“هم میهنان و خوانندگان گرامى سایت رنگین کمان در زیر بیانیه جبهه ملى ایران در اروپا را ملاحظه میکنید. موضعگیرى بسیار درست و مستدل و کوتاه و بجائى است. صراحت کلام این دوستان قابل تقدیر است. امیدوارم درسى براى بلاتکلیف ها باشد. با خوشحالى اعلام میکنم که این موضعگیرى مورد تائید من که ریشه در مبارزات مترقى ملى و مصدقى دارم و در این راه هرگز تعلل نکرده ام میباشد. امیدوارم برخى از هموطنان، که یا از روى ناچارى و خوش باورى یا از روى بى توجهى به عمق این فاجعه باصطلاح انتخابات پى نبرده اند، را به اندیشه بیشترى وا دارد تا با شرکت در آن به صراحت مخالفت کنند.
به این همراهان مصدقى خود از صمیم قلب تبریک میگویم. فرهنگ قاسمى ” ١٨ فوریه ٢٠١۶ پاریس
هموطنان گرامی،
جوانان ایرانی،
سی و هفت سال است که حکام جمهوری اسلامی، ایرانیان را بنام شرکت در انتخابات به رأی گیری های گوناگون فرامیخوانند و ازین رأی گیری ها برای خود مشروعیت کشوری می گیرند. بخشی از ایرانیان این انتخابات را انتصابات می نامند. آنان هیچگاه در چنین انتخاباتی شرکت نکرده و آن را تحریم می کنند. بخشی دیگر که با شرکت فعال در پرشکوه ترین و در عین حال واپسمانده ترین انقلاب در ایران، برای خود از خان یغمای جمهوری اسلامی سهمی قایلند و حتا تعدادی از سران آنان افتخار میکنند که در ساختن اهرمهای سرکوب جمهوری اسلامی مانند سپاه و سازمانهای گوناگون اطلاعاتی و «امنیتی» هم دست داشته اند، امیدوارند با شرکت درین رأی گیری ها و رفتن به مجلس اسلامی، در چهارچوب «نظام مقدس جمهوری اسلامی» تحولاتی ایجاد کنند. روزی نیست که گروههای وفادار به جمهوری اسلامی مردم را به«حضور پرشور» در انتخابات فرا نخوانند، حتا اگر شمار ناچیزی از نامزدهای نمایندگیشان، از مرحمت «شورای نگهبان» صلاحیت گرفته باشند. براستی که از دید انواع این دینفروشان، بیشترین ملت ایران دوزخییانی هستند صغیر و نادان که حقی جز تقلید و اطاعت ازآن جنتیان روی زمین را ندارند.
خوشبختانه بیشترین مردم ایران چنین نمی اندیشند. اینان از دینفروشی و دینفروشان بیزارند و در هر فرصتی، هرچند کوچک، برای ابراز خواست خود که همانا برکناری حاکمیت مستبد، فاسد و ضد ملی جمهوری اسلامی است، این نظام تباهی آفرین را در سطوح گوناگون به چالش می کشند.
ولی تاکنون در اثر سرکوب گسترده و ضدانسانی سازمانهای مزدور اطلاعاتی و امنیتی بفرمان بیت رهبری و اطلاعات سپاه، هر کوششی از راه شرکت در رأی گیری ها برای تغییر پایدار در توازن میان نیروهای حاکم در راستای اصلاح و بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی بی نتیجه مانده است. ملت ایران هیچگاه آنچه بر سر اصلاحات دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، مجلس ششم، انتخابات ۸۸ و جنبش سبز برآمده از آن، فراموش نخواهند کرد.
