از اعتراضات مردم علیه گرانیهای افسار گسیخته حمایت میکنیم
به سرکوب، خشونت و انسداد در اطلاعرسانی اعتراض میکنیم
تصمیم دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی در حذف ارز ترجیحی، کاهش یارانههای غیر مستقیم و آزادسازی قیمت برخی از کالاهای اساسی منجر به دور جدیدی از اعتراضات علیه گرانیهای افسار گسیخته در شماری از شهرهای ایران شده است. این تصمیم که با حمایت علی خامنهای و دیگر نهادهای حاکمیتی اجرایی شد بار دیگر رفتار غیرمسئولانه و نابخردانه نظام جمهوری اسلامی ایران در جبران کسریها و تنگناهای خودساخته را نمایان ساخته و فشار بر جامعه و بویژه اقشار کمدرآمد، آسیبپذیر و مزدبگیران را تشدید کرده است. دولتی که با شعارهای «عدالت» و «محرومیتزدایی» در یک انتخابات فرمایشی و غیررقابتی بر سر کار آمد امروز برای آنچه «اصلاحات ساختاری اقتصادی» و «مردمیکردن یارانهها» مینامد ولی در اصل تلاش برای کاهش فشار تحریمهای اقتصادی آمریکا است، دست در جیب مردم کرده و با کوچکتر کردن سفرههای آنها در پی تداوم سیاستخارجی ستیزهجویانه خویش است.
ابعاد گوناگون تناقضگویی مقامات قوه مجریه، بلاتکلیفی در بازار و بنگاههای تولیدی-تجاری و ابهامات بسیار نشان میدهد که دولت رئیسی فاقد طرح و برنامهای برای حل مشکل نظام پرداخت یارانه، کنترل تورم و تامین مناسب کالاهای اساسی است. پسامد محتمل اعلام و اجرای سیاست اخیر دولت و ناروشنی در چگونگی پرداخت یارانههای جدید اتفاقاتی چون “ایجاد تکانههای اقتصادی”، “تشدید وخامت فلاکت اقتصادی موجود” و “قرار گرفتن اقتصاد کشور در آستانه رسیدن به پرتگاه ابرتورم” است. تجارب جهانی و ارزیابیهای کارشناسی بیانگر نتایج مخرب آزادسازی یکباره قیمتها در قالب سیاستهای موسوم به «شوکدرمانی» است. اینگونه نسخهبرداری ناشیانه و از سر استیصال نه تنها به وخامت بیشتر اوضاع و در تنگنا قراردادن آحاد ملت منتهی میشود بلکه تخریب هر چه شدیدتر زیرساختهای اقتصادی و سرمایههای ملی که نیروی کار از مهمترین آنها است، را نیز در پی دارد.
جراحی اقتصادی در ایران نیازمند مولفههایی چون “تغییرات سیاسی بنیادین”، “اعتماد عمومی”، “تنشزدایی با غرب”، “حسن روابط با همسایگان” و “مشارکت فعال کارشناسان و صاحبنظران” است. «جمهوری اسلامی ایران» کفایت و مشروعیت لازم برای اجرای این اقدامات را ندارد.
در روزهای گذشته معترضان در شهرهای دزفول، اندیمشک، کرمانشاه، ایذه، جونقان، خرمآباد، فارسان، بروجرد، رشت، نیشابور، دهدشت،شهرکرد، یاسوج و … به درستی و با احساس مسئولیت روزافزون به خیابانها آمدند و علیه این سیاست ضدمردمی و زاینده فقر و محرومیت بیشتر شعار داده و اعتراض کردند. انتظار میرود اعتراضات یادشده بخصوص بعد از آشکارتر شدن آثار تورمی شدید آن در هفتههای آینده به شهرهای دیگر گسترش پیدا کند.
همزمانی این خیزشهای خودجوش با حضور پررنگ جوانان و زنان با حرکتهای اعتراضی سراسری معلمان میتواند این نوید را بدهد که اعتراضات پراکنده و مقطعی به تدریج حالت سازمانیافته و هماهنگ پیدا کرده و در نهایت به دگرگونی ماندگار موازنه قوا به نفع ملت بیانجامد.
منتسب کردن اعتراضات و شعارهای سیاسی به «خارج» و «گروههای معاند» توسط دولت و دستگاههای تبلیغاتی آن بیاعتبارتر از آن است که حتی در بین پایگاه اجتماعی نظام باورپذیر باشد. عامل اصلی در ایجاد شرایط نابسامان کنونی و زمینهساز اعتراضات مردمی همانا سیاستها، عملکردها و تصمیمات مخرب و نسنجیده مقامات حکومتی است.
