حمله «آیت الله بلند پایه» به دوتن از بزرگترین شخصیت های ادبی و فلسفی ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

پس از خبر برگزاری کنگره ای به نام شمس تبریزی و تدارک نوسازی آرامگاه او، به همت برخی از فرهنگ دوستان، آیت الله صافی اصفهانی که حکومتی ها از او به عنوان «روحانی بلند پایه » نام می برند، در اطلاعیه ای به برگزاری این کنگره و نوسازی آرامگاه شمس  به شدت اعتراض کرده و ضمن این که شمس را همجنس گرا خوانده و او را «متجاوز به ناموس مولوی» دانسته اعلام کرده که: «استعمار پیر انگلیس بی اعتنا به همه این مقدسات با کمال بی شرمی و گستاخی در تلاش است تا دست ایتام آل محمد را از قرآن و عترت کوتاه کند و بوسیله امثال مولوی و شمس تبریزی فساد را و بت پرستی را و شهوت رانی را و ناپاکی را و جهل و نادانی و خرافه پرستی را بنام عرفان جایگزین نماید و این پست ترین موجودات را شریف ترین خلق خدا معرفی کند.»

در این اطلاعیه ی بلند او انواع و اقسام ناسزاها را به دو تن از بزرگترین شخصیت های ادبی و فلسفی ایرانی، یعنی مولوی و شمس گفته و به نوعی«امت شیعه» را علیه «اهل تسنن» شورانده و در آخر اعلام خطر کرده که اگر جلوی این نوع کنگره ها گرفته نشود«دیگر نه از اسلام اسمی و نه از قرآن رسمی باقی نخواهد ماند»

باید توجه داشت که این گفته های آیت الله صافی چیز عجیبی نیست؛ از قرن ها پیش بیشتر «روحانیون شیعه» معتقد بوده اند که «مثنوی مولانا را باید با انبر گرفت» یعنی آنقدر ناپاک و «نجس» است که نباید به آن دست زد. حالا از بد روزگار، این آیت الله ها دارند سرزمینی را می گردانند که در فرهنگ اش تنها دروغ گویان و بی خردان و مهر ناشناسان ناپاک اند.

مطالب مرتبط با این موضوع :

11 پاسخ

  1. با سلام٬
    باید به این آیت الله صافی اصفهانی گفت که طبق دستور پیامبر اسلام و قرآن اینروزها در سرتاسر منطقه مسلمانان تا بتوانند هم به دیگر دینان و هم به همدینان خود تجاوز می کنند. امروز اولین روز ماه نحس محرم است. در این ماه تا ده روز دیگر شمر مسلمان سر امام حسین مسلمان رت می برد. امام حسین در کمال حماقت قاسم یازده ساله٬ رقیه سه ساله علی امبر چهارده ساله و از همه حیرت آورتر بچه شش ماهه اش علی اصغر را با خودش به جنگ می برد! در تاریخ ما دیوانگان و الینه های فراوان داشته و داریم ولی یک بیمار روانی تمام عیار در حد امام حسین را در تاریخ بشر نمی توان سراغ گرفت. علاوه بر این بچه بازی پیامبر و مشروعیت بخشیدن و حتا واجب دانستن بچه بازی از کیفیات مبرهن تاریخ اسلام و محمد و قرآن است. این آقای صاف اصفهانی از آن مخنثاتی ست که باید نوعی عقده همجنسگرایانه ای را که در خودش پنهان کرده باشد تا چنین دهان پارگی ای از او سر بزند. او چشمش را بر بچه بازی پیامبر نمی بندد٬ بلخ این هرزت آیت الله بچه بازی پیامبر را نوعی قداست می داند. باید ریش این آیت الله را گرفت و در آن سرواخ تنگ فرو کرد و از او پرسید که آیا تجاوز و دست درازی به یک نی نی کوچولوی سه ساله و حتا کمتر که سه سال قمری میشود دو سال یازده ماه و چند روز و حتا نه سه ساله. اینروزها شنیده می شود که در تایلند حتا نوزادان را نیز برای لذت جنسی اجاره می دهند. من فورا بیاد پیامبر اعظم افتادم که چگونه اگر ایشان هنوز سنده بود مشتری پر و پا قرص تایلند بود. چرا که پیامبر یک لذت پرست تمام عیار بوده او در زمانی که هنوز اقتداری نداشته به صورت روسپی یک پیر زن هر جایی را به زنی میگیرد خدیجه٬ بعد که از اموال او نهایت بهره بری را می کند او را رها می کند تا بمیرد٬ بعد که قدرت پیدا می کند تا میتواند به بچه های دور و نزدیک تجاوز می کند و این کار او در نهایت بنیاد می نهد. علاوه بر این غلاموارگی از واجبات اسلام ناب است. تاریخ می نویسد وقتی علی نابالغ دستش را در دست گرم پیامبر می گذارد پیامبر چشمانش برق می زند و آنگاه چشمانش را می بندد و از شق هر دو به خواب می روند. و البته معلوم نیست چگونه پیامبر علی را که هنوز کودک است چگونه اغفال می کند. سپش علی فاطمه ده ساله را که البته معلوم نیست آیا این ده سالگی قمری را ایرانی ها درست کرده اند یا واقعا فاطمه ده ساله را علی گردن کلفت مورد تجاوز قرار می دهد. حالا این آقا ی صاف اصفهانی می آید و به بزرگترین شاعر و فیلسوف و اندیشمند و هنرمند ایران توهین می کند. این آیت الله از بیماری عقده همجنسگرایی رنج می برد. در نوشته ی او به وضوع این بیماری دیده می شود.