هموطنان آزاده،
اکنون که از رهبر «عظیم الشان» و رییس جمهور «با تدبیر» تا زردترین اصلاح طلبان مردم را به شرکت در این مفتضحترین رأی گیری جمهوری اسلامی دعوت می کنند، جای آن نیست که مردم آگاه و کنشگران سیاسی که دغدغه ایرانی آزاد، دمکرات و سربلند دارند، از خود بپرسند که تا کی میخواهند بازیگران بساطی باشند که عدهای جنایتکار، دزد، فریبکار و مانند اینها، برایشان چیده اند؟ شاید تا وقتی که ۵ میلیون دیگر سرمایه انسانی ترک وطن کنند و یا جوانانی تنها راه رهایی از این دستگاه جهنمی را مبارزه مسلحانه تشخیص بدهند؟ جبهه ملی ایران، اصولاً هیچگاه خواهان کاربرد خشونت در پیکار سیاسی نبوده و نیست.
آیا تن دادن به رأی گیریی که در آن فقط گفتن « نه به افراطگرایان » و یا رای دادن به جنایتکارانی مانند دری نجف آبادی، ریشهری وغارتگری مانند امامی کاشانی راهکاری برای پیشگیری از انتخاب جنتی، مصباح و یزدی است. کسانی که مردم را به این بازی خطرناک دعوت میکنند آیا برای اُختاپوسی چون سپاه هم فکری کرده اند؟ آیا از ملت با هوشی چون ملت ایران، شگفتاور نیست که تن به این روشهای حُجره ای بدهد؟ آیا شرکت در این رأی گیری به بهانه اینکه «بازی حریف را بهم میزنیم» تنها یک دهن کجی در برابر کسی نیست که میتواند رسما با یک حکم حکومتی کُل بازی را فرافکند؟
جبهه ملی ایران نه از جرگه تحریم کنندگان حرفه ای و نه بخشی از امت رأی دهندگان حرفه ایِ رأی گیری ها در جمهوری اسلامی است. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، پس از طرح مطالباتی از سوی کنشگران ملی و پذیرفتن این مطالبات از طرف آقایان کرروبی و موسوی یک جنبش انتخاباتی پدیدار شد که به برتری ایندو در انتخابات انجامید. این رویداد قدرتمداران ضدمردمی حاکم را به تقلب در اعلام نتایج انتخابات و سپس سرکوب وحشیانه جنبش سبز و حصر بانو رهنورد و آقایان موسوی و کرروبی وادار نمود. در آنزمان جبهه ملی ایران-اروپا نه تنها از هموندان خود خواست که در آن انتخابات شرکت کنند بلکه به مردم ایران نیز توصیه نمود به پای صندوق های رأی رفته و به یکی از دو نامزد نامبرده رأی بدهند.
ولی ما در رأی گیری کنونی شرکت نخواهیم کرد. دادن رأی به اصلاح طلبان رنگارنگ حکومتی حتا اگر کوتاه مدت به نتیجه کمرنگی هم برسد و این شبهه را ایجاد کند که تنها راه اصلاح نظام جمهوری اسلامی «نیش زدن» اینچُنانی به رهبر و سپاه اوست، بازهم معلوم نیست که مجلس دهم نیز به گونهای سترون( مقطوع ا لنسل) نگردد.
مشکل اساسی اصلاحات در ایران ساختار سخت و پیچیده مراکز بهم تنیده و پر قدرت حکومتیـ مافیایی ـ مذهبی ـ اطلاعاتی است که جلوی اصلاحاتی که منافع آنان را به خطر بیاندازد، می گیرند، حتا اگر منافع آنها ضد منافع ملی باشد. در برابر این قدرت جهنمی، سیاست «اصلاحات گام بگام» کنونی یک کوشش و شوخی بیهوده ای بیش نیست که سرانجام به ناامیدی، فرسودگی و خمودگی اجتماعی منتهی نشود. نیرویی که توان پس راندن و به کنار زدن گام بگام این اهریمنان را داشته باشد تنها و تنها نیروی جنبشهای مدنی و اجتماعی است که میتواند با فرّ و شکوه خویش حریف این جنایتکاران، دزدان و تاریک اندیشان حاکم گردد. جنبشهای تنومندی که حاکمیت ملت را رسد کرده و برقرارنماید.
باشد که بزودی چنین گردد !
پاینده ایران
جبهه ملی ایران-اروپا
پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