امین بیات
رضا پهلوی، فرزند ارشد محمد رضاشاه پهلوی، ولیهد سلطنت سرنگون شده در پنجاه و هفت، اخیرا در یک مصاحبه در سیزده خرداد یکهزار و چهارصد و یک ادعا کرده که با بخشی ازسپاه پاسداران رژیم جمهوری اسلامی ایران در تماس قرار دارد، و این نهاد سرکوبگر مردم ایران و تروریست بین المللی، قاچاقچی مواد مخدر، اسلحه و متجاوز به حقوق مردم را برای نجات کشور به همکاری دعوت میکند، آیا او نمیداند که این نهاد تروریستی و ضد مردمی بیش از چهل سال است که جان و مال مردمان ایران را به گروگان گرفته و در منطقه نا امنی ایجاد کرده، حافظ بدون قید وشرط سیستم فاسد اسلامی است ،پرونده ای مملو از ارتکاب جنایت علیه مردم دارد.
رضا پهلوی، که البته حق دارد بنام یک شهروند ایرانی و یا بگفته ی سلطنت طلبان بعنوان وارث تاج و تخت ، شکسته شده پدرش بدست مردم ایران اقدام به همکاری با مشتی آدم کش و تروریست بکند، ولی این کار او بجز نادانی چیز دیگری در بر ندارد و یا اینکه دل خوش به وعده های کاخ سفید و دولت آمریکا کرده است، تا برای نجات جمهوری اسلامی یگانه آلترناتیو باشد، و خوش خدمتی خود را به سرمایه داری جهانی ثابت کند.
سپاه پاسداران جمهوری اسلامی نهاد غیر مردمی مسلحی است که تا بحال از ارتکاب هیچ جنایتی علیه مردم ایران فرو گذار نکرده است، و نمیتوان به هیچوچه جنایات این سپاه تروریستی را در ایران ، سوریه، عراق ، لبنان و یمن نا دیده گرفت و فراموش کرد.
ورضاپهلوی، نمیتواند بهیچوجه روی آبروی نداشته مشتی خونخوار راحفظ و سرپوش بگذارد، توسط این نهاد تروریستی هزاران هزار زن و مرد و جوان ایرانی زندانی، شکنجه واعدام شده اند،چطور حالا که وضعیت جمهوری اسلامی بطور کل و سپاه در خطر است،بفکر نجاتشان بخاطر قدرت افتاده اید.
رضا پهلوی، بگفته خودش قول میدهد که آینده جان پاسداران در سلطنتش را حفظ کند ، البته این وعده آقا رضا است اما مردم و میلیونها نفر که عزیزانشان بدست همین جانیان آواره ، زندانی، شکنجه و نابود شده اند ، به وعده های رضا پهلوی می ختدند و او را ساده لوح می پندارند ،اما رضا پهلوی میخواهد از هم اکنون با وعده و وعید به سپاهیان مزدور و تروریست و دادن عفو عمومی آنها را مطیع اوامر ملوکانه خود گرداند، که البته او هنوز از قرار معلوم از شیادی مشتی آخوند و پاسدار دزد و جانی یا بی اطلاع میباشد و یا مصمم به اجرای ماموریتهائی است که سرمایه داری جهانی به او و دارودسته اش دیکته کرده اند.
سپاه تروریستی پاسداران ، با در دست داشتن اسلحه ، و دارا بودن از ایدئولوژی اسلامی و پشتیبان اصل ارتجاعی و قرون وسطائی ” ولایت فقیه” در حقیقت در ایران حکومت میکند و ساختار های قدرت در اختیار پاسداران قرار دارد، این جریان ضد ملی و ضد ایرانی دارای نهاد امنیتی وحشی، دست پرورده چین و روسیه ، و اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مخصوص بخود میباشد، و قدرت اصلی رژیم اسلامی در اختیار این مزدوران آدم کش میباشد.
