نهادهای جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک-سکولار ایران
در هر کشور آزاد و دموکرات قوانین، از جمله قوانین مربوط به «روابط جنسی خارج از ازدواج » باید برای زن و مرد، برابر بوده و بر اساس هنجارها و روندهای مرسوم در جهان مدرن و درشرایط دموکراتیک و توسط مراجع ذیصلاحیت تدوین و تصویب شوند. جمهوری اسلامی بر اساس سنت های عقب مانده، مجازات برای مردان، به ویژه در روابط جنسی را به مراتب سبک تر اعمال میکند. وانگهی صدور حکم علیه زنان، در دادگاه های اسلامی، غالبا مبتنی بر اظهارات مردان است. دامنه این قبیل بیعدالتی ها در رژیم اسلام گسترده است: سازمان حقوق بشر ایران در روز دوم نوامبر ۲۰۲۳ گزارش داد که : “دادگاهی در ایران، زن و مردی به نامهای میترا و خسرو را به اتهام رابطه جنسی خارج از ازدواج به ترتیب به اعدام و شلاق محکوم کرده است”. در ماه گذشته حداقل شش مورد مشابه گزارش شده که بر اساس آنها زنان و مردان حکم اعدام و شلاق گرفته اند.
مهمترین اصلی که به قضاوت مشروعیت میبخشد برابری آنان در برابر قانون و رعایت قانون است. قاضی دادگاه بنا به سلیقه فردی و به اندازه تعصب خود، سطح و میزان مجازات را تعیین میکند. آسیه امینی، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان می نویسد که”در طول سالهایی که روی پرونده زنان محکوم به اعدام و سنگسار کار میکردم حتی یک مورد نبود که اتهام طبق آنچه در همان قانون غیرانسانی آمده، ثابت شده باشد. امکان اثبات احکام مربوط به روابط جنسی اساساً وجود ندارد و قاضی معمولاً با استناد به علم قاضی حکم میدهد”. طبق نظر کارشناسان حقوق بشر، دادگاههای جمهوری اسلامی حتی به همان قوانین زن ستیز خود نیز بسنده نمیکنند. ماده ۲۲۱ قانون مجازات اسلامی ایران، «زنای محصنه»، به روابط خارج از ازدواجی، … و چندین نفر برای اثبات آن شهادت داده باشند، اطلاق میشود و مجازات آن، سنگسار (رجم) و در موارد دیگر شلاق است. مجازات سنگسار با تلاش های مبارزان زن در سال 1381 متوقف شد، اما قانون سنگسار هنوز در قوانین حذف نشده است و قاضی به جای سنگسار، حکم اعدام صادر میکند.
ما، پنج نهاد جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک-سکولار ایرانی که برای رفاه، آزادی، عدالت و برابری تمامی انسان ها تلاش و مبارزه می کنیم، مخالف اعدام هستیم. از حق زندگی که یکی از پایه ای ترین اصول منشور جهانی حقوق بشر است دفاع می کنیم.
ما خواهان تشکیل دادگاه های صلاحیت دار طبق قوانین بینالمللی، با هیئت منصفه متشکل از مردم عادی، متناسب با آنچه که در کشورهای مدرن مرسوم است، هستیم. ما به حکم اعدام میترا و تمامی زنانی که، با این چنین احکامی حق زندگی کردن از آنان گرفته می شود، نه می گوییم. با “کارزار میترا”، کارزاری که علیه حکم اعدام در پرونده های جنسی خارج از ازدواج است، همراه هستیم .
خیزش های انقلابی زن- زندگی-آزادی پر رهرو باد.