به باور ما شش سازمان جمهوری خواه دموکرات که بر گذار خشونتپرهیز از جمهوری اسلامی ایران تاکید داریم، حمایت از خواستههای معترضان و دفاع مطلق از حق اعتراض، تجمع و اعتصاب با تاکید بر مطالبات عمومی و مشترک ضروری است . ما از اعتراضات مردمی پشتیبانی کرده و به مسئولان حکومت هشدار میدهیم که به سرکوب، اعمال خشونت، قطع اینترنت، انسداد اطلاع رسانی و انکار خواست معترضان پایان دهند.
ما همچنین خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط بازداشتشدگان اعتراضات اخیر و تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی، صنفی و سندیکایی هستیم.
هیئتهای سیاسی-اجرائی
اتحاد جمهوریخواهان ایران
جبهه ملیایران-اروپا (سامان ششم)
حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
حزب جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران
سازمانهای جبهه ملیایران در خارج از کشور
همبستگی جمهوریخواهان ایران
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ برابر با ۱۴ می ۲۰۲۲
3 پاسخ
بفرمائید شماها حتا در همان کشوری که هستید در میان این ده و پانزده در صد این ده = سیزده میلیون جمعیت خارج از ایران چه جایگاهی دارید؟ من اینرا از سر تحقیر نمی گویم بلکه میخواهم آگاه شوم! اگر طرفدارانی دارید که باید داشته باشید وگر نه که
هیئتهای سیاسی-اجرائی،
اتحاد جمهوریخواهان ایران
جبهه ملیایران-اروپا (سامان ششم)
حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
حزب جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران
سازمانهای جبهه ملیایران در خارج از کشور
همبستگی جمهوریخواهان ایران
هیچ مفهومی نخواهند داشت! حال اگر طرفدارانی دارید پس چرا اعلام یک تظاهرات نمی کنید، در اروپا و آمریکا که اسلام نحس و نکبت حکومت نمی کند که مانعتان بشوند! پس کاری بکنید که از اعلامیه دادن فراتر برود! واقعا بی عملی این برهه از زمان ایرانی های خارج از کشور نمونه ندارد. در زمان شاه که واقعا ایران را دوست میداشت و یک میلیونیم اخوند و طلبه و مداح ادمکش نبود چپی های خارج نشین آن همه فریاد و اعتراض میکردند حالا همان چپی ها با این همه جنایت این حکومت ساکتند و فقط دلشان خوش است که از پشت کامپیوترهاشان اعلامیه میدهند!
اگر راست میگوئید فراخوان بدهید تا ما ببینیم شما چه جایگاهی در بین مردم ایران و خارج نشینان دارید. دست کم در اروپا و آمریکا بسیجیان و پاسداران آدمخوار و فدائیان رهبر مخنث وجود ندارند. و اما بنده به عنوان یک جامعه شناس چپگرا و به خاطر شغل خودم و پدرم به شما بگویم که شما اگر یک ذره شجاعت و درایت داشتید اگر یک ذره زمان شناس بودید حتما از حزب مشروطه ی ایران نیز دعوت میکردید تا نام آنها نیز در میان ائتلافی های شما باشد. چرا که ندیده گرفتن چنین جریانی لطمه ای جانکاه است بر حرکت شما. رضا پهلوی امروز با همه ی بی عملیش جایگاه مهمی دارد. شما میتوانستید حتا برای ایران هم که شده از او استفاده ای درستکارانه بکنید.
من از ترس جان تند نوشتم. مجال باز خوانی ندارم از غلط ها معذورم. از تهران جامعه شناس دیگر کار!