  2. واقعا این مسلمانان پیدیه ای جدی و غیر قابل انکار در جامعه ی بشریند. همچنانکه وبا و سل و سرطان و ایدز غیر قابل انکار بلکه مشغولین جهانی و انسانمی و دفاعی و پزشکی و روحی روانی را برمی انگیزند و واجب می کنند. در اسلام آنچه وجود ندار عشق است٬ مهر است هنر است. در تمامی صفحات قرآن و حدیث غیر از شقاوت و آدمکشی و فتوای قتل و سربریدن و پا بریدن و چشم در آوردن و گردن زدن و سر به نیست کردن نیست. مولوی و حافظ و خیام و رودکی و فروغ و تا شاملو و تا کیارستمی و حالا دیگر فرهادی و خلاصه هر کس که از عشق دم بزند باید سرش را برید و باید او را نابود کرد. باید خشونت را تقدیس کرد و عشق و صفا و زندگی را تقبیح. باید سیزده از دوازده ماه سال را در عزا و ماتم این سرزمین بود و باید جشن را سربرید. این ملاهای بیشرف همچون زالو نه تنها بر اقتصاد ایران لب دوخته اند و از رگهای مردم ایران خون می مکند بله لبشان را بر تاریه و تمدن و فرهنگ و هنر این سرزمین نیز دوخته اند تا همچون موریانه های خوخوار تمامی هستی ما را چه فرهنگی و چه اقتصادی از بین ببرند. این است وضع ما. مرگ بر روحانیت زالو صفت و مرگ بر اسلام.

  3. اسلام بخودی خود ندارد عیبی
    عیبی اگرش هست ز خونخواری اوست!
    اینان بر مستکبرین خرده می گرفتن. خودشان از هر مستک برین ی بیشرفترند. تازه در پی برپایی حکومت عدل جهانید. هدالتشان عین ظمشان است و شرفشان در بیشرفی ست. بیداری ایرانی ای که در حال تکان خوردن است ریشه ی این بیشرفی را بدون خشونت خشک خواهد کرد. صدای اذان و روضه و تکبیر که همه اش فریاد خون و خونریزی و جهالت و خشونت است برچیده خواهد شد. برای همین ما باید از این روحانیون مظهر بیشرفی تشکر کنیم که آمدند بر قدرت و کاری را که ما می بایستی در هزار سال انجام دهیم در تنفر عمیق از اسلام و ایمه و قران را اینها در کمتر از سی سال بجود آوردند و اینک می رود تا سیل خروشان ایرانیت بنیان اسلام بر برکند.
    آخوند نهاد دام و سرحقه باز کرد
    بنیاد مکر و فتنه با فلک حقه باز کرد.
    بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه٬
    این بیشرف که عرض شعبده با اهل راز کرد
    ایران بخیز که شیطان شده ست لخت
    عریان ببین پدیده اسلام ناب را
    بر هم بزن تو مزبله شرع و این کتاب
    آتش بزن تو خیمیه ابن التراب را
    سرها برید و خیمه بسوزاند و دم تکان
    این گرگ خون دهان که پیروی آن پیام کرد