رضا پهلوی، بنظر من دچار پریشان گوئی شده، بجای اینکه از خود درایت سیاسی و استقلال نشان دهد نا چار به اجرای اوامر کاخ سفید برای رسیدن بقدرت دل بسته است.
رضا پهلوی ، نمیداند که حتی سپاهیان کنترل استانها را نیزبدست گرفته اند ، هر سه قوه را در دست دارند حتی کلید روابط درامور تسلیحات هسته ای و موشک سازی ، پهباد سازی و … را در کنترل مطلق خود دارند، دو نهاد امنیتی بطور موازی را کنترل میکنند، از رهبری تروریست سپاه که بگذریم حتی نیروهای زیر مجموعه سپاه ، بسیج و لباس شخصی ها همه آدم کشند و وحشی، آنوقت آقا رضا ادعا میکند که همه که تروریست نیستند.
نهاد تروریستی سپاه پاسداران علیرغم مماشات رضا پهلوی با آنها در فردای سرنگونی بدست توانای مردمان ایران ، تمامی دست اند کاران جنایات و آدم کشان باید در دادگاههای مستقل و مردمی محاکمه شده و پاسخگوی جنایات مرتکب شده خود باشند، البته وعده و قول امان نامه رضا پهلوی را خود سپاهیان نیز باور ندارند و در حقیقت به این ساده لوحی او می خندند.
رضا پهلوی، نمیداند یا نمیخواهد بداند که این ارتش شاهنشاهی بود که هم قدرت را پس از سرنگونی سلطنت پدرش، که تصمیم آن در” گوادالوپ” گرفته شد و به ارتش وابسته دیکته شد که از خمینی پشتیبانی کنند، ارتش عقب مانده و وابسته شاه به اشاره یک جنرال آمریکائی زندگی میلیونها انسان ایرانی را به آتش کشیدندو به صفوف و پشتیبانی آخوندهای جنایتکار پیوستند.
رضا پهلوی، با سرمایه گذاری روی سپاه تروریستی بزرگترین خطای و خیانت را پس از پدرش نسبت بمردم ایران مرتکب میشود، و خود نیز در این برهه تیشه به ریشه خود و طرفداران سلطنت میزند، البته میدانیم که او چاره ای ندارد و باید دستور امپریالیسم سرمایه داری آمریکای جهانخوار را اجرا کرده که قصد دست یابی به منافع از دست رفته اشان را در ایران دارند ، تا بوسیله سلطنت طلبان باز یابند.
البته که بخشهائی از سپاهیان تروریست با دیدن وضعیت نا هنجار و اسفبار جمهوری اسلامی در تلاشند که خود را از رژیم جنایتکار اسلامی مبری جلوه دهند، چطور میتوان جنایات و کشتار مردم توسط این جانیان را خود آنها نادیده بگیرند و مردم میدانند که بعد از سرنگونی سپاهی بایداز قدرت حذف شود، اگرچه عوامل نفوذی سپاه در
خارج و بخصوص در طیف سلطنت به اینگونه توهمات دامن میزنند را نباید نادیده گرفت.
رضا پهلوی، نمیداند یا آگاهانه بر روی جنایات آنها چشم می بندد، زیرا سپاهیان بودند و هستند که در سرکوب گسترده و بیرحمانه و غیر انسانی خود جنبشهای مدنی و اجتماعی، و با دستگیری فعالین و کنشگران سیاسی ، معلمان، بازنشسته گان، کارگران، زنان مخالف حجاب اجباری و در کل معترضین به گرانی و بیکاری که در صفوف جنبشهای روشنفکری، دانشجوئی، را در زندانها به شیوه های اسلامی و قرون وسطائی شکنحه کرده اند.
بله آقا رضا تکیه گاه شما بسیار خطرناک و لرزان است، کشتی شما در میان امواج سهمگین ملیونی مردم معترض بطورحتم غرق خواهد شد، و جان خود را از دست خواهید داد، دست از این خیال پردازیها ئی که بیشتر به شوخی شباهت دارد و از ایستادگی و مبارزه در آن خبری نیست بر دارید، همانطور که جنرالهای ارتش شاهنشاهی به پدر شما وفا دار نماندندو وابسته بودند، بدانید و مطمئن باشید که این تروریستها صد برابر جانی تر و ضد مردمی ترند از آن جنرالهای وابسته به بیگانه ارتش شاهنشاهی هستند.
