درس هایی از زلزله کرمانشاه

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

جهانشاه رشیدیان

زلزله اخیر تلفات، صدمات و درسهائی به همراه داشته. زلزله در ایران و عراق نکاتی را روشن کرد که اینجا اشاره می کنم :
تلفات و صدمات در ایران به مراتب بیشتر از عراق بود، درحالیکه زلزله ۷،۳ ریشتر در دوکشور یکسان بوده. میتوان نتیجه گرفت که ثروت مردم ایران بیشتر خرج زیرساخت کشورهای مورد علاقه حکومت اسلامی می شود.
وقوع زلزله با سه تئوری, سانحه طبیعی، ازمایش اتمی و حمله غرب توسط هارپ صورت گرفته است. به گمان من سانحه طبیعی منطقی تر بنظر می رسد ولی ازمایش اتمی یا انفجار زرادخانه های زیر زمینی و پنهانی حکومت احتمال دوم است، تئوری هارپ بنظر میرست غلو و تبلیغات جبهه “غرب ستیز” باشد تا مثل همیشه انگشت اتهام را به دشمن خارجی کشیده تا نقش رژیم را استتار کند.
ایران در خط زلزله قرار دارد و پیش بینی میشود سانحه آینده میتواند تهران باشد که به گمان کارشناسان با ساختاری غیر مقاوم در برابر زلزله توسط سود جویان و رانت خواران ساخته میشود. زلزله در تهران میتواند به یک فاجعه عظیم انسانی، شاید با میلیون ها قربانی، منجر شود. تهران یکی از شهر های پر جمعیت جهان, و شاید پر جمعیت ترین شهر جهان, است. رژیم آمار دقیقی از جمعیت تهران نمیدهد و بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تخمین زده می شود.
همبسگی وسیع مردل مردم ایران در کمک رسانی یک بعد انسان دوستی و همبستگی تمام اقوام ایرانی را تابت کرد، چیزی که پاسخی دندان شکن به رژیم ضد ایرانی و معدودی تجزیه طلب وابسته به اجنبی است. این هبسگی باوجود کارشکنی رژیم بهترین درس ما از زلزله است.
هراس رژیم از این همبستگی تا حدی بود که کمک رسانی را مختل می کند — گفته میشود کمک های مردمی را مصادره می کند: برای مثال رژیم کمک های زیاد ، ۸۰۰ امبولانس ، امکانات پزشکی و درمانی … به کاروان اربعین رژیم در عراق ارسال می کند، درحالیکه مردم زلزله زده نیازمندان اصلی این کمک ها هستند. تجربه ما از عدم بازسازی بم بعد از ۱۴ سال از زلزله آن و خرمشهر بعد از ۳۰ سال از پایان جنگ ۸ ساله ثابت می کند که این رژیم فاسد و غنیمت خوار کوچکترین توجه ای به سرنوشت مردم زیر سلطه خود نمیکند. بعد از زلزله اخیر، یک آخوند حکومت در تلویزیون دولتی گفت “مردم هیچ انتظاری از کمک های حکومت نداشته باشند.”
حضور پرسنل ارتش در کنار زلزله زدگان باعث امیدواری مردم به همبستگی بدنه ارتش در مبارزه مردم علیه حکومت اشغالگر اسلامیاست و البته هراس حکومت است. همین هراس دلیل حذف لغت ایران از مراسم صبحگاهی ارتش و جایگزین کردن ان با ”انقلاب اسلامی“ بوده است. بنظر میرسد، در کنار دلائل اخلاقی، یک دلیل کمک پرسنل ارتش پاسخی دندان شکن به این فرمان تحقیر آمیز جدا کردن ارتش از مردم است که مسلماً مورد قبول بدنه مردمی ارتش نیست و تنها یک توطئه رژیم ضد ایرانی و فرماندهان حزب الهی و جان نثار بیت رهبری در ارتش محسوب می شود.
گفته می شود در خارج افراد و نهادهائی نزدیک یا متعلق به لابی نیاک، مراکز اسلامی، نهاد های صادراتی جناح های مختلف رژیم، اصلاح طلبان و دیگر افراد و جریانات چپ نمای جبهه رژیم ایرانیان خارج از کشور را تشویق به ارسال کمک های مالی میکنند. این جریانات ثابت کرده اند که شریک دزد و رفیق قافله اند و معلوم نیست که کمک ها جمع آوری شده به کجا و در دست چه کسانی منتهی شوند. افرادی که در خارج در رسانه های نزدیک به رژیم، ، نمایش انتصخابی، مراسم عاشورا، حمایت از اسد و جنایات رژیم در سوریه , حمایت از دخالت رژیم در منطقه, و تظاهرات به اصطلاح صلح طلبانه و ضد جنگ رژیم شرکت می کنند نهاد ها حامی کمک رژیم به اسد، حزب الله، حوثی، حشد الشعبی و خلاصه بازوهای نظامی و گروه های تروریستی رژیم در منطقه هستند و لذا نمیتوانند مورد اعتماد باشند که کمک ها به چنین مقصدی ارسال نشوند.
کمک های خود را توسط افراد مورد اعتماد خود در ایران برنامه ریزی کنید و از انان بخواهید با گروه ها و کاروان های کمک، که تعدادشان در داخل زیاد است، هماهنگی کنند. سپردن پول به کسانی که از خارج به ایران سفر می کنند هم به گمان من زیاد مطمئن نیست، مگر اینکه افرادی مسن باشند که خود فروخته رژیم نباشند.
از ارسال پول در حساب های بانکی افرد مشکوک خود داری کنید چون در چنین مواقعی افرادی از حس انسان دوستی دیگران سوء استفاده می کنند. در کنار کلاه برداران معمولی، هیچ بعید نیست که پول جمع شده در حساب آقا زاده ها و مافیای رژیم در خارج سرازیر نشود و یا به مصرف پول شوئی و دور زدن تحریم ها برای نیاز سپاه بکار نرود.
به گمان من یک مرکز امداد بین مللی در کردستان عراق میتواند کمک های بین مللی و ایرانیان خارج را صرف زلزله زدگان کند. پزشکان بدون مرز میتوانند با امکانات وسیع خود فوری بیمارستان صحرائی مستقر و با هلیکوپتر یا امبولانس مسدومی را از ایران به کردستان عراق منتقل و درمان کنند. چنین مرکزی باید با کمک دیپلوماسی جهانی و کمک سازمان ملل حکومت اسلامی را مجبور به عدم کارشکنی کند.
تمام کمک های داخلی و خارجی یک فاکتور روانشناسی برای رشد همبستگی تمام اقوام ایرانی و بی اعتبار شدن بیشر حکومت اسلامی و جبهه ان است و در نهایت قدمی بسوی انگیزه مبارزه قاطع تمام مردم جغرافیای ایران برای سقوط کلیت رژیم به دست توانای خود است.

درس هایی از زلزله کرمانشاه

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.