از کف خیابان تا کنگره ی ملی موقت ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

منوچهر تقوی بیات

انقلاب مشروطیت و انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملی در ایران آغاز دوران تازه ای بود. این انقلاب از کف خیابان(بازار آن زمان) در ۵ اردیبهشت ماه ۱۲۸۴(۱۹۰۵) با تعطیل بازار و تحصن بازاریان در شاه عبدالعظیم وارد مرحله عملی شد. تا پیش از کودتای رضا سوادکوهی ایران سه دوره انتخابات مجلس شورای ملی را پشت سر گذاشته بود. برابر قانون مشروطه شخص پادشاه از مسئولیت مبری است. برابر “اصل چهل و چهار” – “اصل چهل و پنج” قانون مشروطه هم کودتای ۱۲۹۹ و هم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ غیرقانونی و ضد ملی بوده است. کودتا به معنای ساقط کردن حکومت قانونی با نیروی نظامی است. سرچشمه ی همه ی ناکامی ها و بدبختی های ملت ایران این دو کودتا، خیانت خمینی و آخوندها به ملت ایران است.

اصل چهل و چهارم: شخص پادشاه از مسئولیت مبری است وزرای دولت در هرگونه امور مسئول مجلسین هستند.

اصل چهل و پنجم:کلیه قوانین و دستخط‌های پادشاه در امور مملکتی وقتی اجراء می‌شود که به امضای وزیر مسئول رسیده باشد و مسئولِ صحتِ مدلولِ آن فرمان و دستخط همان وزیر است. (امضاء شاه تزئینی و بی معناست)

مردمان ما هنوز دموکراسی را به درستی تجربه نکرده بودند که کودتای ۱۲۹۹ با پشتیبانی انگلیس ها انجام گرفت. با آن که اصل چهل و چهارم قانون اساسی شاه را در کارهای کشور هیچ کاره دانسته بود، رضا، میرپنج که با پشتیبانی گماشتگان انگلیس در ایران سردار سپه، نخست وزیر و شاه شده بود. او قانون اساسی را زیر پا گذاشت. رضا با پشتیبانی گروهی از مردمان خودفروخته، دیکتاتور و همه کاره ی کشور شد. شگفت آن که همه می دانند و همه می گویند که رضا شاه بی سواد بود، با این همه او را کسی می دانند که دانشگاه ساخته است و یا چنین و چنان کرده است. دمی به این بیاندیشید آیا می شود کسی که دانشگاه نرفته است و نمی داند دانشگاه چیست می تواند برای دانشگاه ساختن کاری بکند؟ همه می دانند و می نویسند که رضا شاه بد دهن بود و به کسانی که با او کار می کردند ناسزاهای زشت می گفت. فرزند رضا شاه با آن که در سوئیس دانشگاه رفته بود و با سران بیشتر کشورهای جهان آشنایی داشت، هرگز نتوانست گامی در راه پیشرفت واقعی و دموکراتیک ایران بردارد. او  نیز مانند پدرش هزاران دانشجو، کارشناس و افسران میهن دوست و فداکار ایرانی را به زندان انداخت و کشت.

برابر اصل چهل و پنجم شاه نمی تواند مانند کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نخست وزیر قانونی انتخاب شده از سوی نمایندگان ملت را با دستخط خود برکنار کند. او به دستور بیگانگان فرمان برکناری دکتر مصدق نخست وزیر قانونی ایران را بر روی کاغذی که نا نوشته و سفید بود، امضاء کرد. متن فرمان را دیگران بر آن کاغذ نوشتند. از آن سوم اسفند ننگین تاکنون ملت ایران در پی برپایی یک دولت ملی با رأی مردم بوده اند. از آن زمان تا کنون هزاران ایرانی میهن دوست در راه آزادی و ناوابستگی (استقلال) ایران جان سپرده اند. در این یک سد و دو سال، میلیون ها کودک و زن و مرد ایرانی، از گرسنگی و بی دوایی و بیماری جان خود را از دست داده اند. با داشتن زیستگاه و دارایی های فراوان در میهنمان و مردمان دانشمند، دانا و توانا، در یک سد و دوسال گذشته کشور ما با بیکاری و گرسنگی و بیماری به گونه ای ساختگی و ناخواسته روبرو بوده است. گذشته از گزارشات سازمان بهداشت جهانی درباره گرسنگی و سوء تغذیه (بد خوراکی)، در ایران، دیدیم که در آغاز همه گیر شدن بیماری کرونا یک آخوند بی دانش و فریبکار مانند علی خامنه ای از ورود واکسن کرونا به ایران جلوگیری کرد.