نهادهای جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک-سکولار ایران
۲۴ نوامبر ۲۰۲۳ برابر با ۳ آذر ماه ۱۴۰۲
اندیشکده آگاهی و شناخت
حزب آزادی و رفاه ایرانیان ( آرا)
حزب جمهوریخواه سوسیال دموکراتیک و لاِئیک ایران (عضو جبهه ملی ایران)
صدای زنان سوسیال دموکرات ایران
همگرایان سوسیال دموکراتیک ایران
یک پاسخ
نخست مرگ بر حکومت اسلام ضد بشر! ببخشید علامت تعجب گذاشتم اما اسلام واقعا و طبیعتا ضد انسان و ضد حیات است! برای همین احکام اعدامش روی نه تنها نازیها را سپید کگرده بلکه حتا نازیها از اسلام و علی و محمد الهام گرفته اند. من امیدوارم علی رحمانی فرزند نگس محمد نام خودش را از علی به یک نام ایرانی بدل کند!
و اما هادی خرسندی شعری ناب نوشته برای توماج صالحی که اینهاش و من دختر ۳۳ ساله پاسخی نوشتم برایش که اگر خواستید در پس چکامه ی هادی خرسندی میخوانید!
هادی خرسندی – ویژه خبرنامه گویا
آدرسش
news.gooya.com/2023/12/post-82395.php
***
و شعرش
شب، مجلس خنیاگری و نغمه سرائی
صبحش همه فحش و سقط و هرزه درائی
تا آب بر این آتش جانسوز بریزی
خوبست که تو با رَپ جانانه بیائی
توماج چرا از تو خبر نیست به جایی؟
توماج کجائی؟
توماج کجائی که محبت سر زا رفت
غافل شدی و فیل حسادت به هوا رفت
با نغمه دلچسب علی اکبر شیدا
در یک شب مهتاب هنر سوی فنا رفت!
به به که چه تفسیر درستی ست خدائی
توماج کجایی؟
توماج خوشا تو که ندادی به کسی باج
تعظیم نکردی نه به عمامه نه بر تاج
پروات نباشد نه ز بایکوت نه ز زندان
توماجی و توماجی و توماجی و توماج
تو نور دل و دیده غمدیده مائی
توماج کجائی؟
توماج، نگوید خبری از تو رسانه
این راه رسانه بود و رسم زمانه
گور پدر هرچه رسانه ست عزیزم
یاد تو بود زنده به تصنیف و ترانه
زودی ست که بازآئی و از نو بسرائی
توماج کجائی؟
ملت نکند نام بزرگ تو فراموش
وان بار گرانی که کشیدی همه بر دوش
ای گشته حریف تو نه زندان نه شکنجه
بازآی و به سوراخ بزن طعنه و با موش!
امّید که نزدیک بود روز رهائی
توماج کجائی؟
هر سو بروم تا خبری از تو بجویم
از دوری تو بغض نشسته به گلویم
چشمم به در و گوش به زنگ است عزیزا
توماج بیا تا «غم دل با تو بگویم»
البته «غم از دل برود چون تو بیائی»
توماج کجائی؟
هادی – لندن – ۲۵ آذر ۱۴۰۲ – ۱۶ دسامبر
و پاسخ شعری من یاسمن خاکی از قم
توماج عزیزم تو کجائی تو کجائی
گر میشنوی زود بده پاسخ هادی
توماج تو TOO MUCH ی اصلا نه سرابی
ما را تو نگه کن همگی تشنه آبی
ما سوخته از آتش اسلام کذائی
با نعره ی رَپ شور بزن نغمه ی شادی
پُف کن همه جا نعره بزن با نفس خود
ما را تو برقصان بدوان از پی سوراخ
آخوند جلو و، ما ز پسش در تووی سوراخ
او موش شده، ما همگی گربه ی بیدار
توماج، عزیزم تو کجائی جگرم خون
گردیده بیا ای نفس عیسی خاکی
تو ماج عزیزم تو کجائی تو کجائی
گر میشنوی زود بده پاسخ هادی
یا اینکه بزن آتش بر خیمه ی یاغی
تو رهبر من رهبر او رهبر مائی
زیرا نه امامی نه پیمبر نه که شاهی
تو نیز روان در پی سوراخ کذائی
زیرا که در آن محو شده مهدی غائی
توماج بگو جان رفیق در تو چه حالی
جان و دلم همراه تو شد یوسف ثانی
بوی تو پراکنده شده در همه جائی
من عاشق تو عاشق تو یـَسمن خاکی