  4. واقعا که این روحانیون در بیشرفی و رزالت دست هیتلر و موسیلینی و پولپت و ماکیاول و چاسشکو و رفیق رهبری خامنه ای استالین را از پیش و از پشت بسته اند. واقعا که برای نابودی کامل اسلام باید رهبری آنرا بدهند بدست توانای روحانیون ایران و پاسداران بیت متعفن امام چهاردهم و معصوم شانزدهم. جالب است که حتا یک روحانی برای پشتیبانی از مولوی و شمس بر نخواسته اند. اینان واقعا اگر یکیشان بگوید نجاست پاک است خوردی همگی آنرا نه تنها خواهند خورد بلکه مزکمزه هم خواهند کرد و به به هم خواهند گفت. شمس و مولوی و شاعران ایرانی همشان ضد اسلام بوده اند و فقط برای حفظ جان گاهی نیز مدعی اسلام هم بوده اند.
    می دانیم که در مورد پیامبر دمدار می گویند که او ذلفی مجعد و بلند دداشته است و ببینید حافظ رند چه می گوید:
    در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
    بله رلف زیبا را نبین که سرها بریده است در پس پشت این زلف پیامبر
    چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی جانی روا نباشد خون ریز را حمایت
    حمایت از پیامبر و علی را می گوید
    در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت
    ظلمت سیاه همان اسلام است
    از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
    برای این کار باید جلو رفت و به چهارده روایت رسید
    ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
    می دانیم که پدران ما تحسین گر آفتاب بوده اند
    این راه را نهایت صورت کجا توان بست کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
    هر چند بردی آبم روی از درت نتابم جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
    جور حبیب و دوست همدلی و عزای عمومی ایران است در برابر حمله ی اسلام و سرهای بریده که بعد خواهد آمد
    و حالا اگر میخواهی عشق و صفا کنی دست کم قرآن را به چهارده روایت و تفسیر یاد بگیر که اگر بدست خزب الله ایران و لبنان افتادی آنجا بگویی که روایت من همان روایت شماست٬ اگر بدست داعش افتادی بگویی این روایت روایت اصلی ست٬ اگر بدست بوکوحرام افتادی بگویی مال شما اصل و اگر طالبان و ملا عمر و الخ…. ببینید این شاعران تا چه مایه ضد اسلام و ضد پیامبر بوده اند. سلام بر ایران و لعنت و نفرین و نفرت بر پیامبر اسلام و خلفای راشدین و روحانیون و مداحین مفت خور و آدم فروش و ضد انسان.
    عشقت رسد به فریاد ور خود به سان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

  5. این نظرات بوی تعفن می دهد چرا که نام اسلام پیامبر در آنهاست. می بایست جهان را از اسلام پاک کرد. این دین جهان را الوده است. در جهان ما مکتبی به این بد خیمی نداریم. چندی پیش مطلبی را دیدم از سروش که مولوی را پیامبر عشقش می نامید. او درست دیده اگر پیامبر اسلام پیامبر دژخیمی و قتل و خشونت و تجاوز و بچه بازی ست مولوی در برابر او با تمام قد می ایستد و مدعی رسالت است. رسالتی با عشق و هنر و شعر و موسیقی و شرافت در برابر بیشرفی و خواخواری پیامبر. من دختر یک روحانی بیشرفم که پدرم بزور میخواهد من مسلمان بمانم. تف بریش این مرد که مادرم را بارها زده است. امیدوارم من دختر او نبوده باشم

