گفتگوی رادیو فردا با مهرداد درویش پور و رضا علیجانی
دربرنامه ساعت ششم رادیو فردا با مهرداد درویش پور و رضا علیجانی به بحث درباره تاثیرات انقلاب ایران بر باورهای مذهبی پرداختند و به نظرات شنوندگان در این باره نیز پاسخ دادند. در این گفتگو از جمله مهرداد درویش پور به نکات زیر اشاره کرد:
کل این گفتگو را می توانید در لینک زیر بشنوید.
1- به رغم وجود برخی از روحانیون که با انقلاب مشروط وجنبش ملی مصدق همراهی کردند، عمده گرایش های اسلامی در هر سه بزنگاه تاریخی نقشی مخرب ایفا کردند. ایستادگی بخش مهمی از روحانیت در برابر انقلاب مشروطه و اعمال نفوذ در قانون اساسی پس از مشروطه، فتوای بخشی از روحانیون برای آتش زدن اماکن سوادآموزی زنان و همراهی کاشانی با کودتاگران علیه مصدق جلوه هایی از این امر در آن دو دوره بود.
2 با سرکوب و شکست های دو پروژه چپ و ملی گرایی پس از انقلاب مشروطه تا پایان عصر مصدق، “اسلام انقلابی” و بنیادگرایی اسلامی خمینی همچون پروژه نوین “ضد امپریالیستی” از بخت تازه ای برای رهبری این مبارزات برخوردار شد. این که هم غرب و هم حکومت پهلوی، روحانیت و مذهب را ابزار موثری برای مقابله با خطر کمونیسم یافتتند، نقش مهی در باز گذاشتن دست این جریان و تعامل ضمنی شاه با آن داشت. اسلام انقلابی که در عین حال هم چالشی در برابر خوانش لیبرال از اسلام و هم اسلام محافظه و سنتی بود، با رهبری انقلابی که در آغاز مذهبی نبود و تبدیل آن به انقلاب اسلامی واپس گرا بازتابی از برآمد مردانگی نوستالژیک بود که با تبدیل دین به ایدئولوژی انقلابی و حکومتی، مهلک ترین لطمه به فرایند دمکراسی در ایران زد.
3 انقلاب اسلامی شده در ایرانی که هرگز با عصر روشنگری روبرو نشد، با استقرار حکومت اسلامی، دین را از آسمان به زمین آورد و خود به گونه ای پارادکسال مهمترین زمینه گسترش سکولاریسم در جامعه را از طریق مشاهده پیامدهای فاجعه انگیز حکومت دینی در ایران فراهم آورد.
4 چهل سال حکومت دین چهار تاثیر را در اعتقادات دینی مردم در جامعه به بار آورده است. 1 گروه اول نحله های خرافی و فناتیک مذهبی است که به حکومت باورمند هستند و نیروی سیاهی در جامعه به شمار می رونند. 2 نحله های عرفانی همچون واکنشی دربرابر حکومت دینی، که الزاما همه آنها نشانگر گرایش به تلطیفی عرفانی در برابر خشونت دینی نیستند، بلکه بسیاری از آنها جلوه های دیگری از تعصب و خرافات را نمایندگی می کنند. 3 نیروهای افراطی ضد مذهبی که به خشم آمده از فساد، ریاکاری، خشونت دینی-سیاسی جمهوری اسلامی، نفرت به دین و اسلام یافته و حتی تا مرحله مسلمان ستیزی و همنوایی با تبلیغات راسیسستی پیش می روند. 4 گسترش خرد انتقادی که در فاصله گرفتن از باورهای عاطفی، با هر نوع مداخله دین در دولت و حتی سیاست و آموزش مخالفت می کند.
5 سقوط ارزش های دینی و اخلاقی دو فرایند متفاوت از یکدیگرند. نه اخلاقیات دینی با توجه به فساد و ریاکاری و تعصب و آزمندی های بسیاری از دینمداران نمادی از هنجارهای انسانی اند و نه غیر دینی بودن ضمانتی برای حرمت گذاشتن به ارزش های انسانی است. به جای نگرانی از سقوط ارزش های دینی باید نگران به حاشیه رفتن ارزش های اخلاقی انسانی همچون رواداری، دمکراسی، حرمت به دیگری، عدالت جویی و به رسمیت شناختن آزادی فردی و همبستگی اجتماعی شد.
6 کانونی ترین دغدعه آینده ایران سکولاریسم یا لائیتیسیته خواهد بود. آیا ایران با دنیوی شدن دین مسیر سکولاریسم پاره ای از جوامع غربی را طی خواهد کرد یا آن که شدت دین گریزی و دین ستیزی در جامعه به برآمد قدرتمند جنبش های لائیک و تلاش برای حذف هر گونه نقش دین در دولت، سیاست و آموزش منجر خواهد شد که به نظر می رسد ایران بیشتر به سمت لائیسیته پیش خواهد رفت.