همه ایرانیان و جهانیان دیدند که این حکم حکومتی ضد انسانی و ضد ایرانی چه تلفات بزرگی در ایران ببار آورد. دکتر امیر افخمی، استاد بهداشت عمومی در دانشگاه جورج واشنگتن گفت: «… سیاسی کردن واکنش به همه‌گیری‌در ایران، روند واکسیناسیون را کند کرده، موانع بزرگی را برای پیشگیری از شیوع بیشتر ویروس بر سر راه ایران قرار داده … ». دکتر سعید گلکار استادیار علوم سیاسی و خدمات عمومی در دانشگاه تنسی در آمریکا گفت: «مدیریت ناکارآمد، وضعیت رکود اقتصادی و ذهنیت ایدئولوژی رهبر جمهوری اسلامی ایران از جمله مشکلاتی است که مهار ویروس را دچار مشکل کرده است…» هزاران کارشناس و استاد دانشگاه در سراسر دنیا آرزوی بازگشت به ایران را دارند و نمی توانند به میهن خود باز گردند. دکتر احمد رضا جلالی پزشک و پژوهشگر مدیریت بحران و حوادث غیرمترقبه که سابقه ی سیاسی هم ندارد و برای سخنرانی و کنفرانس علمی برای دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز از سوئد به ایران آمده بود، هفت سال است در زندان به سر می برد و بی دلیل به اعدام محکوم شده است. این کارها جز دشمنی با ملت ایران و دشمنی با دانش چیز دیگری نیست.

در یک سد و دو سال گذشته دولت های دست نشانده به زور سرنیزه و  زندان ملت ما را از انتخابات و تعیین سرنوشت خود باز داشته اند. امروز در ایران مدیریت کشور از دست مردمان کشور ما بیرون است. حزب ها و سازمان های سیاسی حق فعالیت ندارند، روزنامه ها و نشریات و اجتماعات ممنوع هستند. مشتی آخوند انگل و فاسد به کمک غارتگران بیگانه بر ملت ایران چیره شده اند. افزون بر غارت منابع نفتی، آب و خاک و معادن کشور را به یغما می برند. مردمان کشور ما برای رهایی از این تنگنا باید راه تازه ای برای ساقط کردن جمهوری اسلامی پیدا کنند. یکی از این راه ها حضور انبوه میلیونی مردمان شهرهای ایران در کف خیابان هاست. حضور دائمی یعنی این که مردمان معترض شبانه روز در خیابان ها بمانند و به خانه های خود نروند. روشن است که در چنین وضعیتی کشور و دستگاه های دولتی از کار خواهند افتاد.

تنها در خیابان ماندن میلیون ها ایرانی کار حکومت اسلامی غاصب را  به پایان نمی برد. ملت ایران باید هم زمان با این اعتراضات یک کنگره ملی در روی شبکه جهانی اینترنت برپا کند. همه ی حزب ها، جمعیت های ملی مستقل و اتحادیه های صنفی و جوامع مدنی و شخصیت های سیاسی بهتر است به دعوت جبهه ملی ایران پاسخ مثبت بدهند. در پیام جبهه ملی نوشته شده است: «این کنگره ی موقت برای شروع یک روند دموکراتیک می تواند از مجموعه ای از نمایندگان احزاب و جمعیت های ملی، نمایندگان بانوان حق طلب ایران، نمایندگان شورای هماهنگی معلمان، نمایندگان دانش آموزان دبیرستانی و جوانان و آینده سازان کشور که در این ایام بلوغ سیاسی و رشد یافتگی فکری خود را نشان دادند، نمایندگان دانشجویان ارجمند که مثل همیشه موتور محرکه جنبش های اجتماعی ایران بوده و هستند.نمایندگان اساتید گرامی دانشگاه ها یعنی مربیان و مراجع علمی این سرزمین، نمایندگان کارگران و کشاورزان شرافتمند که سربازان عرصه ی تولید و قدرت بخش توان اقتصادی کشورند.نمایندگان کارمندان دولت، نمایندگان پزشکان و پرستاران این ایثارگران عرصه درمان، نمایندگان مهندسان پیشگامان عرصه سازندگی، نمایندگان حقوقدانان و وکلا، نمایندگان اصناف و بازاریان که همیشه در جنبش های اجتماعی ایران نقش آفرین بوده اند. نمایندگان بازنشستگان گرامی، نمایندگان دارندگان کامیون و ماشین های سنگین، به همراه نمایندگان مورد وثوق مردم از تمام استان های کشور می توانند این کنگره ملی موقت را تشکیل دهند. برخی از نمایندگان این جوامع مردمی ممکن است در حال حاضر در زندان باشند که زندانی بودن آنان مانع گزینش شان نخواهد بود…».