  6. سلام من رفتم حرفهای این آیت الله الاعظم رو خوندم. این بابا درست نوشته. فقط گفته این کارای اینا بد و بوده و تجاوز بوده خب این دروغه. اما اینی که اینا دست کم هزار و پونصد سال از جامعه ی اسلامزده اون روز و حتا امروز جلو تر بودند حرفی درش نیست. من اصلا میگم چه خوب که اینا با اینهمه دهن دره گی و چاله دهانی به بزرگترین شاعر شاید جهان تو هین می کنند. خدا کنه خامنه ای هم چند تا فحش خواهر و مادر و ناموسی به مولوی و شمس بده. من از نظرات بالا تعجب می کنم. این جناب دکتر دکتر دکتر ایت الله حجت الاسلام حاج سید ابوالفظله العباس الروح الله الموسوی الاصفهانی درست نوشته است. اما شیطنت هم کرده اخونده بابا جون راست رو هم کژ و کج مینویسه تا خدا رو خوش بیاد. اما یادش رفته که پیامبرش در شصت سالگی دست در شورت دخترک سه ساله کرده و در شصت و سه سالگی به او که پنج سال و نیمش بوده تجاوز کرده و تازه رحانیون ایران که این تاریخ و این سن و سال را انتحال و تحریف کرده اند آنرا به شش سالگی قمری و نه سالگی قمری افزایشش داده اند که البته چیز را در بچه باز بودن طرف عوض نمی کنه اما این مدرسان و معلمان و آموزگاران اخلاق این کارها را خوب و از سیره ی پیامبر میدانند!!! و حالا کل ماجرا را بخوانید.

    متن اعلامیه به این شرح است:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    باز هم برای چندمین بار نغمه ی شوم شرک و بت پرستی و تکریم و تجلیل از ائمه ی کفر با هدف حذف فرهنگی عترت پیامبر اسلام فضاهای مجازی و رسانه های گروهی این مملکت را پر کرد.

    انالله و انا الیه راجعون

    مملکتی که شیعه خانه ی امام زمان است و حضرت ثامن الحجج علیه السلام صاحب این خانه و حرم اهل بیت و حوزه های علمیه و نواب حضرت بقیه الله الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن است اما استعمار پیر انگلیس بی اعتنا به همه این مقدسات با کمال بی شرمی و گستاخی در تلاش است تا دست ایتام آل محمد را از قرآن و عترت کوتاه کند و بوسیله امثال مولوی و شمس تبریزی فساد را و بت پرستی ر ا و شهوت رانی را و ناپاکی را و جهل و نادانی و خرافه پرستی را بنام عرفان جایگزین نماید و این پست ترین موجودات را (که فرمود انهم اخس طوائف الصوفیه (1)) شریف ترین خلق خدا معرفی کند.

    و نه شریف ترین خلق خدا بلکه خود خدا همچنان که مولوی گفت: شمس من و خدای من و بایزید گفت لا اله الاها انا فاعبدون.

    تا رسید به امروز که نغمه ی شوم لا تأخذنی سنه و لا نوم از حوزه ی علمیه ی قم شنیده می شود و از گفتن لا اله الا الله شرمناک کما اینکه ابوجهل و ابوسفیان نیز از این کلمه شرمناک و گریزان بودند و این همان عرفان اوپانیشادها و بودائیان است که نطفه ی ناپاکش در رحم انگلیس، این زال سپید ابرو وین مام سیه پستان بارگزاری و توسط مستر همفر پرورش یافت تا رسید به امروز که گستاخانه و بالعیان فرهنگ ضد قرآن و عترت را در مملکت قرآن و عترت تزریق و ترویج می کنند و بعضی رسانه های ما نیز دانسته یا ندانسته بستری مناسب برای این بی شرفی ها شده اند.

    ما این مصیبت بزرگ را به قطب عالم حضرت بقیه الله الاعظم تسلیت عرض می کنیم.

    «اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا، وَ غَیْبَهَ إِمَامِنَا، وَ کَثْرَهَ عَدُوِّنَا، وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا …»

    ای زعمای حوزه های علمیه ، و ای مراجع تقلید شیعه ، و ای علماء و محققین ، امروز اصل دین و توحید و کلمه ی مقدس لا اله الا الله در خطر است، دیگر نوبت به فقه و اصول و تفسیر و … در حوزه های علمیه نمی رسد، نوبت به تألیف و تحقیق و تقویم نص و بحث و مناظره های علمی نمی رسد.

