این است که جمهوری اسلامی برای افکار عمومی داخلی و بین المللی احترامی قائل نیست. این واقعه بار دیگر تاکیدی است که این حاکمیت ارتجاعی تنها و تنها با قیام سراسری و انقلابی رفتنی است و این سرنوشت محکوم چنین حاکمیتی است و مردم کشورمان تنها نیرویی هستند که میتوانند چنین سرنوشتی را برای رژیم حاکم رقم بزنند.