این کنگره ی ملی با پشتیبانی دائمی و حضور میلیونی مردمان سراسر ایران در خیابان ها و با  انتخاب «… یک هیات اجرائی از میان اعضای خود شالوده گروهی را بریزد که به عنوان نماینده موقت و مورد اعتماد ملت ایران روند تغییر و تحول راه گشا در کشور را وجهه همت خود قرار دهد. » این هیئت می تواند با ابطال و برکناری حکومت آخوندی، مقدمات یک انتخابات سراسری ملی را فراهم کند. روشن است که نظارت نمایندگان منتخب میهنمان با همکاری نمایندگان انجمن ها و نهادهای جهانی برای انتخابات مجلس شورای ملی می تواند برپایی یک دولت ملی را تحقق بخشد. طبیعی است که همه ی دستگاه های لشکری و کشوری باید از دولت برگزیده ی مردم در کف خیابان پیروی کنند. حضور میلیونی مردمان میهن ما درخیابان های سراسر کشور حاکمیت ملی تلقی می شود و باید راه را برای برپایی کنگره ی ملی موقت و مجلس شورای ملی موقت و یک دولت ملی هموار کند. تا دولت ملی موازی تشکیل نشود این حکومت غاصب ضد ملی برکنار نخواهد شد.

ما دیده ایم و شنیده ایم که هزاران و گاهی میلیون ها ایرانی در شهرهای بزرگ و کوچک ایران به خیابان ها آمده اند وشعار داده اند؛ مرگ بر خامنه ای!، نه شاه می خوایم نه رهبر، نه بد می خوایم نه بدتر،! و بسیاری سخن های بهتر. اگر این کسانی که در خیابان ها جان خود را  با شعار دادن به خطر می اندازند و با جنگ و گریز نیروهای سرکوبگر را وادار می کنند که آن ها را در حال فرار بکشند یا دستگیر کنند، اگر همگی به جای فرار در خیابان ها بنشینند و اعتصاب نشسته بکنند، آیا نیروهای سرکوبگر می توانند چندین ده هزار نفر و صد هزار نفر را دستگیر کنند؟ خبر اعتصاب نشسته به همه جای شهرها می رسد. مردمان بسیاری به اعتصاب نشسته می پیوندند و هزاران نفر برای آنان از زمین و بام و هوا؛ خوراک و میوه و کمک های دیگر می آورند. همه ی شهرها و سراسر کشور با چنین همبستگی بزرگی بدون خشونت به دست شهروندان آرام و اندیشمندمان می افتد. با دستگاه های رسانه ای امروزی با برنامه ریزی درست پیروزی چندان دور و سخت نیست. به یاد بیاوریم که در سراسر پائیز سال ۱۳۵۷ تا ۲۲ بهمن ماه همه ی دستگاه های دولتی به اعتصابات پیوستند و مردمان بدون درگیری و خشونت بر حکومت شاه پیروز شدند، چون شاه خودش زودتر؛ در  ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷، از ایران گریخته بود. اگر او می خواست بماند، گرچه مسئولیتی نداشت شاید ایران امروز چهره ی دیگری داشت.

به این بیاندیشیم؛ با برنامه ریزی درست با کمک و پشتیبانی انجمن ها، گروه های اجتماعی و سندیکاهای صنفی، پیروزی چندان دور نیست. مردمان میهن ما بارها در چند ماه گذشته همبستگی و همراهی خود را با یکدیگر نشان داده اند. چندین سال است که من در نوشتارهایم چنین پیشنهادی را کرده ام. برخی از تظاهرکنندگان هم با ابتکارات خود چنین کارهایی را انجام داده اند، نمی دانم چرا کارها چنین پراکنده و از هم گسسته است؟ بود آیا، “گره از کار فروبسته ی ما بگشایند؟”

منوچهر تقوی بیات

دوم اسفند ماه  ۱۴۰۱ خورشیدی برابر با ۲۱ فوریه ۲۰۲۳ میلادی


ما دموکرات هستیم پس نظرات مخالف و اقلیت‌ها را ارج میگذاریم. اما تنها مقالات، ویدئوها، میزگردها و مصاحبه های انتشار یافته با امضای یا مجوز سخنگو و/ یا نهاد راهبردی حزب در سایت و تلویزیون رنگین کمان بنیاد آزادی اندیشه و بیان، ارگان حزب سوسیال دموکرات و لاییک ایران – همسازی ملی جمهوریخواهان – بیان‌گر رسمی مواضع حزب هستند. بنابراین دیگر نوشته‌ها نظرات شخصی می‌باشند.

فرهنگ قاسمی سخنگوی حزب  و مدیر و بنیانگذار سایت

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.