    برخیزید و به داد اصل دین و کیان مسلمین برسید.

    ای مرزداران اسلام ، ای زمامداران و کارگزاران دولت ، اگر رگی از غیرت دینی در وجود شما باقی مانده به پا خیزید

    و این اشرار و ایادی بیگانه را قلع و قمع و این مملکت عزیز را از لوث وجود ذات پلید آنها پاک کنید.

    ای آقایانی که سالیانه ده ها میلیارد صرف مؤسسات خود می کنید به کجا می روید؟ چه هدفی را دنبال می کنید؟ اگر فرهنگ امثال مولوی و شمس تبریزی در این کشور حاکم شود دیگر نه از این مؤسسات اثری می ماند و نه از صاحب آنها.

    ای رهبر معظم انقلاب و ای ناخدای کشتی دین و غیرت مسلمین

    به فریاد این مردم مظلوم برس

    و آنان را از فتنه ی عرفا و صوفیه که قرآن را ملعبه ی امیال نفسانی خود کرده اند نجات بده.

    آیا فریاد رسی هست؟

    برگزاری کنگره برای تکریم از این فاسد و مفسد کبیر به معنای حذف فرهنگی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در این کشور است که در راستای حذف سیاسی آن بزرگوارن در سقیفه می باشد.

    ساختن بارگاه برای شمس تبریزی صوفی شهوت پرست یعنی تخریب بارگاه های مطهر اهل بیت علیهم السلام.

    آباد کردن قبر این شیطان بزرگ یعنی آباد کردن قبر یزید و معاویه و ابوسفیان و بت پرستان.

    «فمَن‏ ذهب‏ إلى‏ زیاره أحدٍ منهم حیّاً أو میّتاً فکأنّما ذهب إلى زیاره الشیطان وعباده الأوثان، ومَن أعان أحداً منهم فکأنّما أعان یزید و معاویه و أبا سفیان.»(2)

    خیانتکاران بزرگ جمع شده اند و می خواهند کلنگ ساختمان بت خانه ای را در دارالمؤمنین شهرستان خوی به زمین بزنند که در آینده مرکز فساد و فحشاء و عیاشی و رقص و پایکوبی برای شیطان پرستان داخلی و خارجی باشد و از همه بدتر مدرسه ای برای تربیت افراد بر ضد معارف اهل بیت علیهم السلام.

    انگلیس مکار و هزار چهره به قصد براندازی معارف قرآن و عترت و در نهایت اصل نظام جمهوری اسلامی داخل مرزهای ما ورود فرهنگی پیدا کرده. در حوزه های علمیه ی ما در دانشگاه ها و دبیرستان های ما در شهرها و روستاهای ما و در کوچه و بازارهای ما نفوذ پیدا کرده.

    آیا فریاد رسی هست؟

    که ایتام مظلوم آل محمد را از شر این اشرار و این شرار خلق الله (3) نجات دهد
    و در مقام مجاهدین صدر اسلام قرار گیرد؟(4)

    ثروت های این مملکت صرف برگزاری کنگره های بین المللی شدن اما نه برای امام باقر و امام صادق علیهماالسلام و پیروان صادق آنها بلکه برای دشمنان آن بزرگواران یعنی:

    امثال بایزید بسطامی مدعی الوهیت و مولوی سنی متعصب که ناموسش را در اختیار شمس قرار داد و غزالی ناصبی رجس نجس و خرقانی مشرک و ابوسعید زندیق و پیروان آنها و صدای اعتراض کسی بلند نشدن خیلی جای تأمل و تأسف دارد.

    و امروز نوبت به اکفر این کفره یعنی شمس شاهد باز و شراب خوار رسیده
    همان کس که به ناموس مولوی تجاوز کرد و خدای مولوی شد!!!(5)

    اینجانب به عنوان یک ایرانی مسلمان که حق فریاد و اعتراض دارد و به عنوان یک طلبه ی کوچک که نصیحت و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر کار اصلی اوست، به زمامداران، به سران سه قوه، به مراجع تقلید، به حوزویان، به دانشگاهیان، به نویسندگان و گویندگان، به هیئتی های عزیز و مداحان اهل بیت علیهم السلام

    اعلام خطر می کنم

    که اگر دیر تکان بخوریم اگر از خواب بیدار نشویم و ایران را از فتنه ی صوفی گری که منشأ تمامی انحرافات است نجات ندهیم این خواب به مرگ مبدل می شود و ایران به اندلسی دیگر.