رضا پهلوی از سرخوردگی و همکاری با اپوزیسیون ایرانی نا چار برای رسید ن به قدرت پناه به سپاه بدستور بیگانه برده است و حتمن از امام رضا هم طلب کمک خواهد نمود، و درخواست کمک از دولتهای امپریالیستهای سرمایه داری جهانی را مقدم برهمه چیز میداند و حمایت مردمی در حقیقت دسیسه ی عوامل او است، و استفاده برای رسیدن بقدرت میدانند.
آقای رضا پهلوی ، شعار هائی که در خیابانهای تهران داده میشود تحت عنوان ” رضاشاه روحت شاد” در راستای یک سیاست و برنامه ی حساب شده دستگاههای امنیتی و سپاهی در جمهوری اسلامی با صلاحدید عوامل امنیتی بیگانه است تا مبارزات بحق مردم ایران را به انحراف بکشانند .
بر فرزند شاه نباید پوشیده باشد که در دوران شاه، ساواک با همکاری عوامل بیگانه در کشور خفقان مطلق ایجاد کرده بودند،و در کشتار فرهیخته ترین فرزندان این آب و خاک کوتاهی نکردند، تا در بهمن پنجاه و هفت بدست مردم سرنگون شدند اما انقلاب مردم را سرمایه داری تصاحب کرد و بدلخواه خود حکومتی وابسته و عقب مانده و ارتجاعی را بر جامعه و مردم ایران حاکم گردانید، امروز از عملکرد خود پشیمان شده و خواستار بازگشت سطنت به ایران است، و حق تعیین و انتخاب ساختار سیاسی برای آینده را از مردم سلب کرده ، در گذشته هم همین روش در ارتباط با یارگیری چه داخلی و چه خارجی تنها برای حفظ منافع و قدرت مطلقه برای سرکوب و از میان بر داشتن مخالفین حکومت بود ، نداشتن استقلال سیاسی کشور را به این فلاکت و بدبختی کشاند.
با انتخاب سپاه بعنوان زیر مجموعه حکومت آینده و نگهبان “شاه” جوان روشن میشود که هم رضا پهلوی و هم طرفدارانش طرفدار دمکراسی و آزادی نیستند، بلکه خواسته های ارتجاعی و غیر مردمی و غیر مترقی را در دستور کار برای رسیدن به قدرت انتخاب میکنند، همین سیاست در حکومت ارتجاعی و سرکوبگر اسلامی نیز حاکم است و فرزند شاه عمامه بسر ادعای جانشینی پدر آدمکشش را دارد، حقوق ویژه و تبعیض باید در آینده در جامعه برای هیچکس وجود نداشته باشد، چه فرزند شاه شاهان وابسته به آمریکا با آن سرنوشت اسفبارش و چه فرزند جانی جانیان آخوند وابسته به چین و روسیه .
مصادره مبارزات مردم بهمین سادگی که آقا رضا تصورش را کرده آسان نیست، جالب است که رضا پهلوی در سال دوهزارو نه ازتحریم اقتصادی علیه جمهوری اسلامی حمایت کرد، او ادعا نمود که طرفدار”تحریم هوشمند” است یعنی تحریمی که فقط به سپاه صدمه بزند میباشد که با مواضع و عملکرد امروزش در تضاد مطلق قرار دارد، حتی رضا پهلوی در گذشته در دوران حمله تروریستی در یازده سپتامبر دوهزار و یک به برجهای دوقلو ، پیشنهاد حمله نظامی به ایران را داد.
02.09.2022
یک پاسخ
برای آینده ایران «جمهوری» آرزو میکنم. جمهوری لاییک مانند فرانسه