دوست ناشناس « جامعه شناس بار بر از وسط تهران » من واقعا از خجالت مادر پیرم و خانم و فرزندانم حتا نیروی نوشتن نداشتم و ندارم. اما نوشته ی شما برایم فرصتی شد تا از خارج نشینان بپرسم که شماها در کجای تاریخ و جغرافیا زندگی میکنید! شماها با این تعداد چطور میتوانید نسبت به آینده میهنتان تا این اندازه بی تفاوت باشید. آخر چطور ممکن است! چطور ممکن است شما مردم اینهمه فقط به فکر خودتان باشید! در مورد این خانم نسرین مقانلو می خواندم باور کنید از خودم بدم آمد! باید از این خانم پرسید آخر نباید بیشرفی و بیشرمی هم حدی داشته باشد!؟ تو بیشرف که از حکومت اسلام ضد بشر دفاع میکنی بعد فرزندانت را با پول ایران می فرستی به آمریکا، یا آن زنیکه معصومه ابتکار که فرزندش را فرستاده به آمریکا. یا حرامزادگانی همچون سروش و نبوی و خلجی و اکبر گنجی و عباس عبدی و آن حرامزاده بزرگ سید عطا الله مهاجرانی و آن حرامزاده ترشان سید محمد خاتمی عاقد مولتی میلیاردر ها و…اینان در این هنگام همشان گوش خوابانده اند تا مثلا اگر مردم توانستند فقط نان خالی بخورند دوباره قلمهاشان درا تیز کنند بنویسند که بله ای مردم مبادا فروپاش باشید و سرنگونی طلب و چه! و اما امضا کنندگان این سند هم همانند هزار سند بی پشتوانه می رود در زبله دانی کامپیوتر ها. من از این جماعت امضاء کننده این سند میپرسم: واقعا حجالت نمیکشید! نه واقعا! اینهمه حزب بادکنکی و پوک و پوچ! حجالت آور است! گوئی همتان خسته و پیر و ناتوان شده اید حتا در جوانی! ایکاش فقط یک حزب بود و یک روزنامه و یک سایت و یک اعلامیه مقتدر و توانمند! همه ی وجودتان از تهی سرشار است. بیدار شوید و به خود آئید. اگر آیندگانی در ایران باشند بریش و گیس ما مردم این روزگار خواهند خندید اگر تف نکنند. چرا که همگان، همگان را تنها میگذارند. کافی ست به هر تظاهراتی و هر اعتراضی که قاعدتا می بایست همه درش شرکت کنند اما میبینیم که جامعه ایران و خصوصا شما خارج نشینان که از خارج بودنتان هیچ نیاموخته اید در یک پوچگرائی بیسر و بی ته گرفتار شده. نویسنده نظر « جامعه شناس بار بر از وسط تهران » شاید ساده لوحانه از شما خواسته تا مشروطه را هم به حساب آورید، اما او نمیداند که شماها در زهنتان هنوز هم شعارتان مرگ بر شاهی ست که آن همه به ایرانی و ایرانی خدمت کرد. و شاید پسرش برای همین تا این اندازه بی تفاوت است!
براستی چرا شماها حتا یکنفرتان به دو نوشته بالا در غالب نظر پاسخی نداده اید. شاید حتا رمق چنین کاری را هم ندارید. شاید حتا یکنفرتان هم حتا انرژی آمدن به صفحجه را هم نداشته اید. میخواستم پیشنهاد کنم تا حجالت بکشید، اما دیدم برای کشیدن حجالت خودش کلی جنم میخواهد که آنرا هم ندارید. اینرا وقتی نوشته اید که فقط برای یک لحظه از آن رخوت کذائی خونتان به جوش امده و مثل معتادین به افیون که دچار بی «دوایی» شده اند اما در اثر فریاد های نابهنگامی که هرگز هنگامش نمی رسد یک لحظه به خود آمده اند، چیزکی نوشته اید و انداختیدش به دریا. شاید باید منتظر بود تا آن نوزادی را که پدرومادرش از اسلامیتت انداختندش در زباله دانی بزرگ شود و کاری بکند! شاید!
یکی از طرفداران رضا پهلوی که چندی بود افسردگی شده بود از دست شاهزاده اش ناگهان شاد و سرحال آمده و میگفت که اعلاحضرتش هم بسیار درگیر آماده شدن برای آمدن به ایران است. وسایلش را دارند در ایرلان آماده میکنند! آیا راست است آیا کسی خبر دارد؟ اما شرم بر اپوزیسیون خارج از کشور که نمی تواند یگپارچه شود! واقعا شرم. همه ی نشستها و همه ی پیوست و همه ائتلافها و همه ی شوراها و همه و همه مثل حباب میترکند مثل برف تابستان آب می شوند و مثل نوشته ای بر آب محو می گردند. گوئی دوران پوچی و انسداد در تمامی ابعاد دارد به اوج میرسد شاید در این اوج است که از میان خود مردم کسی و کسانی مثل رعد ظاهر شوند!