    که حتی دیگر نه از اسلام اسمی و نه از قرآن رسمی باقی نخواهد ماند.

    و ما علی الرسول الا البلاغ.

  7. این مردک آخوند آخوروند یه زری زده و یه سازی و یه حلوایی خورده که شاید ازش حرف بزنن تا معروف بشه! ایشون نمی دونسته که در فاحشه گی شًهره شهرّهٍ
    عبید زاکانی گفته بود: مست بوده اگر گهی خورده!

  8. حاج آقا حالا دیگه بفرما شام من دیشب خوردم! شما حالا بخورش. امیدوارم اینا به صپرت برقلمبیده از کلسترول شما برسه. شاید کلسترولش کمتر باشه. بفرمایید قندتون چنده. من البته دیشب قند و مند نخورده بودم. الحق که شما وارثین پیامبر اعظمید پیرو آن بچه باز بزرگ. حالا برا رد گم کردن بند کردید به مولوی. مولوی مثل کوه دماونده شما لاشخورها همه جور فحاشی ای میتونین باهاش بکنین. آما او هیچش نمی شه. استی حاج آقا چند تا صیغه ای و عقدی داری؟ حاج رفعت که دخترش رو به تو قواد سپرد رفت مکه تو با دخترک چه کردی؟ الهی که شورت نجسش بشه عمامه ی تو!

  9. با سلام در خود قم در مدرسه فضیه که مردم بهش میگن مدرسه حیضیه رم. رم از وجه رم کردن. بله در مدرسه فیضیه قم به ایشون میگفتند منفورالعلما! از چند روز پیش که چنین حلوایی خورده و دندانهایش شکسته طلاب جوان نام را مدفوع العلما گذاشته اند. ایشون برای اینکه مشهور بشه به قول نویسنده بالا گه زیادی خورده و الانه دندون درد داره. چون سگه ریگ خورده بوده. حالا شما بگردید بدنبال صاحب عزا. از بنیاد فحش. یادتان می آید؟؟؟

  10. جناب فرهنگ قاسمی من وقتی توی این مملکت گل و بلبل این نظرات رو می خونم عشق و صفا می کنم. بعد فقط یک لحظه فکر می کنم که اگه فقط سیل براه بیفته بنیان تمامی بیشرفان رو در ایران میکنه.
    پیشاب بریش رهبری
    +++
    این وارث پیغمبری
    +++
    حلوا تو حلق رهبری
    +++
    اصل خود پیغمبری
    +++
    منم میگم ای همموطن
    +++
    دیدم تو ریش رهبری
    +++
    چند تا مگس بود٬ نه پرنده ای
    +++
    اینکه هستش امام علی
    +++
    جد خود آقا سید ولی

  11. من در برابر این نظرات کلاه از سر بر می دارم و بر خمینی رحمت می فرستم. چرا که در پیش از ظهور این امام امت همیشه در لجن کی جرات داشت حتا در ذهنش چنین ادبیاتی رو به خرج بده. نه اینکه از ملا و پاسدار بترسه! نه! بلکه اصلا چنین فکری نمی کرد٬ شایدم از خدا می ترسید. ملایان واقعا چه خدمتی به ایران کردند که این اسلام را اگر با نجاست و ادرار هم بشیندش بازهم پاکتر خواهد شد. حالا شما خدیث نبوی و حدیت کسها را از این مجمله ی مچاله شده ی من بخوانید. خوشحال باشید که ملایان این چنین با بیرو رفتن خود عمامه پیامبر را مجسمه سازی کردند. بله مدفوع العلما نامی ست برازنده و باید آنرا تعمیم داد اول از همه به ولایت شماخ آل عبا و بعد بیت رهبری و بیوت مترکبون اولیا الله تا مداحین محترم و اولیا مخدراتشان. به امید دیدار امام زمان در چاه خانه ی ما در خیابان مولوی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.